ایالت میشیگان (در شمال مرکزی ایالات متحده - 150780 کیلومتر مربع - مرکز: لنسینگ - مخفف آن: mi یا mich)
michigan
ایالت میشیگان (در شمال مرکزی ایالات متحده - 150780 کیلومتر مربع - مرکز: لنسینگ - مخفف آن: mi یا mich)
انگلیسی به فارسی
ایالت میشیگان (در شمال مرکزی ایالات متحده - 150780 کیلومتر مربع - مرکز: لنسینگ - مخفف آن: Mi یا Mich)
دریاچهی میشیگان (بین ایالتهای ویسکانسین و میشیگان - 57440 کیلومتر مربع)
میشیگان
انگلیسی به انگلیسی
• state in north central usa; lake located in north central usa between wisconsin and michigan
جملات نمونه
1. After graduation, he went to Michigan.
[ترجمه ترگمان]بعد از فارغ التحصیلی به میشیگان رفت
[ترجمه گوگل]پس از فارغ التحصیلی، به میشیگان رفت
[ترجمه گوگل]پس از فارغ التحصیلی، به میشیگان رفت
2. The state of Michigan has endowed three institutes to do research for industry.
[ترجمه ترگمان]ایالت میشیگان به سه موسسه جهت انجام تحقیقات در زمینه صنعت کمک کرده است
[ترجمه گوگل]ایالت میشیگان سه موسسه را برای تحقیق برای صنعت به ارمغان آورده است
[ترجمه گوگل]ایالت میشیگان سه موسسه را برای تحقیق برای صنعت به ارمغان آورده است
3. States such as Michigan and Massachusetts are making deep cuts in welfare.
[ترجمه ترگمان]کشورهایی مانند میشیگان و ماساچوست در حال ایجاد کاهش های عمیق در رفاه هستند
[ترجمه گوگل]ایالت هایی نظیر میشیگان و ماساچوست رفاه عمیق را کاهش می دهند
[ترجمه گوگل]ایالت هایی نظیر میشیگان و ماساچوست رفاه عمیق را کاهش می دهند
4. We camped on the north shore of Lake Michigan.
[ترجمه ترگمان]ما در ساحل شمالی دریاچه میشیگان اردو زدیم
[ترجمه گوگل]ما در ساحل شمالی دریاچه میشیگان قرار داشتیم
[ترجمه گوگل]ما در ساحل شمالی دریاچه میشیگان قرار داشتیم
5. On Sunday Michigan vaulted from No. 4 to the nation's top team.
[ترجمه ترگمان]در روز یکشنبه، میشیگان از گروه شماره ۴ به تیم برتر کشور رفت
[ترجمه گوگل]در یکشنبه میشیگان از شماره چهارم به تیم برتر کشور ملحق شد
[ترجمه گوگل]در یکشنبه میشیگان از شماره چهارم به تیم برتر کشور ملحق شد
6. Wakoski is writer in residence at Michigan State University.
[ترجمه ترگمان]Wakoski نویسنده مقیم دانشگاه ایالتی میشیگان است
[ترجمه گوگل]Wakoski نویسنده در محل تحصیل در دانشگاه ایالتی میشیگان است
[ترجمه گوگل]Wakoski نویسنده در محل تحصیل در دانشگاه ایالتی میشیگان است
7. In Michigan, he has a 63 percent approval rating.
[ترجمه ترگمان]در میشیگان، میزان تایید ۶۳ درصد آرا را دارد
[ترجمه گوگل]در میشیگان، 63 درصد رتبه تاییدیه دارد
[ترجمه گوگل]در میشیگان، 63 درصد رتبه تاییدیه دارد
8. The charge was dismissed on the ground that Michigan state law did not prohibit assisting some one to commit suicide.
[ترجمه ترگمان]اتهام وارده بر روی زمین مبنی بر اینکه قانون ایالتی میشیگان به کسی کمک می کند تا خودکشی کند، رد شد
[ترجمه گوگل]این اتهام بر اساس این قانون لغو شد که قانون ایالتی میشیگان برای کمک به برخی افراد به انجام خودکشی ممنوع نیست
[ترجمه گوگل]این اتهام بر اساس این قانون لغو شد که قانون ایالتی میشیگان برای کمک به برخی افراد به انجام خودکشی ممنوع نیست
9. Illinois, Indiana, Ohio and Michigan all passed laws to restrict benefits and introduce time limits.
[ترجمه ترگمان]ایلینویز، ایندیانا، اوهایو و میشیگان همگی قوانینی برای محدود کردن منافع و معرفی محدودیت های زمانی تصویب کردند
[ترجمه گوگل]ایلینوی، ایندیانا، اوهایو و میشیگان همه قوانین را برای محدود کردن منافع و محدودیت زمانی تعیین کرده اند
[ترجمه گوگل]ایلینوی، ایندیانا، اوهایو و میشیگان همه قوانین را برای محدود کردن منافع و محدودیت زمانی تعیین کرده اند
10. Molly led a rally near Detroit, Michigan.
[ترجمه ترگمان]مالی، تظاهراتی را در نزدیکی دیترویت ایالت میشیگان انجام داد
[ترجمه گوگل]مولی یک تظاهرات را در نزدیکی دیترویت، میشیگان رهبری کرد
[ترجمه گوگل]مولی یک تظاهرات را در نزدیکی دیترویت، میشیگان رهبری کرد
11. Poenisch is leading a grass-roots campaign to persuade Michigan voters to legalize doctor-assisted suicide.
[ترجمه ترگمان]Poenisch یک مبارزه ریشه ای را برای متقاعد کردن رای دهندگان میشیگان برای قانونی کردن خودکشی دکتر کمک می کند
[ترجمه گوگل]Poenisch رهبری یک کمپین عامیانه برای متقاعد کردن رای دهندگان میشیگان برای قانونی کردن خودکشی توسط دکتر است
[ترجمه گوگل]Poenisch رهبری یک کمپین عامیانه برای متقاعد کردن رای دهندگان میشیگان برای قانونی کردن خودکشی توسط دکتر است
12. Michigan had no law against assisted suicide.
[ترجمه ترگمان]میشیگان هیچ قانونی علیه خودکشی نداشته است
[ترجمه گوگل]میشیگان قانون ضد خودکشی را نداشت
[ترجمه گوگل]میشیگان قانون ضد خودکشی را نداشت
13. Ohio outplayed Michigan, especially in the fourth quarter, winning by 14 points.
[ترجمه ترگمان]اوهایو، میشیگان، به خصوص در ربع چهارم، با ۱۴ امتیاز برنده شد
[ترجمه گوگل]اوهایو در میشیگان، به ویژه در سه ماهه چهارم، با 14 امتیاز برنده شد
[ترجمه گوگل]اوهایو در میشیگان، به ویژه در سه ماهه چهارم، با 14 امتیاز برنده شد
14. At dawn, on a weedy Michigan lake, ten thousand mallards fidget.
[ترجمه ترگمان]در طلوع آفتاب، روی دریاچه میشیگان، ده هزار نفر وول می خوردند
[ترجمه گوگل]در سپیده دم، در یک دریاچه میشیگان عجیب و غریب، ده هزار سربازان گمراه
[ترجمه گوگل]در سپیده دم، در یک دریاچه میشیگان عجیب و غریب، ده هزار سربازان گمراه
کلمات دیگر: