کلمه جو
صفحه اصلی

aircrew


معنی : کارمندان و خلبانان هواپیما
معانی دیگر : خدمه ی هواپیما (یا ناو هوایی)، پروازیار، مهماندار

انگلیسی به فارسی

کارمندان و خلبانان هواپیما


انگلیسی به انگلیسی

• crew that operates an aircraft (also air crew)
the aircrew on a plane are the pilot and other people who are responsible for flying it and for looking after the passengers.
crew manning an aircraft

مترادف و متضاد

کارمندان و خلبانان هواپیما (اسم)
aircrew

جملات نمونه

1. Not all the aircrew who flew that night returned.
[ترجمه ترگمان]نه تمام the که اون شب پرواز کردن
[ترجمه گوگل]نه تمام هواپیما که آن شب پرواز کرد بازگشت

2. Other aircrew who died in the crash were . . . In Lyneham, the transport planes were flying again today.
[ترجمه ترگمان]سایر افرادی که در این سانحه کشته شدند، در Lyneham بودند که هواپیماهای حامل بار دیگر در حال پرواز بودند
[ترجمه گوگل]هواپیمای دیگر که در تصادف فوت کرد در Lyneham، هواپیماهای حمل و نقل امروز دوباره پرواز کردند

3. This unsettled all aircrew before they even started training at the Operational Training Unit.
[ترجمه ترگمان]این مساله قبل از اینکه آن ها شروع به آموزش در واحد آموزش عملیاتی کنند همه جا را آشفته کرد
[ترجمه گوگل]این همه هواپیمای بدون سرنشین قبل از اینکه آنها حتی در واحد آموزش عملیات شروع به آموزش کنند

4. Many would-be Aurigny aircrew, some very experienced indeed, have come, tried, failed and gone their way.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از آن ها - Aurigny aircrew، که در واقع خیلی باتجربه هستند، آمده اند، تلاش کرده اند، شکست خورده اند و به راهشان ادامه می دهند
[ترجمه گوگل]بسیاری از هواپیمای Aurigny ممکن است، برخی از تجربه واقعا، آمده، سعی، شکست خورده و راه خود را رفته است

5. He would then have an aircrew meal and attend the final briefing.
[ترجمه ترگمان]او سپس غذای aircrew خواهد خورد و در جلسه توجیهی نهایی شرکت خواهد کرد
[ترجمه گوگل]او سپس یک وعده غذای هواپیما خواهد داشت و در جلسه نهایی شرکت خواهد کرد

6. No aircrew ever thought Berlin was an easy op.
[ترجمه ترگمان]هیچ کس فکر نمی کرد که برلین عمل آسونی باشه
[ترجمه گوگل]هیچ هواپیمایی تا به حال فکر برلین op op

7. There were in all six of an aircrew, plus an army dispatcher.
[ترجمه ترگمان]در هر شش تا از an و اضافه یک اعزام ارتش در آنجا حضور داشتند
[ترجمه گوگل]در تمام شش هواپیما، به علاوه یک ناوگان ارتش وجود داشت

8. From now on all aircrew went through either a full conversion course or a short refresher course.
[ترجمه ترگمان]از این به بعد همه aircrew از یک دوره تبدیل کامل یا یک دوره یادآوری کوتاه عبور کردند
[ترجمه گوگل]از این به بعد، تمام هواپیمای مسافربری از طریق یک دوره کامل تبدیل یا یک دوره بازخوانی کوتاه رفت

9. I must admit I missed seeing the aircrew boys around.
[ترجمه ترگمان]باید اعتراف کنم که دلم برای دیدن بچه های aircrew تنگ شده بود
[ترجمه گوگل]من باید اعتراف کنم که من نمیتوانستم پسرهای هواپیما را ببینم

10. Do you know what the responsibilities for the aircrew are?
[ترجمه ترگمان]آیا می دانید مسئولیت این aircrew چیست؟
[ترجمه گوگل]آیا می دانید مسئولیت های هواپیما چیست؟

11. Observation of electroenterogram in 50 healthy aircrew.
[ترجمه ترگمان]مشاهده of در ۵۰ aircrew سالم
[ترجمه گوگل]مشاهده الکترو اندروگرافی در 50 فروند هواپیما سالم

12. Through using sound technology, comb-out blemish, move for aircrew safety, stability provide strong safeguard.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از تکنولوژی صدا، عیب شانه (شانه)، حرکت برای ایمنی aircrew، ثبات، حفاظت قوی را فراهم می کند
[ترجمه گوگل]از طریق استفاده از تکنولوژی صدا، پاشنه پا، حرکت برای ایمنی هواپیما، ثبات، حفاظت قوی را فراهم می کند

13. The ratio of aircraft to pilots ( aircrew ) is usually 1:
[ترجمه ترگمان]نسبت هوایی به خلبان (aircrew)معمولا ۱:
[ترجمه گوگل]نسبت هواپیما به خلبان (هواپیما) معمولا 1:

14. Make generate electricity when the plan, of aircrew open stopping is the issue that must consider.
[ترجمه ترگمان]زمانی که برنامه، توقف باز aircrew مساله ای است که باید در نظر گرفته شود، تولید برق کنید
[ترجمه گوگل]هنگامی که برنامه، توقف توقف باز کردن هواپیما، مسئله ای است که باید در نظر بگیرد، برق تولید کنید

15. Objective To probe Characteristics and effect of myringorupture aircrew on flight.
[ترجمه ترگمان]هدف برای بررسی ویژگی ها و تاثیر of در پرواز
[ترجمه گوگل]هدف بررسی ویژگی ها و تاثیر هواپیما بر روی پرواز

16. It shows this air crew just as he baled out of the aircraft less his parachute harness which he had abandoned on landing.
[ترجمه ترگمان]این کشتی هوایی را نشان می دهد که از هواپیما پیاده شد و از هواپیما بیرون آمد و با چتر نجاتی که در آن پیاده شده بود، پیاده شد
[ترجمه گوگل]این نشان می دهد که این خدمه هوا فقط به عنوان او از هواپیما خارج از هواپیما کمتر مهار چتر نجات که او در فرود فرود آمد

17. If the Nations Air crew had been alerted, it might not have had to take evasive action.
[ترجمه ترگمان]اگر خدمه سازمان ملل هشدار داده بودند، ممکن بود مجبور نباشد اقدام کند
[ترجمه گوگل]اگر خلبان ملل هوا اخطار داده شود، ممکن است مجبور به انجام اقدامات اخراج نباشیم

18. Visa C to train attendants, air crew members and seamen operating international services, and to their accompanying family members.
[ترجمه ترگمان]ویزا سی برای آموزش کارکنان، خدمه هوایی و دریانوردان که خدمات بین المللی انجام می دهند و اعضای خانواده همراهشان را آموزش می دهد
[ترجمه گوگل]ویزا C به منظور آموزش قطارها، اعضای خدمه هوایی و دریانوردان که خدمات بین المللی را اعمال می کنند و اعضای خانواده آنها همراه است

19. My government understands and expects that our air crew will be permitted to depart China as soon as possible.
[ترجمه ترگمان]دولت من درک می کند و انتظار دارد که کارکنان هوایی ما هر چه زودتر از چین خارج شوند
[ترجمه گوگل]دولت من درک می کند و انتظار دارد که خدمه هوایی ما مجاز به ترک چین در اسرع وقت شود

20. Air crew must love, love - made fighter; friendship first, competition second.
[ترجمه ترگمان]خدمه هوایی باید عاشق، جنگجوی عاشق شده، دوستی اول، رقابت دوم باشند
[ترجمه گوگل]خدمه هوا باید عاشق مبارزه با عشق باشد؛ دوستی اول، رقابت دوم

21. Earlier this year, an air crew foiled a woman's alleged effort to ignite a commercial aircraft in an apparent terrorist act, and the plane successfully made an emergency landing in western China.
[ترجمه ترگمان]در اوایل سال جاری، یک تیم هوایی تلاش یک زن برای شعله ور کردن یک هواپیمای تجاری در یک اقدام تروریستی آشکار را خنثی کرد و هواپیما با موفقیت فرود اضطراری در غرب چین را انجام داد
[ترجمه گوگل]در اوایل سال جاری، یک خدمه هوایی یک تلاش زن برای فریب دادن یک هواپیمای تجاری را در یک اقدام تروریستی ظاهرا فاسد کرد و این هواپیما با موفقیت به فرود اضطراری در غرب چین پایان داد

22. The performance difference between air crew drill and mud motor was analyzed under the air drilling condition.
[ترجمه ترگمان]تفاوت عملکرد بین مته خدمه هوایی و موتور گل و لای در شرایط حفاری هوا مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]تفاوت عملکرد بین مته خدمه هوا و موتور گلوله تحت شرایط حفاری هوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت

23. For this tour Sugar also carried two engine fitters and an airframe fitter, Cecil W Brownlee, as well as the air crew.
[ترجمه ترگمان]برای این تور، شکر دو fitters موتور و یک بدنه هواپیما مناسب تر، Cecil W brownlee و نیز خدمه هوایی را حمل کرد
[ترجمه گوگل]برای این تور شکر نیز دو موتور نصب و ساز هواپیما، سیسیل W Brownlee، و همچنین خدمه هوا انجام شده است

24. We are still insisting that the attack on Baghdad was carried out to protect the lives of our air crew.
[ترجمه ترگمان]ما هنوز اصرار داریم که حمله به بغداد برای محافظت از جان خدمه هوایی ما انجام شده است
[ترجمه گوگل]ما هنوز اصرار داریم که حمله به بغداد برای حفاظت از زندگی خدمه هوایی ما انجام شده است

25. Tests on three helicopter aircrews returning to the carrier after conducting missions near Sendai meanwhile "identified low levels of radioactivity on 17 air crew members," the statement said.
[ترجمه ترگمان]در این بیانیه گفته شده است که آزمایش ها بر روی سه بالگرد \"aircrews\" پس از انجام ماموریت در نزدیکی سندای در حال بازگشت به ناو هواپیمابر و در عین حال سطوح پایین رادیواکتیویته در ۱۷ خدمه هوایی را شناسایی کرده اند
[ترجمه گوگل]در این بیانیه آمده است که آزمایشات بر روی سه هواپیمای هلی کوپتر که بعد از انجام مأموریت در نزدیکی شنایی در حال بازگشت به حامل بود، 'سطح پایین رادیواکتیویتی را در 17 اعضای خلبان هواپیما شناسایی کردند '

26. Objective To observe effect of eustachian tube dysfunction on function of internal ear in air crew.
[ترجمه ترگمان]هدف از این کار مشاهده اثر اختلال عملکرد tube بر عملکرد گوش داخلی در خدمه هوایی است
[ترجمه گوگل]هدف بررسی تأثیر اختلالات لوله ی اوستاکیای بر عملکرد گوش داخلی در خدمه هوا

27. Occupational exposure from natural radiation should be controlled, such as to underground miners and air crew.
[ترجمه ترگمان]قرار گرفتن حرفه ای در معرض تشعشع طبیعی باید کنترل شود، مانند معدنچیان زیرزمینی و خدمه هوایی
[ترجمه گوگل]قرار گرفتن در معرض شغلی از طریق تابش طبیعی باید مانند معدنچیان زیر زمینی و خدمه هوا کنترل شود

28. Take love for the sky, let me engage in their favorite cause, which will allow me to work full of enthusiasm, I believe I can become a good air crew, let me dream of wings with trainees fly!
[ترجمه ترگمان]عشق به آسمان را در نظر بگیرید، اجازه دهید به علت مورد علاقه خود درگیر شوم، که به من اجازه می دهد تا پر از شور و شوق کار کنم، به نظرم من می توانم یک گروه هوایی خوب بشوم، اجازه بدهید با کارآموزان پرواز کنم!
[ترجمه گوگل]عشق را برای آسمان بگذارید، اجازه دهید من به دلایل مورد علاقه خود که به من اجازه می دهد با شور و شوق کار کنم، به من اعتماد دارم، باور دارم که می توانم یک خدمه هوایی خوب تبدیل شوم، اجازه دهید از بال پروازم را با کارآموزان پرواز کنم!

29. Chinese government, in 200 promulgated and implemented the standards for controlling exposure to cosmic radiation of air crew GBZ 140—200
[ترجمه ترگمان]دولت چین، در سال ۲۰۰، استانداردهای کنترل قرار گرفتن در معرض تابش کیهانی خدمه پرواز را به میزان ۱۴۰ تا ۲۰۰ نفر اعلام کرد
[ترجمه گوگل]دولت چین، در سال 200 اعلام و اجرای استانداردهای برای کنترل قرار گرفتن در معرض اشعه کیهانی خدمه هوایی GBZ 140-200

30. Objeefive To investigate the mental health status of the air crew.
[ترجمه ترگمان]Objeefive برای بررسی وضعیت سلامت روانی کارکنان هوا
[ترجمه گوگل]Objeefive برای بررسی وضعیت سلامت روانی خدمه هوا

پیشنهاد کاربران

کادر پرواز


کلمات دیگر: