ستون دار، ستون ساختن
pillared
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• having pillars; supported by pillars
a pillared building or part of a building has pillars supporting it.
a pillared building or part of a building has pillars supporting it.
جملات نمونه
1. Seeing much, suffering much, and studying much are the three pillars of learning.
[ترجمه ترگمان]دیدن بیشتر، رنج بردن، و مطالعه بیشتر، سه ستون یادگیری هستند
[ترجمه گوگل]خیلی زیاد، رنج زیادی، و بسیار مطالعه سه ستون یادگیری است
[ترجمه گوگل]خیلی زیاد، رنج زیادی، و بسیار مطالعه سه ستون یادگیری است
2. The administration of jusice is the firmest pillar of government.
[ترجمه ترگمان]The jusice رکن اصلی دولت است
[ترجمه گوگل]ادارۀ قضایی قویترین ستون حکومتی است
[ترجمه گوگل]ادارۀ قضایی قویترین ستون حکومتی است
3. The poet's voiceneed not merely be the record of man, it can be one of the props, the pillars to help him endure andprevail.
[ترجمه ترگمان]شاعر شاعر نه تنها رکورد مرد است بلکه می تواند یکی از the و ستون ها باشد تا به او کمک کند که andprevail را تحمل کند
[ترجمه گوگل]Voiceneed شاعر نه تنها ضبط مرد است، بلکه می تواند یکی از لوازم جانبی باشد، ستون هایی که به آنها کمک می کند تا تحمل کنند
[ترجمه گوگل]Voiceneed شاعر نه تنها ضبط مرد است، بلکه می تواند یکی از لوازم جانبی باشد، ستون هایی که به آنها کمک می کند تا تحمل کنند
4. Eight massive stone pillars supported the roof.
[ترجمه ترگمان]هشت ستون سنگی بزرگ از سقف حمایت کردند
[ترجمه گوگل]هشت ستون عظیم سنگ از سقف پشتیبانی می کند
[ترجمه گوگل]هشت ستون عظیم سنگ از سقف پشتیبانی می کند
5. This pillar is a monument to all those who died in the civil war.
[ترجمه ترگمان]این ستون یادگاری برای همه کسانی است که در جنگ داخلی کشته شده اند
[ترجمه گوگل]این ستون یک بنای تاریخی برای همه کسانی است که در جنگ داخلی جان سپردند
[ترجمه گوگل]این ستون یک بنای تاریخی برای همه کسانی است که در جنگ داخلی جان سپردند
6. I fell asleep against a pillar.
[ترجمه ترگمان]من در کنار یک ستون خوابم برد
[ترجمه گوگل]من در برابر یک ستون سقوط کردم
[ترجمه گوگل]من در برابر یک ستون سقوط کردم
7. The roof of the church was supported by stone pillars.
[ترجمه ترگمان]سقف کلیسا از ستون های سنگی محافظت می شد
[ترجمه گوگل]سقف کلیسا توسط ستون های سنگی پشتیبانی می شد
[ترجمه گوگل]سقف کلیسا توسط ستون های سنگی پشتیبانی می شد
8. A row of reinforced concrete pillars supports the bridge.
[ترجمه ترگمان]ردیفی از ستون های بتونی مسلح از پل پشتیبانی می کند
[ترجمه گوگل]یک ردیف از ستون های بتن مسلح از پل پشتیبانی می کند
[ترجمه گوگل]یک ردیف از ستون های بتن مسلح از پل پشتیبانی می کند
9. The pillar obstructed our view of the stage.
[ترجمه ترگمان]ستون جلوی دید ما از صحنه را مسدود کرد
[ترجمه گوگل]ستون مانع دیدگاه ما در صحنه شد
[ترجمه گوگل]ستون مانع دیدگاه ما در صحنه شد
10. The pillars couldn't support the weight of the roof.
[ترجمه ترگمان]ستون ها نمی توانستند از وزن سقف پشتیبانی کنند
[ترجمه گوگل]ستونها نمیتوانستند از وزن سقف حمایت کنند
[ترجمه گوگل]ستونها نمیتوانستند از وزن سقف حمایت کنند
11. The steel pillars began to buckle.
[ترجمه ترگمان]ستون های فولادی از هم باز شدند
[ترجمه گوگل]ستون های فولادی دست و پنجه نرم کردند
[ترجمه گوگل]ستون های فولادی دست و پنجه نرم کردند
12. This pillar is a monument to all those who died in the war.
[ترجمه ترگمان]این ستون یادگاری برای تمام کسانی است که در جنگ کشته شده اند
[ترجمه گوگل]این ستون یک بنای تاریخی برای همه کسانی است که در جنگ جان سپردند
[ترجمه گوگل]این ستون یک بنای تاریخی برای همه کسانی است که در جنگ جان سپردند
13. The roof is supported by eight massive stone pillars.
[ترجمه ترگمان]این سقف توسط هشت ستون سنگی بزرگ پشتیبانی می شود
[ترجمه گوگل]سقف توسط هشت ستون عظیم سنگ پشتیبانی می شود
[ترجمه گوگل]سقف توسط هشت ستون عظیم سنگ پشتیبانی می شود
14. I can't decipher what is inscribed on the pillar.
[ترجمه ترگمان]نمی توانم چیزی را که روی ستون نوشته شده کشف کنم
[ترجمه گوگل]من نمی توانم چیزی را که روی ستون نوشته شده است کشف کنم
[ترجمه گوگل]من نمی توانم چیزی را که روی ستون نوشته شده است کشف کنم
15. She has buffeted about from pillar to post for ten years.
[ترجمه ترگمان]او در حدود ده سال است که از ستونی به پست تجاوز کرده است
[ترجمه گوگل]او در مورد از ستون به مدت ده سال برای پست گذاشته است
[ترجمه گوگل]او در مورد از ستون به مدت ده سال برای پست گذاشته است
کلمات دیگر: