• commerce with other countries
foreign trade
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. The foreign trade is ramping up.
[ترجمه ترگمان]تجارت خارجی در حال افزایش است
[ترجمه گوگل]تجارت خارجی رونق دارد
[ترجمه گوگل]تجارت خارجی رونق دارد
2. There was a substantial growth of industry and foreign trade increased as a result.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه رشد قابل توجهی در صنعت و تجارت خارجی به وجود آمد
[ترجمه گوگل]رشد قابل ملاحظه ای از صنعت و تجارت خارجی در نتیجه افزایش یافت
[ترجمه گوگل]رشد قابل ملاحظه ای از صنعت و تجارت خارجی در نتیجه افزایش یافت
3. Foreign trade is of critical importance to the economy.
[ترجمه ترگمان]تجارت خارجی اهمیت حیاتی برای اقتصاد دارد
[ترجمه گوگل]تجارت خارجی برای اقتصاد مهم است
[ترجمه گوگل]تجارت خارجی برای اقتصاد مهم است
4. Our foreign trade has expanded greatly in recent years.
[ترجمه ترگمان]تجارت خارجی ما در سال های اخیر به شدت گسترش یافته است
[ترجمه گوگل]تجارت خارجی ما در سال های اخیر به شدت گسترش یافته است
[ترجمه گوگل]تجارت خارجی ما در سال های اخیر به شدت گسترش یافته است
5. The new policies loosened up foreign trade.
[ترجمه ترگمان]سیاست های جدید تجارت خارجی را باز کردند
[ترجمه گوگل]سیاست های جدید تجارت خارجی را خنثی کرد
[ترجمه گوگل]سیاست های جدید تجارت خارجی را خنثی کرد
6. The war brought all foreign trade to a stand.
[ترجمه ترگمان]جنگ همه تجارت خارجی را به یک پایه کشاند
[ترجمه گوگل]جنگ تمام تجارت خارجی را به یک ایستگاه متصل کرد
[ترجمه گوگل]جنگ تمام تجارت خارجی را به یک ایستگاه متصل کرد
7. Some countries conduct all foreign trade through state corporations which assess needs according to their current economic development programmes.
[ترجمه ترگمان]برخی کشورها تمام تجارت خارجی را از طریق شرکت های دولتی انجام می دهند که براساس برنامه های توسعه اقتصادی فعلی خود، نیازها را ارزیابی می کنند
[ترجمه گوگل]بعضی کشورها تجارت های خارجی را از طریق شرکت های دولتی انجام می دهند که نیازمندی ها را با توجه به برنامه های توسعه اقتصادی فعلی خود ارزیابی می کنند
[ترجمه گوگل]بعضی کشورها تجارت های خارجی را از طریق شرکت های دولتی انجام می دهند که نیازمندی ها را با توجه به برنامه های توسعه اقتصادی فعلی خود ارزیابی می کنند
8. However, the state monopoly of foreign trade was to become of critical importance later on.
[ترجمه ترگمان]با این حال، انحصار دولتی تجارت خارجی به اهمیت حیاتی بعد از آن تبدیل شد
[ترجمه گوگل]با این وجود، انحصار دولتی تجارت خارجی بعدا به اهمیت حیاتی تبدیل شد
[ترجمه گوگل]با این وجود، انحصار دولتی تجارت خارجی بعدا به اهمیت حیاتی تبدیل شد
9. The development of a market economy dependent on foreign trade has eroded the party's economic influence as well.
[ترجمه ترگمان]توسعه اقتصاد بازار وابسته به تجارت خارجی نیز نفوذ اقتصادی حزب را از بین برده است
[ترجمه گوگل]توسعه اقتصاد بازار وابسته به تجارت خارجی، تأثیر اقتصادی حزب را نیز کاهش داده است
[ترجمه گوگل]توسعه اقتصاد بازار وابسته به تجارت خارجی، تأثیر اقتصادی حزب را نیز کاهش داده است
10. The value of foreign trade fell by 8 percent.
[ترجمه ترگمان]ارزش تجارت خارجی ۸ درصد کاهش یافت
[ترجمه گوگل]ارزش تجارت خارجی 8 درصد کاهش یافت
[ترجمه گوگل]ارزش تجارت خارجی 8 درصد کاهش یافت
11. Were it not for all this foreign trade, goes the conventional wisdom, we would not have a gypsy-moth problem.
[ترجمه ترگمان]اگر برای همه این تجارت خارجی نبود، یک جور عقل معمولی به حساب می آمد، ما نمی توانستیم یک مشکل کولی - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه گوگل]اگر این همه تجارت خارجی نبود، عقل متعارف می آید، ما یک مشکل کولی نداریم
[ترجمه گوگل]اگر این همه تجارت خارجی نبود، عقل متعارف می آید، ما یک مشکل کولی نداریم
12. Describe the risks associated with foreign trade.
[ترجمه ترگمان]خطرات مربوط به تجارت خارجی را شرح دهید
[ترجمه گوگل]خطرات مربوط به تجارت خارجی را توصیف کنید
[ترجمه گوگل]خطرات مربوط به تجارت خارجی را توصیف کنید
13. If you are involved in foreign trade, you can benefit from a foreign currency overdraft or loan.
[ترجمه ترگمان]اگر شما در تجارت خارجی دخالت دارید، می توانید از یک پول یا وام خارجی بهره مند شوید
[ترجمه گوگل]اگر در تجارت خارجی شرکت می کنید می توانید از اوراق قرضه یا وام خارجی استفاده کنید
[ترجمه گوگل]اگر در تجارت خارجی شرکت می کنید می توانید از اوراق قرضه یا وام خارجی استفاده کنید
14. A nation should restrict its foreign trade so that it exported more finished goods than it imported.
[ترجمه ترگمان]یک کشور باید تجارت خارجی خود را محدود کند به طوری که کالاهای تمام شده بیشتری از آن صادر شود
[ترجمه گوگل]یک کشور باید تجارت خارجی خود را محدود کند تا کالاهای کامل تر از واردات صادر کند
[ترجمه گوگل]یک کشور باید تجارت خارجی خود را محدود کند تا کالاهای کامل تر از واردات صادر کند
پیشنهاد کاربران
تجارت خارجی
کلمات دیگر: