1. Many people say that detente is now a dead letter.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم می گویند که آشتی اکنون یک نامه مرده است
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم می گویند که فراموش کردن یک نامه مرده است
2. The talks are aimed at furthering detente between the two countries.
[ترجمه ترگمان]هدف از این مذاکرات، پیشبرد تشنج زدایی بین دو کشور می باشد
[ترجمه گوگل]این مذاکرات در جهت تقویت استبداد بین دو کشور است
3. We can't possibly believe the myth of " detente " now.
[ترجمه ترگمان]ما احتمالا نمی توانیم باور کنیم که این اسطوره \"آشتی\" است
[ترجمه گوگل]ما اکنون نمیتوانیم اسطوره 'انحلال' را باور کنیم
4. The detente coincided with the magnificent spring offensive possiblY the military high point of the national liberation struggle.
[ترجمه ترگمان]آشتی با تهاجم بهاره با شکوه آغاز شد و نقطه اوج جنگ آزادی ملی بود
[ترجمه گوگل]پراکندگی همزمان با بهشت پر زرق و برق تسلیحاتی بود که نقطه عطفی نظامی مبارزه آزادی ملی بود
5. This general detente has not, however, dispelled decades of mutual suspicion.
[ترجمه ترگمان]با این حال، این آشتی عمومی دهه ها سو ظن متقابل را رد کرده است
[ترجمه گوگل]با این حال، این تخلیه عمومی، چندین دهه از سوء ظن متقابل را حل نکرده است
6. They talk about detente, but in actuality they are engaged in intense rivalry.
[ترجمه ترگمان]آن ها در مورد تنش زدایی صحبت می کنند، اما در حقیقت آن ها درگیر رقابت شدید هستند
[ترجمه گوگل]آنها درباره انعقاد صحبت می کنند، اما در حقیقت آنها درگیر رقابت شدید هستند
7. Detente does not necessarily mean an end to ideological propaganda against the different social systems.
[ترجمه ترگمان]Detente ضرورتا به معنای پایان تبلیغات ایدئولوژیک علیه سیستم های اجتماعی مختلف نیست
[ترجمه گوگل]دیانت لزوما به معنی پایان دادن به تبلیغات ایدئولوژیک علیه نظام های مختلف اجتماعی نیست
8. The outlook for detente is poor over the short time.
[ترجمه ترگمان]چشم انداز آشتی در کوتاه مدت ضعیف است
[ترجمه گوگل]چشم انداز انحلال در مدت کوتاهی فقیر است
9. After six decades of gunboat diplomacy, any detente is to be welcomed.
[ترجمه ترگمان]بعد از شش دهه دیپلماسی gunboat، آشتی باید مورد استقبال قرار گیرد
[ترجمه گوگل]پس از شش دهه دیپلماسی قایق موتوری، هر تخلیه باید مورد استقبال قرار گیرد
10. He warned against a fake detente that would sap resistance to expansionism.
[ترجمه ترگمان]او به تنش زدایی مصنوعی هشدار داد که مقاومت در برابر توسعه طلبی را خنثی خواهد کرد
[ترجمه گوگل]او در برابر یک تقلبی جعلی هشدار داد که مقاومت در برابر انحصار طلبی را در بر خواهد گرفت
11. All this proves there is no detente, let alone lasting peace in this world.
[ترجمه ترگمان]همه اینها ثابت می کند که آشتی وجود ندارد، چه برسد به صلحی پایدار در این دنیا
[ترجمه گوگل]همه این ثابت می کند که هیچ پراکندگی وجود ندارد، به رغم صلح پایدار در این دنیا
12. An effective world disarmament treaty should bring a detente in international tensions.
[ترجمه ترگمان]یک معاهده موثر خلع سلاح جهانی باید آشتی در تنش های بین المللی را به همراه داشته باشد
[ترجمه گوگل]یک معاهده موثر در زمینه خلع سلاح در دنیا باید در تنش های بین المللی از بین برود
13. The course of detente has not been smooth or even.
[ترجمه ترگمان]مسیر تشنج زدایی آرام و یکنواخت نبوده است
[ترجمه گوگل]دوره فرار کردن صاف و یا حتی نداشت
14. Detente does not necessarily mean an end to ideological propaganda against the different social system.
[ترجمه ترگمان]Detente لزوما به معنای پایان تبلیغات ایدئولوژیک علیه نظام اجتماعی متفاوت نیست
[ترجمه گوگل]استعفای لزوما به معنی پایان دادن به تبلیغات ایدئولوژیک علیه نظام اجتماعی مختلف نیست
15. Detente for Brezhnev and Nixon, the same is profitable and necessary.
[ترجمه ترگمان]اما برای (نیکسون)و (نیکسون)، این کار مقرون به صرفه و ضروری است
[ترجمه گوگل]فرار برای برژنف و نیکسون، همان سود آور و ضروری است