کلمه جو
صفحه اصلی

grenadier


(در اصل) سرباز پیاده ی مامور حمل و پرتاب نارنجک، نارنجک انداز، (ارتش انگلیس) سرباز گارد گرنادیر (حراست کاخ های سلطنتی رابه عهده دارند)

انگلیسی به فارسی

(در اصل) سرباز پیادهی مامور حمل و پرتاب نارنجک، نارنجک انداز


(ارتش انگلیس) سرباز گارد گرنادیر (حراست کاخهای سلطنتی رابه عهده دارند)


(جانورشناسی) ماهی گرنادیر (از تیره‌ی Macrouridae و راستهی Gadiformes - ماهیان استخوانی ژرف زی دارای سر بزرگ و دم باریک)


نارنجک


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: formerly, an elite foot soldier or a soldier specializing in using grenades.

(2) تعریف: any of a variety of deep-sea fishes having an elongated tapering tail without a tail fin; rat-tail.

• member of the first regiment of household infantry, member of the grenadier guards of the british army; soldier who throws grenades (obsolete); member of an elite unit of foot soldiers (obsolete)

جملات نمونه

1. He joined the second battalion of the Grenadier Guards.
[ترجمه ترگمان]به گردان دوم گارد Grenadier ملحق شد
[ترجمه گوگل]او به گردان دوم گاردنر گاردنر پیوست

2. Riding in company with the Grenadiers and Chasseurs, he proceeded ahead of them as they neared Grenappe.
[ترجمه ترگمان]هنگ سوار، هنگ نارنجک انداز و سواره نظام، همچنان که به Grenappe نزدیک می شدند پیشاپیش آن ها پیش می رفت
[ترجمه گوگل]در حالیکه در شرکت با Grenadiers و Chasseurs سوار میشد، او از آنها جلوتر رفت، آنها نزدیک Grenappe بودند

3. Items like wretch and grenadier are now variable.
[ترجمه ترگمان]مواردی مانند پست و نارنجک انداز اکنون متغیر هستند
[ترجمه گوگل]اشیاء مانند خرچنگ و نارنجی در حال حاضر متغیر هستند

4. An hour before then, a force of grenadiers will set out on foot from the village down the road.
[ترجمه ترگمان]یک ساعت قبل از آن، یک نیروی grenadiers پیاده از دهکده به پایین جاده حرکت خواهد کرد
[ترجمه گوگل]یک ساعت قبل از آن، نیروی گنادها از روستای جاده عبور خواهد کرد

5. A certain William Taylor, a grenadier, having heard a cry in the woods, went there and found another soldier about to ravish a girl.
[ترجمه ترگمان]ویلیام تیلر، یک بمب انداز، که صدای فریادی در جنگل شنیده بود، به آنجا رفت و یک سرباز دیگر را در مورد تجاوز به یک دختر پیدا کرد
[ترجمه گوگل]بعضی از ویلیام تیلور، یک گرگنادیر، با صدای گریه در جنگل، به آنجا می رفت و یک سرباز دیگر را پیدا کرد که یک دختر را آزار دهد

6. Members of the Grenadier Guards march through the gates of Buckingham Palace to be relieved by fresh sentries.
[ترجمه ترگمان]اعضای گارد Grenadier از دروازه های کاخ باکینگهام به سوی نگهبان تازه نفس می روند
[ترجمه گوگل]اعضای گاردنر گاردن از طریق دروازه کاخ باکینگهام از سوی نگهبانان جدید رهایی می یابند

7. "What a grenadier!" ejaculated Javert; "you've got a beard like a man, mother, but I have claws like a woman. "
[ترجمه ترگمان]چه نارنجک انداز! \" ژاور گفت: \" تو مثل یک مرد ریش داری، اما من مثل یک زن چنگال دارم \"
[ترجمه گوگل]چه چیزی ناراحت کننده است! جارج جاسوسی؛ 'شما ریش دارید مثل یک مرد، مادر، اما من پنجه مانند یک زن دارم '

8. This gives great versatility to the grenadier unit in taking on numerous threats on the battlefield.
[ترجمه ترگمان]این امر، تنوع زیادی به واحد بمب انداز در مقابله با تهدیدهای متعدد در میدان نبرد می دهد
[ترجمه گوگل]این یک تطبیق عالی برای واحد گرانادیر در تهیه تهدیدهای متعدد در میدان جنگ است

9. Jamie Janes joined the Grenadier Guards shortly after his 16th birthday and was on his second tour of Afghanistan when he was killed by a Taliban bomb on October
[ترجمه ترگمان]جیمی janes اندکی پس از شانزدهمین سالگرد تولدش به گارد Grenadier پیوست و در دومین تور خود از افغانستان بود که در ماه اکتبر توسط یک بمب طالبان کشته شد
[ترجمه گوگل]جیمی جانز کمی بعد از 16 سالگی به گارد محافظان ملحق شد و در دومین سفر خود به افغانستان زمانی که توسط یک بمب طالبان در ماه اکتبر کشته شد

10. Ben Kidney served in the Grenadier Guards.
[ترجمه ترگمان]بن Kidney در گارد سلطنتی پر از گارد خدمت می کرد
[ترجمه گوگل]Ben Kidney در گاردن ژنراتور خدمت کرده است

11. Their other names include blue hake, blue grenadier, whiting ( incorrectly ) and whiptail.
[ترجمه ترگمان]نام های دیگر آن ها شامل hake آبی، grenadier آبی، سفید کردن (نادرست)و whiptail است
[ترجمه گوگل]نامهای دیگر آنها شامل هیکل آبی، نارنجی آبی، سفید پوستان (نادرست) و پرچمدار است

12. Grenadier Squad - This will create an anti-structure grenade launcher on your MARV that has the ability to clear garrisons.
[ترجمه ترگمان]واحد خنثی سازی بمب: این اقدام یک نارنجک انداز با ساختار ضد ساختار بر روی marv ایجاد خواهد کرد که توانایی آن را دارد تا garrisons را پاک سازی کند
[ترجمه گوگل]Grenadier Squad - این یک پرتاب نارنجک ضد سازه در MARV شما ایجاد می کند که توانایی پاک کردن گارنسون ها را دارد

13. Yes he did, Grenadier Guards, I think.
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم که همین کار را کرد
[ترجمه گوگل]بله، من فکر کردم، سپاه پاسداران، من فکر می کنم

14. No, he's a grenadier.
[ترجمه ترگمان]نه، اون a
[ترجمه گوگل]نه، او دزد دریایی است

15. Grenadier: Projectile move speed increased.
[ترجمه ترگمان]Grenadier: سرعت حرکت projectile افزایش یافت
[ترجمه گوگل]سنگنوردی: سرعت حرکت پروژکتیو افزایش یافته است


کلمات دیگر: