کلمه جو
صفحه اصلی

insultingly


توهین کنان، با فحش

انگلیسی به فارسی

توهین آمیز


انگلیسی به انگلیسی

• offensively, rudely and contemptuously

جملات نمونه

1. The questions were insultingly easy.
[ترجمه ترگمان]این پرسش ها چندان آسان نبود
[ترجمه گوگل]سوالات توهینآمیز آسان بود

2. Anthony laughed loudly and insultingly.
[ترجمه ترگمان]آنتونی با صدای بلند خندید
[ترجمه گوگل]آنتونی با صدای بلند و اهانت آمیز خندید

3. The makwerekwere, as African foreigners are insultingly known, are attracted by South Africa's relative wealth.
[ترجمه ترگمان]makwerekwere، همان طور که خارجی ها insultingly شناخته می شوند، توسط ثروت نسبی آفریقای جنوبی جذب می شوند
[ترجمه گوگل]از آنجا که افراد خارجی آفریقایی به خوبی توهینآمیز هستند، به دلیل اینکه ثروت نسبی آفریقای جنوبی آنها را جذب می کند، بیشترین تأثیر را دارد

4. I have rarely read anything so insultingly sexist as this article.
[ترجمه ترگمان]من به ندرت چیزی از تبعیض جنسیتی در مورد این مقاله خوانده ام
[ترجمه گوگل]من به عنوان این مقاله به ندرت چیزهایی را به طرز خشمگینانه جنسیتی خوانده ام

5. He behaves insultingly toward his parents.
[ترجمه ترگمان]او با پدر و مادرش رفتار می کند
[ترجمه گوگل]او رفتار توهین آمیز نسبت به والدینش دارد

6. While she was framing a question that would not sound insultingly doubtful, Raffaella went on telling her story.
[ترجمه ترگمان]در حالی که داشت یک سوال را مطرح می کرد که به نظر اهانت آمیز می رسد، Raffaella همچنان به داستان خود ادامه می داد
[ترجمه گوگل]در حالی که او یک سوال را مطرح کرد که صدایی به طرز ناراحتی تردید نداشت، رافائلا داستان خود را ادامه داد

7. Madame Danglars gazed on Villefort, stupefied to find him so almost insultingly calm.
[ترجمه ترگمان]مادام دانکلار مبهوت به وی لفور نگاه کرد
[ترجمه گوگل]مادام Danglars در Villefort تماشا، stupefied او را پیدا کرد تا تقریبا توهین آمیز آرام است


کلمات دیگر: