به خاطر، به واسطه، به عشق
for the love of
به خاطر، به واسطه، به عشق
انگلیسی به انگلیسی
• for, for the sake of
جملات نمونه
1. The mighty desert is burning for the love of a bladeof grawho shakes her head and laughs and flies away.
[ترجمه ترگمان]صحرا بزرگ برای عشق یک bladeof سوزان می سوزد، سرش را تکان می دهد و می خندد و دور می شود
[ترجمه گوگل]بیابان قدرتمندی برای عشق به یک گلدان گل می کشد و سرش را می شکند و می خندد و پرواز می کند
[ترجمه گوگل]بیابان قدرتمندی برای عشق به یک گلدان گل می کشد و سرش را می شکند و می خندد و پرواز می کند
2. The mighty desert is burning for the love of a bladeof grass whoshakes her head and laughs and flies away.
[ترجمه ترگمان]صحرای بزرگ برای عشق یک گیاه bladeof در سرش می سوزد و سرش را روی سرش می گذارد و می خندد و دور می شود
[ترجمه گوگل]بیابان قدرتمندی برای عشق به یک چمن چسبیده است که سرش را می کشد و می خندد و پرواز می کند
[ترجمه گوگل]بیابان قدرتمندی برای عشق به یک چمن چسبیده است که سرش را می کشد و می خندد و پرواز می کند
3. For the love of Mike let's get out of here!
[ترجمه ترگمان]به خاطر عشق مایک بیا از اینجا بریم بیرون!
[ترجمه گوگل]برای عشق مایک بیایید از اینجا بیرون برویم!
[ترجمه گوگل]برای عشق مایک بیایید از اینجا بیرون برویم!
4. They're all volunteers, working for the love of it.
[ترجمه ترگمان]آن ها همه داوطلب هستند و برای عشق به آن کار می کنند
[ترجمه گوگل]آنها همه داوطلبان هستند که برای عشق به آن کار می کنند
[ترجمه گوگل]آنها همه داوطلبان هستند که برای عشق به آن کار می کنند
5. For the love of God, tell me what he said!
[ترجمه ترگمان]به خاطر خدا به من بگو اون چی گفت
[ترجمه گوگل]برای عشق خدا، به من بگویید او چه گفت؟
[ترجمه گوگل]برای عشق خدا، به من بگویید او چه گفت؟
6. For the love of God, not another bill!
[ترجمه ترگمان]به خاطر خدا، نه یک اسکناس دیگر!
[ترجمه گوگل]برای عشق به خدا، یک لایحه دیگر نیست!
[ترجمه گوگل]برای عشق به خدا، یک لایحه دیگر نیست!
7. They're all volunteers, doing it just for the love of the thing.
[ترجمه ترگمان]همه volunteers، این کار را فقط به خاطر عشق انجام می دهند
[ترجمه گوگل]آنها همه داوطلبان هستند، فقط برای عشق به این چیزها انجام می دهند
[ترجمه گوگل]آنها همه داوطلبان هستند، فقط برای عشق به این چیزها انجام می دهند
8. Maybe nothing at all, but for the love of a good woman he was at least prepared to have a bash.
[ترجمه ترگمان]شاید به هیچ وجه، اما به خاطر عشق یک زن خوب، حداقل آماده بود که a بزند
[ترجمه گوگل]شاید هیچ چیز، اما برای عشق به یک زن خوب، او حداقل آماده است تا یک بش
[ترجمه گوگل]شاید هیچ چیز، اما برای عشق به یک زن خوب، او حداقل آماده است تا یک بش
9. For the love of Mike, Candy, will you please get off my back about Adam Burns?
[ترجمه ترگمان]محض رضای \"مایک\"، \"آب نبات\" میشه لطفا از من در مورد آدام برنز فرار کنی؟
[ترجمه گوگل]برای عشق مایک، آب نبات، لطفا به من کمک کنید آدم برنز؟
[ترجمه گوگل]برای عشق مایک، آب نبات، لطفا به من کمک کنید آدم برنز؟
10. The perfect decks itself in beauty for the love of the imperfect.
[ترجمه ترگمان]عرشه بی عیب و نقص در زیبایی عشق ناقص است
[ترجمه گوگل]عرشه کامل خود را در زیبایی برای عشق ناقص
[ترجمه گوگل]عرشه کامل خود را در زیبایی برای عشق ناقص
11. Put that gun down, for the love of God!
[ترجمه ترگمان]! اون اسلحه رو بذار زمین، به خاطر خدا
[ترجمه گوگل]قرار دادن این اسلحه، برای عشق به خدا!
[ترجمه گوگل]قرار دادن این اسلحه، برای عشق به خدا!
12. For the love of God, please stop arguing.
[ترجمه ترگمان]به خاطر خدا، لطفا بحث رو تموم کن
[ترجمه گوگل]برای عشق خدا، لطفا متقاعدش کن
[ترجمه گوگل]برای عشق خدا، لطفا متقاعدش کن
13. The Perfect decks itself in beauty for the love of the imperfect.
[ترجمه ترگمان]روی عرشه کامل به خاطر عشق ناقص است
[ترجمه گوگل]عرشه کامل خود را در زیبایی برای عشق ناقص
[ترجمه گوگل]عرشه کامل خود را در زیبایی برای عشق ناقص
14. ' Monseigneur . For the love of the great God!
[ترجمه ترگمان]عالی جناب! به خاطر خدای بزرگ!
[ترجمه گوگل]'Monseigneur برای عشق خدا بزرگ!
[ترجمه گوگل]'Monseigneur برای عشق خدا بزرگ!
پیشنهاد کاربران
محض رضای . . .
کلمات دیگر: