رجوع شود به: forgather
foregather
رجوع شود به: forgather
انگلیسی به فارسی
رجوع شود به: forgather
انگلیسی به انگلیسی
( verb )
• : تعریف: variant of forgather.
• come together, gather together; meet, assemble
جملات نمونه
1. Zhang Yuying's paintings are the foregather between animal and human beings.
[ترجمه ترگمان]نقاشی های ژانگ Yuying the بین حیوانات و انسان ها هستند
[ترجمه گوگل]نقاشی های ژانگ یویینگ بین حیوانات و انسان ها هستند
[ترجمه گوگل]نقاشی های ژانگ یویینگ بین حیوانات و انسان ها هستند
2. How does she foregather The Doctor?
[ترجمه ترگمان]چه طور از دکتر خوشش می آید؟
[ترجمه گوگل]چگونه دکتر او را پیش می برد؟
[ترجمه گوگل]چگونه دکتر او را پیش می برد؟
3. Disappointed by love, unsafe Frenchwoman arranges to foregather whatever like - minded people.
[ترجمه ترگمان]این زن فرانسوی، که از عشق نومید شده بود، ترتیبی داد تا هر آنچه را که دوست دارد در اختیار خود قرار دهد
[ترجمه گوگل]از طرف عشق ناامید شده، فرانسوی ناامنانه مرتکب گناه می شود و هر کس که دوست دارد
[ترجمه گوگل]از طرف عشق ناامید شده، فرانسوی ناامنانه مرتکب گناه می شود و هر کس که دوست دارد
4. In the northern corner was a rice-husking shed, where the inmates of the inner apartments would occasionally foregather when household necessity demanded.
[ترجمه ترگمان]در گوشه شمالی یک انبار برنج قرار داشت که در آن زندانیان آپارتمان های داخلی در مواقعی که نیاز خانه ایجاب می کرد، از هم جدا می شدند
[ترجمه گوگل]در گوشه شمالی یک انبار برنج ریخته گری بود، جایی که زندانیان آپارتمان های داخلی گاهی اوقات پس از آنکه نیازمندی های خانوار مورد نیاز بود، پیشخدمت می گرفتند
[ترجمه گوگل]در گوشه شمالی یک انبار برنج ریخته گری بود، جایی که زندانیان آپارتمان های داخلی گاهی اوقات پس از آنکه نیازمندی های خانوار مورد نیاز بود، پیشخدمت می گرفتند
5. Foregather is a reality situation, artists' creation as a foregather of thinking.
[ترجمه ترگمان]foregather یک موقعیت واقعیت است، خلق هنرمندان به عنوان یک foregather تفکر
[ترجمه گوگل]Foregather یک وضعیت واقعیت است، ایجاد خلق هنرمندان به عنوان پیشگام تفکر
[ترجمه گوگل]Foregather یک وضعیت واقعیت است، ایجاد خلق هنرمندان به عنوان پیشگام تفکر
6. This the digit apex predators as they erst again foregather head - to - head vying to rise on top.
[ترجمه ترگمان]این رقم شکارچیان راس را به عنوان they که دوباره در حال رقابت برای صعود بر روی سطح بالا هستند را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]این شکارچیان صعب العبور را به عنوان قهرمانانی که قهرمان می شوند، بالا می برند
[ترجمه گوگل]این شکارچیان صعب العبور را به عنوان قهرمانانی که قهرمان می شوند، بالا می برند
کلمات دیگر: