کلمه جو
صفحه اصلی

intelligently


هوشمندانه، از روی هوش، ازروی اگاهی و بصیرت

انگلیسی به انگلیسی

• with good judgement, with discernment, sensibly; cleverly

جملات نمونه

1. They are incapable of thinking intelligently about politics.
[ترجمه ترگمان]آن ها قادر به تفکر درباره سیاست نیستند
[ترجمه گوگل]آنها نمیتوانند به طور هوشمندانه درباره سیاست فکر کنند

2. An intelligently wired house would be a life saver to the disabled and elderly.
[ترجمه ترگمان]یک خانه با سیم کشی هوشمندانه می تواند شما را نجات دهد و افراد مسن را نجات دهد
[ترجمه گوگل]یک خانه هوشمندانه سیمی برای افراد معلول و سالمندان صرفه جویی می کند

3. Aeration used intelligently is a boon to the maintenance of the health and vitality of the fishes.
[ترجمه ترگمان]Aeration که به روش هوشمندانه مورد استفاده قرار می گیرند، برای حفظ سلامتی و سرزندگی ماهی ها مفید واقع می شوند
[ترجمه گوگل]هوای استفاده شده به صورت هوشمندانه، حفظ سلامت و حیاتی ماهی است

4. The topic can not be intelligently discussed without admitting that incentives matter.
[ترجمه ترگمان]این موضوع نمی تواند به طور هوشمندانه و بدون قبول این موضوع مورد بحث قرار گیرد
[ترجمه گوگل]موضوع را نمی توان بدون در نظر گرفتن این انگیزه ها مورد بحث قرار داد

5. Respond intelligently even to unintelligent treatment. Lao Tzu
[ترجمه ترگمان]حتی با رفتار unintelligent، هوشمندانه برخورد کنید تائو تزو
[ترجمه گوگل]حتی به درمان ناآگاهانه پاسخ هوشمندانه ای می دهد لائو تسو

6. As a poet, I think I write intelligently, but I’m not an intellectual. Gulzar
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک شاعر، فکر می کنم هوشمندانه می نویسم، اما من روشنفکر نیستم گلزار
[ترجمه گوگل]فکر میکنم به عنوان یک شاعر، هوشمندانه نوشتم، اما من فکری نیستم گولزار

7. On the other hand, intelligently entertaining and communicative works provide a background from which works of genius can emerge.
[ترجمه ترگمان]از سوی دیگر، کاره ای سرگرم کننده و communicative، پس زمینه ای را فراهم می کند که از آن آثار نبوغ می تواند پدیدار شود
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، آثار هوشمندانه سرگرم کننده و ارتباطی، زمینه ای را فراهم می کند که از طریق آن آثار نابغه ظاهر شود

8. We must encourage them to use paint intelligently and give them suitable colours.
[ترجمه ترگمان]ما باید آن ها را تشویق کنیم تا از رنگ هوشمندانه استفاده کنند و رنگ های مناسبی به آن ها بدهند
[ترجمه گوگل]ما باید آنها را به استفاده هوشمندانه از رنگ تشویق کنیم و به آنها رنگ مناسب بدهیم

9. He needed intelligently and forthrightly to answer her charges and demonstrate sympathy for her embattled position.
[ترجمه ترگمان]او به intelligently و forthrightly نیاز داشت تا به اتهامات خود پاسخ دهد و همدردی خود را نسبت به موقعیت تحت فشار خود نشان دهد
[ترجمه گوگل]او به طور هوشمندانه و مستقیم به اتهامات اتهامات خود پاسخ داد و همدردی با موقعیت او را نشان داد

10. To converse intelligently these days, you better know your acronyms.
[ترجمه ترگمان]برای اینکه این روزها با هوش و هوش حرف بزنی بهتره که مخفف اسم مخفف رو بدونی
[ترجمه گوگل]این روزها به صورت هوشمندانه صحبت می کنید، بهتر است از کلمات اختصاری خود مطلع شوید

11. It is a practical meaning that forecast intelligently and statistics quickly data in the electric material system to save money and economize labour force by the technology of the Data Mining.
[ترجمه ترگمان]این یک معنی عملی است که هوشمندانه و آمار را به سرعت در سیستم مواد برقی برای صرفه جویی در هزینه و صرفه جویی در نیروی کار با استفاده از فن آوری معدن کاوی پیش بینی می کند
[ترجمه گوگل]این معنی عملی است که پیش بینی هوشمندانه و آمار به سرعت اطلاعات در سیستم مواد الکتریکی برای صرفه جویی در پول و صرفه جویی در نیروی کار با تکنولوژی داده معدن

12. The garbage collection algorithm can then intelligently decide what to reclaim in a reasonable way.
[ترجمه ترگمان]سپس الگوریتم جمع آوری زباله می تواند به طور هوشمندانه تصمیم بگیرد که چه چیزی را به شیوه ای معقول اصلاح کند
[ترجمه گوگل]الگوریتم جمع آوری زباله پس از آن می تواند هوشمندانه تصمیم بگیرد که چه چیزی باید به روش معقول به دست آورد

13. Failure is simply the opportunity to begin again, this time more intelligently. Henry Ford
[ترجمه ترگمان]شکست به سادگی فرصتی است برای شروع دوباره، این بار هوشمندانه هنری فورد
[ترجمه گوگل]شکست این است که به سادگی فرصتی برای شروع دوباره، در این زمان هوشمندانه تر است هنری فورد

14. These days, universities can not afford to lose money, however intelligently.
[ترجمه ترگمان]این روزها، دانشگاه ها توان مالی از دست دادن پول را ندارند، با این حال هوشمندانه
[ترجمه گوگل]امروزه دانشگاه ها نمی توانند پول خود را از دست بدهند، با این وجود هوشمندانه

15. After a careful diagnosis he is able to prescribe intelligently the best remedial or corrective measures.
[ترجمه ترگمان]بعد از یک تشخیص دقیق، او می تواند هوشمندانه بهترین اقدامات اصلاحی یا اصلاحی را تجویز کند
[ترجمه گوگل]پس از یک تشخیص دقیق، او قادر است هوشمندانه بهترین اقدامات اصلاحی یا اصلاحی را تجویز کند

پیشنهاد کاربران

هوشمندانه


کلمات دیگر: