کلمه جو
صفحه اصلی

erasure


معنی : محو، حک، جای پاک شدگی، تراشیدگی
معانی دیگر : (واژه یا نشان و غیره) پاک شده، پاک شدگی، زدودگی، مخدوش شدگی، زدگی، خدشه، (تخته سیاه یا نوار صوتی و غیره) عمل پاک کردن، زدایش

انگلیسی به فارسی

پاک‌شدگی، تراشیدگی، حک، جای پاک‌شدگی


پاک شدگی، تراشیدگی


پاک کردن، حک، محو، جای پاک شدگی، تراشیدگی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the act or result of erasing.

• rubbing out, deletion, eradication

مترادف و متضاد

محو (اسم)
suppression, abolition, elimination, obliteration, erasure, effacement

حک (اسم)
erasure, expunction

جای پاک شدگی (اسم)
erasure

تراشیدگی (اسم)
erasure, expunction

cancellation


Synonyms: deletion, expunging, expunction, obliteration, canceling, rubbing out, blotting out, crossing out, scratching out, effacing, deleting, eradication, wiping out


جملات نمونه

1. an evident erasure in the manuscript
پاک شدگی آشکار در دست نوشته

2. The erasure, then, is more or less the same procedure as the entrance.
[ترجمه ترگمان]پس از آن، پس از آن، به عنوان ورودی بیشتر یا بیشتر است
[ترجمه گوگل]پس از آن، پاک کردن بیشتر یا کمتر همان روش ورودی است

3. Anything which brings about this erasure of engrams in place and their refiling as experience is useful and legitimate whatever it includes.
[ترجمه ترگمان]هر چیزی که در مورد این erasure به صورت مکان و refiling به وجود بیاورد، مفید و قانونی است و هر چه که باشد، مشروع و قانونی است
[ترجمه گوگل]هرچیزی که در مورد این پاک کردن برنامه های آنگرام وجود دارد و تجدیدنظر کردن آنها به عنوان تجربه، مفید و مشروع است

4. For deconstruction, however, this erasure of the world is crucial.
[ترجمه ترگمان]با این حال، برای واسازی، این erasure جهان حیاتی است
[ترجمه گوگل]با این حال، برای تخریب، این پاک شدن جهان بسیار مهم است

5. The erasure of shell growth we found has not previously been reported in the longstanding literature on molluscan growth.
[ترجمه ترگمان]از بین بردن رشد صدفی که ما کشف کردیم قبلا در تاریخچه کهن در مورد رشد molluscan گزارش نشده است
[ترجمه گوگل]پاک کردن رشد پوسته ما قبلا در ادبیات طولانی در مورد رشد ملوسکان گزارش نشده است

6. Device erasure occurs by utting the proper erase command sequence.
[ترجمه ترگمان]erasure دستگاه با utting توالی فرمان پاک کردن صحیح رخ می دهد
[ترجمه گوگل]پاک کردن دستگاه با قرار دادن دستورالعمل دستورالعمل حذف مناسب رخ می دهد

7. To prevent accidental erasure of recorded material, the VHS cassette has a removable tab on side.
[ترجمه ترگمان]برای جلوگیری از از بین رفتن اتفاقی مواد ضبط شده، کاست VHS یک زبانه قابل جابجایی در سمت چپ دارد
[ترجمه گوگل]برای جلوگیری از پاک شدن تصادفی مواد ثبت شده، کاست VHS دارای یک برگ قابل جابجایی در سمت است

8. An RS code is twice powerful at erasure correction than at error correction.
[ترجمه ترگمان]یک کد RS دو برابر قوی تر از تصحیح خطا است تا تصحیح خطا
[ترجمه گوگل]یک کد RS در اصلاح پاک کردن دو بار قدرتمندتر از تصحیح خطا است

9. Erasure code is an important method for providing high availability in data storage.
[ترجمه ترگمان]کد Erasure یک روش مهم برای فراهم کردن دسترسی بالا به ذخیره سازی داده ها است
[ترجمه گوگل]کد پاک کردن یک روش مهم برای ارائه در دسترس بودن در ذخیره سازی داده است

10. One possible disposition might have been erasure of the tapes for re - use.
[ترجمه ترگمان]ممکن بود یکی از disposition برای استفاده مجدد از نوارها مورد استفاده قرار بگیرد
[ترجمه گوگل]یکی از احتمالات ممکن است از نوار برای استفاده مجدد استفاده شود

11. Hardware implementation for the all - erasure RS decoder is proposed, including the finite field arithmetic operation units.
[ترجمه ترگمان]پیاده سازی سخت افزار برای الگوریتم all erasure RS، از جمله واحدهای عملیاتی فیلد محدود GF (پیشنهاد شده است
[ترجمه گوگل]پیاده سازی سخت افزاری برای کلیه پاک کردن RS deoder پیشنهاد شده است، از جمله واحد عملیاتی محاسباتی میدان محدود

12. Erasure is a transmutative tone that allows that which one is complete with to be dissipated and released in the field.
[ترجمه ترگمان]Erasure یک لحن transmutative است که اجازه می دهد فرد کامل شود و در این زمینه آزاد شود
[ترجمه گوگل]پاک کردن یک لحظه انتقال است که اجازه می دهد که کدام یک کامل باشد تا بتواند در زمینه حذف شود و آزاد شود

13. Fixed data shall be protected against erasure or alteration during the manufacturing process such that it cannot be modified or deleted by an outside entity.
[ترجمه ترگمان]داده های ثابت باید در برابر حذف یا تغییر در طول فرآیند تولید محافظت شود به طوری که نمی توان آن را توسط یک نهاد بیرونی اصلاح یا حذف کرد
[ترجمه گوگل]داده های ثابت باید در حین فرایند تولید در برابر پاک شدن یا تغییرات محافظت شوند تا بتوانند توسط یک موجود خارجی خارج شوند

14. In the future quantum computer, erasure is necessary for the renewed resources.
[ترجمه ترگمان]در کامپیوتر کوانتومی آینده، برای منابع تجدید شونده ضروری است
[ترجمه گوگل]در سیستم کامپیوتری کوانتومی، پاک شدن برای منابع تجدید شده ضروری است

15. To study the selective erasure and rewriting of the multiplexed holographic storage in photorefractive crystals.
[ترجمه ترگمان]برای مطالعه از erasure انتخابی و بازنویسی of holographic (multiplexed holographic)در کریستال های photorefractive استفاده کنید
[ترجمه گوگل]برای مطالعه پاک کردن انتخابی و بازنویسی ذخیره سازی هولوگرافی چندگانه در بلورهای فوتورفراکتیو

The document contained several erasures.

سند دارای چندین جای پاک شده بود.



کلمات دیگر: