• become afraid; despair
lose courage
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. Through all his changing fortunes, he never lost courage.
[ترجمه ترگمان]از میان همه ثروت او هرگز شجاعت خود را از دست نداده بود
[ترجمه گوگل]از طریق تمام ثروت های تغییریاش، او هرگز شجاعت را از دست نداد
[ترجمه گوگل]از طریق تمام ثروت های تغییریاش، او هرگز شجاعت را از دست نداد
2. I wouldn't lose courage even if I should fail ten times.
[ترجمه ترگمان]حتی اگر ده بار شکست بخورم جراتش را از دست نخواهم داد
[ترجمه گوگل]حتی اگر من ده بار شکست بخورم، شجاعت را از دست نمی دهم
[ترجمه گوگل]حتی اگر من ده بار شکست بخورم، شجاعت را از دست نمی دهم
3. Not until other assigned friars lost courage did his superiors send Serra with his student and confidant Francisco Palou to the work.
[ترجمه ترگمان]حتی تا زمانی که فرایارهای assigned دیگر شجاعت خود را از دست دادند، مافوق او سرا را با دانشجو و confidant فرانسیسکو Palou به محل کار فرستاد
[ترجمه گوگل]تا زمانی که دیگران سرپرست از دست دادن شجاعت خود را انجام داد، سران خود را با دانش آموز و اعتماد به نفس Francisco Palou خود را به کار ارسال Serra
[ترجمه گوگل]تا زمانی که دیگران سرپرست از دست دادن شجاعت خود را انجام داد، سران خود را با دانش آموز و اعتماد به نفس Francisco Palou خود را به کار ارسال Serra
4. Even if they were to fail, they wouldn't lose courage.
[ترجمه ترگمان]حتی اگر آن ها شکست بخورند، جراتش را از دست نخواهند داد
[ترجمه گوگل]حتی اگر آنها شکست خورده باشند، شجاعت را از دست نخواهند داد
[ترجمه گوگل]حتی اگر آنها شکست خورده باشند، شجاعت را از دست نخواهند داد
5. Never lose courage, lose faith . Nothing isn this world is impossible when you are determined.
[ترجمه ترگمان]هرگز شجاعت را از دست ندهید، ایمان خود را از دست بدهید وقتی شما مصمم هستید هیچ چیز غیر ممکن نیست
[ترجمه گوگل]هرگز شجاعت را از دست ندهید، ایمانتان را از دست بدهید هیچ وقت این طور نیست
[ترجمه گوگل]هرگز شجاعت را از دست ندهید، ایمانتان را از دست بدهید هیچ وقت این طور نیست
6. We lose courage, then we will lose everything.
[ترجمه ترگمان]ما شهامت خود را از دست می دهیم، پس همه چیز را از دست خواهیم داد
[ترجمه گوگل]ما شجاعت را از دست می دهیم، پس همه چیز را از دست خواهیم داد
[ترجمه گوگل]ما شجاعت را از دست می دهیم، پس همه چیز را از دست خواهیم داد
7. They did not lose courage when they lost the game.
[ترجمه ترگمان]وقتی بازی را از دست دادند شهامت خود را از دست ندادند
[ترجمه گوگل]آنها زمانی که بازی را از دست دادند، شجاعت نداشتند
[ترجمه گوگل]آنها زمانی که بازی را از دست دادند، شجاعت نداشتند
8. The repeated failure did not make her lose courage.
[ترجمه ترگمان]شکست مکرر باعث شد که او شجاعت خود را از دست ندهد
[ترجمه گوگل]شکست تکراری باعث شادی او نشد
[ترجمه گوگل]شکست تکراری باعث شادی او نشد
9. Yet we should not lose courage when assailed by temptation.
[ترجمه ترگمان]با این حال، ما نباید دل و جرات را از دست بدهیم که با وسوسه حمله کنیم
[ترجمه گوگل]با این حال ما نباید شجاعت خود را پس از وسوسه تحمل کنیم
[ترجمه گوگل]با این حال ما نباید شجاعت خود را پس از وسوسه تحمل کنیم
10. The repeated failure has made him lose courage.
[ترجمه ترگمان]شکست مکرر باعث شده که او شجاعت خود را از دست بدهد
[ترجمه گوگل]شکست تکرار شده است که او شجاعت را از دست داده است
[ترجمه گوگل]شکست تکرار شده است که او شجاعت را از دست داده است
11. Never lose courage, lose faith . Nothing in this world is impossible when you are determined.
[ترجمه ترگمان]هرگز شجاعت را از دست ندهید، ایمان خود را از دست بدهید وقتی شما مصمم هستید هیچ چیز در این دنیا غیر ممکن نیست
[ترجمه گوگل]هرگز شجاعت را از دست ندهید، ایمانتان را از دست بدهید هیچ وقت در این دنیا غیرممکن نیست
[ترجمه گوگل]هرگز شجاعت را از دست ندهید، ایمانتان را از دست بدهید هیچ وقت در این دنیا غیرممکن نیست
12. Never lose courage. Never lose faith . Nothing in this world is impossible when you are determined.
[ترجمه ترگمان]هرگز شهامت خود را از دست ندهید هرگز ایمان را از دست ندهید وقتی شما مصمم هستید هیچ چیز در این دنیا غیر ممکن نیست
[ترجمه گوگل]هرگز شجاعت را از دست نده هرگز از دست ندهید هیچ وقت در این دنیا غیرممکن نیست
[ترجمه گوگل]هرگز شجاعت را از دست نده هرگز از دست ندهید هیچ وقت در این دنیا غیرممکن نیست
13. But I won't lose courage!
[ترجمه ترگمان]اما من شجاعت را از دست نخواهم داد!
[ترجمه گوگل]اما شجاعت را از دست نخواهم داد!
[ترجمه گوگل]اما شجاعت را از دست نخواهم داد!
14. Lying waiting for the family to go to sleep, she had begun to lose courage.
[ترجمه ترگمان]و منتظر ماند تا خانواده به خواب بروند و دیگر دل و جرات خود را از دست نداده بود
[ترجمه گوگل]دروغ گفتن به خانواده برای رفتن به خواب، او شروع به از دست دادن شجاعت
[ترجمه گوگل]دروغ گفتن به خانواده برای رفتن به خواب، او شروع به از دست دادن شجاعت
کلمات دیگر: