• become disinterested
lose interest
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. Most readers are likely to lose interest when he descends into the realms of rhetorical terminology.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از خوانندگان، هنگامی که وارد حوزه اصطلاحات بدیعی می شود، به احتمال زیاد علاقه خود را از دست می دهند
[ترجمه گوگل]اکثر خوانندگان احتمالا علاقه خود را از دست می دهند وقتی که به عرصه اصطلاحات لفظی فرود می آیند
[ترجمه گوگل]اکثر خوانندگان احتمالا علاقه خود را از دست می دهند وقتی که به عرصه اصطلاحات لفظی فرود می آیند
2. Most lose interest once they enter the real world and find work in other areas.
[ترجمه ترگمان]اغلب آن ها زمانی که وارد دنیای واقعی می شوند و در مناطق دیگر کار پیدا می کنند علاقه خود را از دست می دهند
[ترجمه گوگل]اغلب پس از ورود به دنیای واقعی و کسب کار در نواحی دیگر از بین می روند
[ترجمه گوگل]اغلب پس از ورود به دنیای واقعی و کسب کار در نواحی دیگر از بین می روند
3. When my daughter seemed to lose interest in breastfeeding and demanded more solid food, I spent several days feeling depressed.
[ترجمه ترگمان]زمانی که دختر من به نظر می رسید علاقه به شیردهی را از دست می دهد و غذای جامد بیشتری طلب می کند، چند روز بیشتر احساس افسردگی کردم
[ترجمه گوگل]وقتی دخترم به نظر می رسید علاقه به تغذیه با شیر مادر را از دست می دهد و غذای جامد بیشتری را تقاضا می کند، چند روز احساس افسردگی می کنم
[ترجمه گوگل]وقتی دخترم به نظر می رسید علاقه به تغذیه با شیر مادر را از دست می دهد و غذای جامد بیشتری را تقاضا می کند، چند روز احساس افسردگی می کنم
4. In reality children usually start to lose interest after about two weeks once they realize that they can earn them relatively easily.
[ترجمه ترگمان]در واقعیت، کودکان معمولا بعد از دو هفته شروع به از دست دادن علاقه می کنند و متوجه می شوند که می توانند به راحتی آن ها را به دست آورند
[ترجمه گوگل]در واقع کودکان بعد از تقریبا دو هفته معمولا پس از درک اینکه می توانند نسبتا راحت درآمد کسب کنند، معمولا علاقه خود را از دست می دهند
[ترجمه گوگل]در واقع کودکان بعد از تقریبا دو هفته معمولا پس از درک اینکه می توانند نسبتا راحت درآمد کسب کنند، معمولا علاقه خود را از دست می دهند
5. Without recognition, people lose interest in success.
[ترجمه ترگمان]بدون بازشناسی، مردم علاقه خود را به موفقیت از دست می دهند
[ترجمه گوگل]بدون شناختن، مردم علاقه به موفقیت را از دست می دهند
[ترجمه گوگل]بدون شناختن، مردم علاقه به موفقیت را از دست می دهند
6. Without recognition, people lose interest in success. Without recognition, people become depersonalized and anonymous.
[ترجمه ترگمان]بدون بازشناسی، مردم علاقه خود را به موفقیت از دست می دهند بدون بازشناسی، مردم depersonalized و بی نام و نشان می شوند
[ترجمه گوگل]بدون شناختن، مردم علاقه به موفقیت را از دست می دهند بدون شناختن، افراد غیر شخصی و ناشناس می شوند
[ترجمه گوگل]بدون شناختن، مردم علاقه به موفقیت را از دست می دهند بدون شناختن، افراد غیر شخصی و ناشناس می شوند
7. They lose interest and start drifting away in ones and twos.
[ترجمه ترگمان]آن ها علاقه خود را از دست می دهند و شروع به رفتن به دو یا دو سالگی می کنند
[ترجمه گوگل]آنها از دست دادن علاقه و شروع به روان شدن دور در آن ها و دو نفر
[ترجمه گوگل]آنها از دست دادن علاقه و شروع به روان شدن دور در آن ها و دو نفر
8. Do not ramble or your interviewer could lose interest.
[ترجمه ترگمان]ramble نکنید و یا مصاحبه کننده ممکن است علاقه خود را از دست بدهد
[ترجمه گوگل]نگران نباشید یا مصاحبه کننده ی شما می تواند علاقه ی شما را از دست بدهد
[ترجمه گوگل]نگران نباشید یا مصاحبه کننده ی شما می تواند علاقه ی شما را از دست بدهد
9. Outgoing . Lose interest quickly - easily bored. Egotistical.
[ترجمه ترگمان]Outgoing Lose به سرعت علاقه خود را از دست می دهند - به سادگی حوصله شان سر می رود egotistical
[ترجمه گوگل]برونگرا از دست دادن علاقه به سرعت - به راحتی بی حوصله خود پسندی
[ترجمه گوگل]برونگرا از دست دادن علاقه به سرعت - به راحتی بی حوصله خود پسندی
10. Or they may lose interest instantly and not follow up on the appointment.
[ترجمه ترگمان]و یا ممکن است به سرعت علاقه خود را از دست بدهند و پی گیری را پی گیری نکنند
[ترجمه گوگل]یا آنها ممکن است بلافاصله از دست بدهند و در انتصاب پیگیری نکنند
[ترجمه گوگل]یا آنها ممکن است بلافاصله از دست بدهند و در انتصاب پیگیری نکنند
11. It's just typical of Ian to spend all that money on the equipment and then lose interest half way through the course.
[ترجمه ترگمان]این فقط نوعی از ایان است که تمام آن پول را صرف تجهیزات کند و سپس به نصف راه را طی مسیر از دست بدهد
[ترجمه گوگل]این فقط نوعی از یان است که تمام آن پول را بر روی تجهیزات خرج می کند و پس از آن از نیمه راه از بین می رود
[ترجمه گوگل]این فقط نوعی از یان است که تمام آن پول را بر روی تجهیزات خرج می کند و پس از آن از نیمه راه از بین می رود
12. This is a problem because fathers who do not live with their children lose interest in them.
[ترجمه ترگمان]این یک مشکل است زیرا پدرانی که با فرزندان خود زندگی نمی کنند علاقه خود را به آن ها از دست می دهند
[ترجمه گوگل]این یک مشکل است، زیرا پدرانی که با فرزندانشان زندگی نمی کنند علاقه ای به آنها ندارند
[ترجمه گوگل]این یک مشکل است، زیرا پدرانی که با فرزندانشان زندگی نمی کنند علاقه ای به آنها ندارند
13. The major problem is that pupils may concentrate solely on the game aspect and also lose interest quickly.
[ترجمه ترگمان]مشکل اصلی این است که دانش آموزان تنها بر روی جنبه بازی تمرکز می کنند و به سرعت علاقه خود را از دست می دهند
[ترجمه گوگل]مشکل عمده این است که دانش آموزان می توانند تنها بر روی جنبه ی بازی تمرکز کنند و همچنین سریعا علاقه خود را از دست می دهند
[ترجمه گوگل]مشکل عمده این است که دانش آموزان می توانند تنها بر روی جنبه ی بازی تمرکز کنند و همچنین سریعا علاقه خود را از دست می دهند
14. And because the Blue Jay was a color like everybody and everything else people began to lose interest.
[ترجمه ترگمان]و چون جی آبی رنگی مثل همه بود و همه چیزهای دیگر علاقه خود را از دست می دادند
[ترجمه گوگل]و به این دلیل که آبی جی رنگی مثل همه بود و همه چیز دیگر مردم علاقه خود را از دست دادند
[ترجمه گوگل]و به این دلیل که آبی جی رنگی مثل همه بود و همه چیز دیگر مردم علاقه خود را از دست دادند
پیشنهاد کاربران
کم علاقه شدن
ازدست دادن علاقه
دوست نداشتن
کلمات دیگر: