کلمه جو
صفحه اصلی

gride


(با خراشاندن مثلا میخ بر صفحه ی فلزی) صدای ناهنجار ایجاد کردن، خرش خرش کردن، خش خش کردن، بریدن، سورا  کردن، فرورفتن، خراشیده شدن باصدای تیز

انگلیسی به فارسی

(با خراشاندن برای مثال میخ بر صفحه‌ی فلزی) صدای ناهنجار ایجاد کردن، خرش خرش کردن، خش خش کردن


صدای خراشاندن، صدای خراشاندن گچ سفت بر تخته سیاه


گرید


انگلیسی به انگلیسی

• cut making a grating sound; penetrate, enter; pierce roughly

پیشنهاد کاربران

شبکه


کلمات دیگر: