کلمه جو
صفحه اصلی

exceptive


وابسته به استثنا، مگرانه، استثنائی، خواست گزینانه، وابسته به خواست گزینی، استثناآمیز، استثنادار، استثناکننده، خارج کننده

انگلیسی به فارسی

وابسته به‌ستثنا، مگرانه، استثنائی، خواست گزینانه، وابسته به خواست گزینی، استثناآمیز


(نادر) جدلی، اهل اعتراض، اعتراض‌آمیز


استثنائی


انگلیسی به انگلیسی

• being or containing an exception; captious; objecting
exception


کلمات دیگر: