کلمه جو
صفحه اصلی

belletrist


معنی : ادیب، نویسنده شعر و اثارادبی زیبا
معانی دیگر : (گیاه شناسی) گل استکانی (انواع گیاهان تیره ی campanulaceae و راسته ی campanulales و جنس campanula که دولپه ای می باشند)، نویسنده ی نثر زیبا و هنری

انگلیسی به فارسی

نویسنده شعر و آثار ادبی زیبا، ادیب


دوست داشتنی، ادیب، نویسنده شعر و اثارادبی زیبا


انگلیسی به انگلیسی

• expert in fine literature, one who deals in fine literature

مترادف و متضاد

ادیب (اسم)
scholar, penman, belletrist, literate, litterateur, bookman, literator

نویسنده شعر و اثارادبی زیبا (اسم)
belletrist


کلمات دیگر: