کلمه جو
صفحه اصلی

pilaf


پلو

انگلیسی به فارسی

پلوف


انگلیسی به انگلیسی

• middle eastern dish made from seasoned rice with meat or fish

جملات نمونه

1. A handful of poxy tents sold greasy lentil pilaf to the worst kind of industry lackey.
[ترجمه ترگمان]تعدادی از چادرهای poxy، بشقاب برنج greasy را به بدترین نوع of صنعتی فروخته بودند
[ترجمه گوگل]تعداد انگشت شماری از چادرهای پوسچنوی به جای بدترین نوع صنعت نانواچی، عدس چربی را به فروش می رساند

2. Add water if pilaf is getting too dry; pilaf should end up moist but not runny.
[ترجمه ترگمان]اگر سوپ بیش از حد خشک شود، آب اضافه کنید
[ترجمه گوگل]اگر پلوف بیش از حد خشک شود، آب را اضافه کنید پلاف باید مرطوب شود اما نه آبریزش

3. I prefer a pilaf to a risotto for parties.
[ترجمه ترگمان]من یک بشقاب سوپ را برای پذیرایی از طرف ها ترجیح می دهم
[ترجمه گوگل]من یک پلو را برای برگزیدن احزاب ترجیح می دهم

4. Divide squab and black Eyed pea pilaf among individual serving plates.
[ترجمه ترگمان]squab Divide و black black، که در میان صفحات سرو کار فردی است
[ترجمه گوگل]توت فرنگی و نخود سیاه چکان را در میان صفحات خدمت شخصی تقسیم کنید

5. Moong usal is a pilaf of sprouted mung beans with ginger, tomatoes and coconut milk.
[ترجمه ترگمان]Moong usal یک بشقاب سوپ سبزی با زنجبیل، گوجه فرنگی و شیر نارگیل است
[ترجمه گوگل]مونن عسل یک پرتقال از لوبیای خزه زنبور عسل با زنجبیل، گوجه فرنگی و شیر نارگیل است

6. We have lamb pilaf.
[ترجمه ترگمان] ما گوشت گوسفند داریم
[ترجمه گوگل]ما گوسفند داریم

7. He has rekindled his taste for tabbouleh, shish kebab and pilaf in Fresno.
[ترجمه ترگمان]taste را برای tabbouleh، shish kebab و pilaf در فرزنو دوباره زنده کرده است
[ترجمه گوگل]او طعم و مزه خود را برای tabbouleh، kebab شیش و pilaf در Fresno rekindled

8. The race for the Dragon Balls continues as Goku must battle Emperor Pilaf Four - Star Ball.
[ترجمه ترگمان]مسابقه قهرمانی اژدها همچنان ادامه دارد و Goku باید با امپراتور pilaf چهار ستاره مبارزه کند
[ترجمه گوگل]مسابقه برای توپ های اژدها همچنان ادامه دارد به عنوان Goku باید نبرد امپراتور پلاف چهار ستاره توپ

9. Waiter: Yes. Today, we have broiled shrimp with rice pilaf, or chicken teriyaki served with noodles.
[ترجمه ترگمان]پیشخدمت: بله امروز ما میگو با بشقاب برنج و یا مرغ بریان داریم که با نودل کار می کنند
[ترجمه گوگل]منتظر بله امروز ما میگویم با پیاز برنج یا مرغ ترجیاکی با رشته فرنگی خدمت کرده ایم

10. If you are in a hurry, I would recommend the spaghetti or the pilaf.
[ترجمه ترگمان]اگر عجله دارید اسپاگتی را توصیه می کنم
[ترجمه گوگل]اگر شما عجله دارید، من اسپاگتی یا پلو را توصیه می کنم

11. Stir in shrimp and scallops; cook until just opaque, 4 to 6 minutes. Remove from heat, add cilantro, and serve over Israeli couscous pilaf.
[ترجمه ترگمان]میگو و اسکالوپ را بریزید و سپس تا ۶ تا ۶ دقیقه بپزید cilantro را بردارید، cilantro را جمع کنید و برای pilaf couscous اسرائیلی سرو کار کنید
[ترجمه گوگل]میگو و مارمالاد را بشویید تا زمانی که فقط مات، 4 تا 6 دقیقه طول بکشد، طبخ کنید از گرما برداشته شود، سیب زمینی را اضافه کنید، و در خدمت اسرائیل کوسکوس پلاف


کلمات دیگر: