همجنس خواهى روانشناسى : همجنس گرایى
homosexuality
همجنس خواهى روانشناسى : همجنس گرایى
انگلیسی به فارسی
همجنسگرایی
انگلیسی به انگلیسی
• sexual attraction to members of the same sex
جملات نمونه
1. It is a society in which homosexuality is rarely avowed.
[ترجمه ترگمان]این جامعه ای است که در آن همجنس گرایی به ندرت دیده می شود
[ترجمه گوگل]این جامعه ای است که در آن همجنسگرایی به ندرت شناخته شده است
[ترجمه گوگل]این جامعه ای است که در آن همجنسگرایی به ندرت شناخته شده است
2. The Irish government announced it was to legalize homosexuality.
[ترجمه ترگمان]دولت ایرلند اعلام کرد که همجنس گرایی را قانونی کرده است
[ترجمه گوگل]دولت ایرلند اعلام کرد که قانونی بودن همجنسگرایی است
[ترجمه گوگل]دولت ایرلند اعلام کرد که قانونی بودن همجنسگرایی است
3. I've never been ashamed of my homosexuality.
[ترجمه ترگمان]من هیچ وقت از همجنس بازی خجالت نکشیدم
[ترجمه گوگل]من هرگز از همجنسگرایی خودم شرمنده ام
[ترجمه گوگل]من هرگز از همجنسگرایی خودم شرمنده ام
4. Clergy who revile homosexuality from the pulpit often turn around and take up collections and provide care for AIDS sufferers.
[ترجمه ترگمان]روحانیون که همجنس بازی را از منبر ترجیح می دهند اغلب در اطراف خود می چرخند و مجموعه های جمع آوری می کنند و برای مبتلایان به ایدز مراقبت های بهداشتی فراهم می کنند
[ترجمه گوگل]روحانیون که همجنسگرایی را از خزانه داری می خوانند، اغلب به دور خود جمع می شوند و جمع آوری می کنند و مراقبت از افراد مبتلا به ایدز را فراهم می کنند
[ترجمه گوگل]روحانیون که همجنسگرایی را از خزانه داری می خوانند، اغلب به دور خود جمع می شوند و جمع آوری می کنند و مراقبت از افراد مبتلا به ایدز را فراهم می کنند
5. He has dropped homosexuality as an impediment to security clearances.
[ترجمه ترگمان]وی همجنس گرایی را به عنوان مانعی بر سر راه مجوزهای امنیتی حذف کرده است
[ترجمه گوگل]او همجنسگرایی را به عنوان یک مانع برای دسترسی به امنیت کاهش داده است
[ترجمه گوگل]او همجنسگرایی را به عنوان یک مانع برای دسترسی به امنیت کاهش داده است
6. That homosexuality has been excised as an official disease state is certainly good news.
[ترجمه ترگمان]این همجنس گرایی به عنوان یک وضعیت بیماری رسمی شناخته شده است، قطعا خبر خوبی است
[ترجمه گوگل]این همجنس گرایی به عنوان یک وضعیت بیماری رسمی قطع شده است، قطعا اخبار خوب است
[ترجمه گوگل]این همجنس گرایی به عنوان یک وضعیت بیماری رسمی قطع شده است، قطعا اخبار خوب است
7. With publicity over gay marriages, the debate over homosexuality and the Bible once again fills radio talk-show airwaves.
[ترجمه ترگمان]با تبلیغات بر روی ازدواج های همجنس گرا، بحث در مورد همجنس گرایی و انجیل یک بار دیگر امواج رادیویی را پر می کند - امواج رادیویی را نمایش می دهد
[ترجمه گوگل]با تبلیغ بر روی ازدواج های همجنسگرا، بحث در مورد همجنسگرایی و کتاب مقدس یک بار دیگر پرتاب های رادیو صحبت را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]با تبلیغ بر روی ازدواج های همجنسگرا، بحث در مورد همجنسگرایی و کتاب مقدس یک بار دیگر پرتاب های رادیو صحبت را نشان می دهد
8. Their position on homosexuality is intolerant and ignorant.
[ترجمه ترگمان]موقعیت آن ها در مورد همجنس گرایی تعصب و نادان است
[ترجمه گوگل]موقعیت آنها در رابطه با همجنسگرایی غیر قابل تحمل و نادان است
[ترجمه گوگل]موقعیت آنها در رابطه با همجنسگرایی غیر قابل تحمل و نادان است
9. The authority had also accused him of encouraging homosexuality in his religious education lessons.
[ترجمه ترگمان]این مقام همچنین وی را به تشویق همجنس گرایی در درس های آموزش مذهبی متهم کرده بود
[ترجمه گوگل]او همچنین متهم به تشویق همجنسگرایی در درس های آموزش مذهبی او بود
[ترجمه گوگل]او همچنین متهم به تشویق همجنسگرایی در درس های آموزش مذهبی او بود
10. In the 1950s, male homosexuality was a frequent cause of suicidal attempts or feelings, because of the pre-Woolfenden potential for blackmail.
[ترجمه ترگمان]در دهه ۱۹۵۰، همجنس گرایی مردانه دلیل مکرری برای تلاش های انتحاری یا احساسات بود، به دلیل پتانسیل pre برای باج گیری
[ترجمه گوگل]در دهه 1950، همجنسگرایی مردی علت مکرر تلاش های خودکشی یا احساسات بود، به دلیل پتانسیل پیش از وللفندن برای تهمت زدن
[ترجمه گوگل]در دهه 1950، همجنسگرایی مردی علت مکرر تلاش های خودکشی یا احساسات بود، به دلیل پتانسیل پیش از وللفندن برای تهمت زدن
11. If the scenes of homosexuality were less explicit, there would be a powerful case for allowing its broadcast.
[ترجمه ترگمان]اگر صحنه های همجنس گرایی کم تر صریح باشند، یک مورد قدرتمند برای اجازه دادن به پخش آن وجود خواهد داشت
[ترجمه گوگل]اگر صحنه های همجنس گرایی کمتر صریح بود، یک پرونده قدرتمند برای اجازه پخش آن وجود دارد
[ترجمه گوگل]اگر صحنه های همجنس گرایی کمتر صریح بود، یک پرونده قدرتمند برای اجازه پخش آن وجود دارد
12. Similarly, Spong believes that homosexuality, by itself, is not a sin.
[ترجمه ترگمان]به طور مشابه، Spong معتقد است که همجنس گرایی به خودی خود گناه نیست
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب اسپونگ معتقد است که همجنسگرایی به تنهایی گناه نیست
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب اسپونگ معتقد است که همجنسگرایی به تنهایی گناه نیست
13. Public attitudes to homosexuality are gradually changing.
[ترجمه ترگمان]نگرش های عمومی در مورد همجنس گرایی به تدریج در حال تغییر هستند
[ترجمه گوگل]نگرش های عمومی نسبت به همجنسگرایی به تدریج تغییر می کند
[ترجمه گوگل]نگرش های عمومی نسبت به همجنسگرایی به تدریج تغییر می کند
14. The play was the first commercially successful work dealing explicitly with homosexuality.
[ترجمه ترگمان]این نمایشنامه اولین کار تجاری موفق تجاری با همجنس گرایی بود
[ترجمه گوگل]این بازی اولین کار تجاری موفق بود که به صراحت با همجنسگرایی برخورد می کرد
[ترجمه گوگل]این بازی اولین کار تجاری موفق بود که به صراحت با همجنسگرایی برخورد می کرد
15. It's widely assumed that his lyrics were coded references to homosexuality.
[ترجمه ترگمان]به طور گسترده فرض می شود که اشعار او به homosexuality کدگذاری شده بودند
[ترجمه گوگل]به طور گسترده ای فرض می شود که اشعار وی مرجع های همجنس گرایی است
[ترجمه گوگل]به طور گسترده ای فرض می شود که اشعار وی مرجع های همجنس گرایی است
پیشنهاد کاربران
homosexuality ( روانشناسی )
واژه مصوب: هم جنس گرایی
تعریف: گرایش جنسی نسبت به افراد هم جنس
واژه مصوب: هم جنس گرایی
تعریف: گرایش جنسی نسبت به افراد هم جنس
کلمات دیگر: