دمیدن، فوت کردن، داخل کردن گازیا بخاردر گودالی از تن
insufflation
دمیدن، فوت کردن، داخل کردن گازیا بخاردر گودالی از تن
انگلیسی به فارسی
انسداد
انگلیسی به انگلیسی
• act of blowing in or on; act of blowing air or medication into or onto the body (medicine)
پیشنهاد کاربران
در داروسازی پودرهای ریز تقسیم شده برای دمیدن در حفره های بدن مانند گوش، بینی، گلو و واژن.
کلمات دیگر: