(نسخه ی متن چاپی یا دستخط که به قدر سرسوزن کوچک شده است - در جاسوسی کاربرد دارد) ریز نقطه
microdot
(نسخه ی متن چاپی یا دستخط که به قدر سرسوزن کوچک شده است - در جاسوسی کاربرد دارد) ریز نقطه
انگلیسی به فارسی
(نسخهی متن چاپی یا دستخط که به قدر سرسوزن کوچک شده است - در جاسوسی کاربرد دارد) ریز نقطه
microdot
انگلیسی به انگلیسی
• tiny photograph that is reduced to the size of a dot for the purposes of easy transport or security; dose of lsd in a very small tablet (informal)
جملات نمونه
1. The recipient would read the microdot with a special viewer.
[ترجمه ترگمان]گیرنده، microdot را با یک بیننده خاص می خواند
[ترجمه گوگل]گیرنده میکرودوت را با یک بیننده خاص خواند
[ترجمه گوگل]گیرنده میکرودوت را با یک بیننده خاص خواند
2. Each microdot is the size of a grain of sand and contains an identifier.
[ترجمه ترگمان]هر microdot اندازه یک دانه شن است و شامل یک شناسه است
[ترجمه گوگل]هر میکرودوت اندازه دانه شن و دارای یک شناسه است
[ترجمه گوگل]هر میکرودوت اندازه دانه شن و دارای یک شناسه است
3. You want to leave the smallest imprint possible: a microdot.
[ترجمه ترگمان]تو می خواهی کوچک ترین جا را ترک کنی: یک microdot
[ترجمه گوگل]شما می خواهید کوچکترین اثر ممکن را ترک کنید: یک میکروموتور
[ترجمه گوگل]شما می خواهید کوچکترین اثر ممکن را ترک کنید: یک میکروموتور
4. Transferring secret documents during the Cold War was aided by this microdot camera that could photograph and reduce whole pages of information onto a tiny piece of film the size of a sentence period.
[ترجمه ترگمان]انتقال اسناد محرمانه در طول جنگ سرد با کمک این دوربین microdot که می تواند از آن عکس بگیرد و کل صفحات اطلاعات را بر روی قطعه کوچکی از فیلم به اندازه دوره محکومیت منتقل کند، کمک کرد
[ترجمه گوگل]اسناد محرمانه در طول جنگ سرد با استفاده از این دوربین میچرخد که می تواند تمام صفحات اطلاعات را بر روی یک قطعه کوچک از اندازه یک دوره حکم عکس برداری کند
[ترجمه گوگل]اسناد محرمانه در طول جنگ سرد با استفاده از این دوربین میچرخد که می تواند تمام صفحات اطلاعات را بر روی یک قطعه کوچک از اندازه یک دوره حکم عکس برداری کند
5. There exists an extended set of early Triassic intermediate-acid volcanics closely related to microdot gold ore in Southwestern Guangxi.
[ترجمه ترگمان]یک مجموعه گسترده از volcanics اولیه Triassic وجود دارد که ارتباط نزدیکی با سنگ طلای microdot در Guangxi غربی دارد
[ترجمه گوگل]مجموعه گسترده ای از آتشفشان های تریاس سولفید اولیه که از مواد معدنی میردوت در جنوب غربی گوانگزی استفاده می شود وجود دارد
[ترجمه گوگل]مجموعه گسترده ای از آتشفشان های تریاس سولفید اولیه که از مواد معدنی میردوت در جنوب غربی گوانگزی استفاده می شود وجود دارد
کلمات دیگر: