کلمه جو
صفحه اصلی

excepting


رجوع شود به: except

انگلیسی به فارسی

رجوع شود به: except


به جز، مستثنی کردن، مشمول نکردن، اعتراض کردن


انگلیسی به انگلیسی

حرف اضافه ( preposition )
• : تعریف: not including; except; excluding.
مشابه: bar, outside of

• excluding, with the exception of
you use excepting to introduce the only thing that prevents a statement from being completely true.

جملات نمونه

1. The sanctions ban the sale of any products excepting medical supplies and food.
[ترجمه ترگمان]این تحریم ها فروش هر گونه محصولات غیر از ملزومات پزشکی و مواد غذایی را ممنوع می کند
[ترجمه گوگل]این تحریم ها ممنوعیت فروش محصولات به غیر از مواد مخدر و مواد غذایی است

2. Excepting the last paragraph, the book is finished.
[ترجمه ترگمان]به غیر از آخرین پاراگراف، کتاب تمام شد
[ترجمه گوگل]صرفنظر از آخرین بند، کتاب تمام شده است

3. All the students are late,not excepting Luther.
[ترجمه ترگمان]همه دانشجویان دیر می رسند، حتی از لوتر
[ترجمه گوگل]همه دانش آموزان دیر شده اند، نه به استثنای لوتر

4. The crew on the ship were all saved excepting the captain.
[ترجمه ترگمان]خدمه کشتی همه بجز ناخدا نجات یافته بودند
[ترجمه گوگل]خدمه کشتی همه به جز کاپیتان ذخیره شدند

5. O'Rourke answered all the questions excepting the last one.
[ترجمه ترگمان]ارورک \"تمام سوال ها رو به جز آخریش جواب می داد\"
[ترجمه گوگل]O'Rourke به تمام سوالات به جز گذشته پاسخ داد

6. The Clio reaches us in perfect condition, excepting a few scuffs on the steel wheel trims.
[ترجمه ترگمان]The با شرایط کامل به ما می رسند، بجز چند scuffs که روی چرخ فولادی قرار دارند
[ترجمه گوگل]Clio ما را در شرایط عالی به ما می رساند، به استثنای چند scuffs در چرخش فولاد است

7. These processes, excepting that of population growth, are largely unexplored.
[ترجمه ترگمان]این فرایندها، بجز رشد جمعیت، تا حد زیادی بررسی نشده اند
[ترجمه گوگل]این فرآیندها، به استثنای رشد جمعیت، عمدتا کشف نشده اند

8. Excepting share a yacht or pot luck boats, those who wish to use them carry them.
[ترجمه ترگمان]غیر از تقسیم قایق های تفریحی یا قایق بخت و اقبال، کسانی که می خواهند از آن ها استفاده کنند تا آن ها را حمل کنند
[ترجمه گوگل]صرفنظر از اشتراک یک قایق قایق بادبانی یا قوری، کسانی که مایل به استفاده از آنها هستند، آنها را حمل می کنند

9. At present, anything excepting specifically blacklisted substances can be dumped at sea.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، همه چیز به غیر از لیست سیاه، می تواند در دریا انداخته شود
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، هرچیز به استثنای مواد مضر به طور خاص سیاه و سفید می تواند در دریا تخلیه شود

10. Excepting for producing cochineal insects, cacti are used as food, medicine and fodder, and they can green bleak mountains and prevent soil from losing.
[ترجمه ترگمان]به غیر از تولید دانه قرمز، از کاکتوس به عنوان غذا، دارو و علوفه استفاده می شود و آن ها می توانند کوه ها را دلگیر کنند و مانع از دست دادن خاک شوند
[ترجمه گوگل]کاکتی برای تولید حشرات کچینال، به عنوان مواد غذایی، دارویی و علوفه ای استفاده می شود و می تواند کوه های خفیف را سبز کند و باعث جلوگیری از از دست دادن خاک شود

11. Excepting for customer, merchant and bank, the model introduces an intermediator to process the payment and introduces an authentication organization to authenticate bank, merchant and intermediator .
[ترجمه ترگمان]به غیر از مشتری، تاجر و بانک، مدل یک intermediator را برای پردازش پرداخت معرفی کرده و یک سازمان احراز هویت برای اعتبار سنجی بانک، بازرگانی و intermediator معرفی می کند
[ترجمه گوگل]این مدل برای مشتریان، بازرگانان و بانوان صرفنظر می کند، این مدل یک واسطه برای پردازش پرداخت و معرفی یک سازمان تأیید اعتبار برای تأیید اعتبار بانکی، بازرگان و واسطه را معرفی می کند

12. In excepting the metal, he urged hungries and their ministration to increase development assistants for agriculture.
[ترجمه ترگمان]او به غیر از فلز، hungries و ministration را بر آن داشت تا دستیاران توسعه را برای کشاورزی افزایش دهند
[ترجمه گوگل]به استثنای فلز، او از گرسنگی و اداره آنها خواست تا کمک های توسعه کشاورزی را افزایش دهند

13. It became apparent that, excepting the historical tribal rhythms at the start of the ceremony, anything with a discernible beat is considered verboten by the party elite who control the games.
[ترجمه ترگمان]مشخص شد که بجز ریتم های قبیله ای تاریخی در ابتدای مراسم، هر چیزی با یک ضربه قابل تشخیصی توسط نخبگان حزب که بازی ها را کنترل می کنند مورد توجه قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]معلوم شد که به استثنای ریتم های قبیله ای تاریخی در آغاز مراسم، هر چیزی که با ضرب قابل تشخیص است، توسط نخبگان حزبی که بازی را کنترل می کنند، قاعده مند است

14. They have taken all we have, " replied the People - "excepting, " they added, noting the suggestive visitant - "excepting our hope in heaven.
[ترجمه ترگمان]مردم جواب دادند: \"ما همه چیز را از دست داده اند، مگر اینکه\" آن ها اضافه کردند \" بجز امید ما در بهشت \"
[ترجمه گوگل]آنها همه چیزهایی را که ما گرفته ایم، 'مردم را' به استثنای 'پاسخ دادند،' با توجه به این دیدارگر، 'به استثنای امید ما به بهشت، افزودند'

15. Metallic mineral excepting this native gold and native silver, as well as pyrite, stibnite, cinnabar, scheelite, dalarnite, magnetic iron ore, limonite.
[ترجمه ترگمان]مواد معدنی فلزی بجز این نقره بومی و نقره بومی و همچنین pyrite، stibnite، cinnabar، scheelite، dalarnite، سنگ آهن magnetic، limonite
[ترجمه گوگل]معدن فلزی به جز این طلا و نقره بومی، و نیز پیریت، سیبنیت، شمعدان، شئلیت، دالانیت، سنگ آهن آهن مغناطیسی، لیمونیت


کلمات دیگر: