1. It's too cold to walk around the Forbidden City.
[ترجمه ترگمان]خیلی سرد است که دور شهر ممنوعه قدم بزنیم
[ترجمه گوگل]برای رفتن به شهر ممنوعه خیلی سرد است
2. We will also visIt'some museums, for instance, the Forbidden City.
[ترجمه ترگمان]ما همچنین بعضی از موزه ها را به عنوان مثال در شهر ممنوعه visit می کنیم
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، شهر ممنوعه، همچنین موزه ها را نیز خواهیم دید
3. Remember that the Forbidden City closes about 5 pm and is very large.
[ترجمه ترگمان]به خاطر داشته باشید که شهر ممنوعه حدود ۵ بعد از ظهر را تعطیل کرده و بسیار بزرگ است
[ترجمه گوگل]به یاد داشته باشید که شهر ممنوعه حدود ساعت 5 بعد از ظهر بسته است و بسیار بزرگ است
4. Palaces within the Forbidden City are grand and resplendent.
[ترجمه ترگمان]کاخ های داخل شهر ممنوع بزرگ و پرزرق و برق هستند
[ترجمه گوگل]کاخ ها در شهر ممنوعه بزرگ و پر زرق و برق هستند
5. The following Qing Dynasty also resided in the Forbidden City.
[ترجمه ترگمان]دودمان Qing نیز در شهر ممنوع واقع شده است
[ترجمه گوگل]سلسله چینگ زیر نیز در شهر ممنوعه ساکن بود
6. May I ask how toget to the Forbidden City?
[ترجمه ترگمان]می تونم بپرسم چطور به شهر ممنوعه برم؟
[ترجمه گوگل]می توانم بپرسم چطور به شهر ممنوعه می روم؟
7. C 2 : The Forbidden City and Tiananmen Square are also very impressive.
[ترجمه ترگمان]ج ۲: شهر ممنوعه و میدان تیان آن من نیز بسیار تاثیرگذار هستند
[ترجمه گوگل]C 2: شهر ممنوعه و میدان تیانآنمن نیز بسیار چشمگیر هستند
8. Visit China's Forbidden City -- as a virtual eunuch.
[ترجمه ترگمان]از شهر ممنوع چین بازدید کنید - - به عنوان یک خواجه مجازی
[ترجمه گوگل]دیدن شهر ممنوعه چین - به عنوان یک مجتمع مجازی
9. Your sightseeing program includes a visit to the Forbidden City.
[ترجمه ترگمان]برنامه سفر شما شامل بازدید از شهر ممنوعه است
[ترجمه گوگل]برنامه گشت و گذار شما شامل بازدید از شهر ممنوعه می شود
10. The Forbidden City in Beijing, for example, has 999 rooms.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، شهر ممنوعه در پکن، ۹۹۹ اتاق دارد
[ترجمه گوگل]برای مثال، شهر ممنوعه در پکن، 999 اتاق دارد
11. The British guests visit Forbidden City and Temple of Heaven.
[ترجمه ترگمان]میهمانان انگلیسی از شهر ممنوعه و معبد بهشت بازدید می کنند
[ترجمه گوگل]مهمانان بریتانیا به شهر ممنوعه و معبد بهشت می روند
12. We'll show you around the Forbidden City and the Summer Plalace.
[ترجمه ترگمان]در شهر ممنوعه و تابستان Plalace به شما نشان خواهیم داد
[ترجمه گوگل]ما شما را در اطراف شهر ممنوعه و Plalace تابستان نشان می دهد
13. Scott-Scobie, he's one of the most ambitious young men at the Forbidden City.
[ترجمه ترگمان]اسکات - Scobie، یکی از the جوانان در شهر ممنوع است
[ترجمه گوگل]اسکات اسکوبی، او یکی از جاه طلب ترین مرد جوان در شهر ممنوعه است
14. The first eunuchs are seen in the courts of ancient Persia and recur in both Byzantium and the Forbidden City.
[ترجمه ترگمان]اولین خواجه ها در دادگاه های ایران باستان دیده می شوند و در هر دو امپراطوری روم شرقی و در شهر ممنوع تکرار می شوند
[ترجمه گوگل]اولین eunuchs در دادگاه های باستانی ایران دیده می شود و در بیزانس و شهر ممنوعه نیز تجدید می شود