روستاخانه نشین، روستانشین
homesteader
روستاخانه نشین، روستانشین
انگلیسی به فارسی
روستاخانه نشین، روستانشین
(آمریکا) دریافت کنندهی زمین دولتی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• (1) تعریف: someone who lawfully claims and settles on a piece of land.
• (2) تعریف: a settler under the U.S. Homestead Act.
• one who claims a section of land (especially under the u.s. homestead act)
جملات نمونه
1. In the 1800s, thousands of homesteaders settled on the prairies of the western US.
[ترجمه ترگمان]در دهه ۱۸۰۰، هزاران of در چمنزارهای غرب آمریکا ساکن شدند
[ترجمه گوگل]در دهه 1800، هزاران نفر از خانهداران مستقر در خیابانهای غربی ایالات متحده سکونت داشتند
[ترجمه گوگل]در دهه 1800، هزاران نفر از خانهداران مستقر در خیابانهای غربی ایالات متحده سکونت داشتند
2. In exchange, homesteaders will pay a lower rent or be able to buy at a reduced price.
[ترجمه ترگمان]در عوض، homesteaders اجاره کمتری پرداخت خواهد کرد و یا قادر خواهد بود قیمت کمتری را خریداری کند
[ترجمه گوگل]در عوض، خانه داران اجاره ای پایین تر را پرداخت می کنند و یا می توانند با قیمت پایین خریداری کنند
[ترجمه گوگل]در عوض، خانه داران اجاره ای پایین تر را پرداخت می کنند و یا می توانند با قیمت پایین خریداری کنند
3. The homesteader needed a small filing fee, and a much larger amount of cash to survive until the farm got going.
[ترجمه ترگمان]The به مقدار کمی پول نیاز داشتند، و مقدار بسیار بیشتری از پول نقد تا زمانی که مزرعه به پایان برسد، باقی می ماند
[ترجمه گوگل]این خانه مستلزم هزینه ثبت نام کوچک و مبلغی بسیار بالاتری از پول نقد برای زنده ماندن تا زمانی که مزرعه رفت
[ترجمه گوگل]این خانه مستلزم هزینه ثبت نام کوچک و مبلغی بسیار بالاتری از پول نقد برای زنده ماندن تا زمانی که مزرعه رفت
4. Every farmer, every homesteader in an apple climate, seems to have planted an apple tree.
[ترجمه ترگمان]همه کشاورزان، هر homesteader در آب و هوای سیب، درخت سیب کاشته اند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که هر کشاورز، هر خانه ای که در آب و هوای سیب قرار دارد، یک درخت سیب را کاشته است
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که هر کشاورز، هر خانه ای که در آب و هوای سیب قرار دارد، یک درخت سیب را کاشته است
5. Jack Whinery, homesteader, and his family.
[ترجمه ترگمان] جک Whinery \"،\" homesteader \"و خانواده اش\"
[ترجمه گوگل]جک وسترن، hometeader و خانواده اش
[ترجمه گوگل]جک وسترن، hometeader و خانواده اش
6. Homesteader and his children eating barbeque at the New Mexico Fair.
[ترجمه ترگمان]Homesteader و بچه هایش barbeque را در نمایشگاه \"نیو مکزیکو\" تغذیه می کنند
[ترجمه گوگل]Homesteader و فرزندانش در پارک نیو مکزیک غذای مغازه می خورند
[ترجمه گوگل]Homesteader و فرزندانش در پارک نیو مکزیک غذای مغازه می خورند
7. Conservationists had to carry on a constant struggle against lumber companies, ranchers, and homesteader.
[ترجمه ترگمان]Conservationists مجبور بود به مبارزه دائمی با شرکت های چوب بری، ranchers و homesteader ادامه دهد
[ترجمه گوگل]محافظه کاران مجبور به ادامه مبارزه ای مداوم علیه شرکت های چوب، صاحبخانه ها و خانه ها شدند
[ترجمه گوگل]محافظه کاران مجبور به ادامه مبارزه ای مداوم علیه شرکت های چوب، صاحبخانه ها و خانه ها شدند
8. Garden adjacent to the dugout home of Jack Whinery, homesteader.
[ترجمه ترگمان]باغ مجاور کلبه جک Whinery، homesteader
[ترجمه گوگل]باغ کنار مجسمه سازی خانه جک وینزر، خانه خانه
[ترجمه گوگل]باغ کنار مجسمه سازی خانه جک وینزر، خانه خانه
کلمات دیگر: