همگانی
homonymic
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• pertaining to a homonym, pertaining to a word spelled and pronounced as another word but with a different meaning
جملات نمونه
1. You can, however, add homonymic handlers in place of target processing states.
[ترجمه ترگمان]با این حال، شما می توانید handlers homonymic را به جای حالات پردازش هدف اضافه کنید
[ترجمه گوگل]با این حال، می توانید به جای حالت های پردازش هدف، دسته های homonymic را اضافه کنید
[ترجمه گوگل]با این حال، می توانید به جای حالت های پردازش هدف، دسته های homonymic را اضافه کنید
2. Company brand height repeats or the enterprise of homonymic brand passes much, perfect to the enterprise .
[ترجمه ترگمان]نشان تجاری شرکت تکرار می شود و یا شرکت برند homonymic بیشتر از آن عبور می کند که برای شرکت کامل است
[ترجمه گوگل]تکرار نام تجاری شرکت و یا شرکت نام تجاری همنامم بسیار گذرا است، مناسب برای شرکت
[ترجمه گوگل]تکرار نام تجاری شرکت و یا شرکت نام تجاری همنامم بسیار گذرا است، مناسب برای شرکت
3. " fish"and " surplus "are homonymic in Chinese, means "rich and have a surplus "in the successive years.
[ترجمه ترگمان]\"ماهی\" و \"مازاد\" به معنای \"ثروتمند بودن و مازاد\" در سال های متوالی است
[ترجمه گوگل]'ماهی' و 'مازاد' در زبانهای چینی همگام هستند، به معنای 'غنی و مازاد' در سالهای متوالی
[ترجمه گوگل]'ماهی' و 'مازاد' در زبانهای چینی همگام هستند، به معنای 'غنی و مازاد' در سالهای متوالی
4. "Fish" and " surplus "are homonymic in Chinese, means "rich and have a surplus "in the successive years.
[ترجمه ترگمان]\"ماهی\" و \"مازاد\" به معنای \"ثروتمند بودن و مازاد\" در سال های متوالی است
[ترجمه گوگل]'ماهی' و 'مازاد' در سالهای متوالی به زبانهای چینی، به معنای 'غنی و مازاد' هستند
[ترجمه گوگل]'ماهی' و 'مازاد' در سالهای متوالی به زبانهای چینی، به معنای 'غنی و مازاد' هستند
5. That is because homonymic items, especially modern ones, convey meanings in somewhat special ways.
[ترجمه ترگمان]این به این دلیل است که موارد homonymic، به ویژه آن هایی که مدرن هستند، معانی را به چند روش خاص منتقل می کنند
[ترجمه گوگل]به همین دلیل است که اقلام همگانی، به ویژه از لحاظ مدرن، معانی را به روشهای خاصی انتقال می دهند
[ترجمه گوگل]به همین دلیل است که اقلام همگانی، به ویژه از لحاظ مدرن، معانی را به روشهای خاصی انتقال می دهند
6. Dust Ma says, she likes this homonymic novel in one's childhood, now.
[ترجمه ترگمان]مادر می گوید: او این رمان homonymic را در کودکی دوست دارد
[ترجمه گوگل]گرد و غبار می گوید، او در این دوران، این رمان همگانی را دوست دارد
[ترجمه گوگل]گرد و غبار می گوید، او در این دوران، این رمان همگانی را دوست دارد
7. The vein outside skull and homonymic and arterial companion go, but slower to sense of pain.
[ترجمه ترگمان]رگ بیرونی جمجمه و homonymic و همیار هوشیاری همراه با احساس درد به نظر می رسند
[ترجمه گوگل]رگ خارجی خارج از جمجمه و همنشین و همراه شریان، اما به احساس درد کم می شود
[ترجمه گوگل]رگ خارجی خارج از جمجمه و همنشین و همراه شریان، اما به احساس درد کم می شود
8. Because of agnate have individual and secrete homonymic, distinguish 2 people to facilitate, so others calls him " filial piety secrete " .
[ترجمه ترگمان]به دلیل دارا بودن homonymic فرد و ترشح homonymic، ۲ نفر را برای تسهیل امر متمایز می کند، بنابراین برخی دیگر او را \"secrete filial\" می نامند
[ترجمه گوگل]به علت agnate فردی و ترشح homonymic، تشخیص 2 نفر برای تسهیل، به طوری که دیگران او را به عنوان 'secial secession' نامیده می شود
[ترجمه گوگل]به علت agnate فردی و ترشح homonymic، تشخیص 2 نفر برای تسهیل، به طوری که دیگران او را به عنوان 'secial secession' نامیده می شود
9. For instance, " elfland fokelore RO " network game is adapted namely from homonymic illusion caricature.
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، \"بازی شبکه elfland fokelore\" به نام کاریکاتور \"homonymic illusion\" تطبیق داده می شود
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، بازی شبکه elfland fokelore RO، از کاراکترهای توهم همگانی، اقتباس شده است
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، بازی شبکه elfland fokelore RO، از کاراکترهای توهم همگانی، اقتباس شده است
10. Additionally the user downloads music to still can get bell of a homonymic colour inside specific special administrative area.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، کاربر موسیقی را دانلود می کند تا بتواند به رنگ homonymic در ناحیه خاص اداری خاص برسد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این کاربر موسیقی را دانلود می کند تا بتواند زنگ رنگ همگانی را در داخل منطقه خاص خاص اداری دریافت کند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این کاربر موسیقی را دانلود می کند تا بتواند زنگ رنگ همگانی را در داخل منطقه خاص خاص اداری دریافت کند
11. This article talks about puns usage and formation through three aspects: homonymic puns, semantic puns and idiomatic puns.
[ترجمه ترگمان]این مقاله در مورد کاربرد و شکل گیری puns از طریق سه جنبه صحبت می کند: homonymic puns، puns معنایی و puns idiomatic
[ترجمه گوگل]این مقاله در مورد استفاده از نان و شکل گیری از طریق سه جنبه صحبت می کند: نشانه های همگانی، نکته های معنایی و اصطلاحات اصطلاحی
[ترجمه گوگل]این مقاله در مورد استفاده از نان و شکل گیری از طریق سه جنبه صحبت می کند: نشانه های همگانی، نکته های معنایی و اصطلاحات اصطلاحی
12. Young nurse says to the man: " has with you the bill with homonymic wife was confused, two pieces news is bad, one piece is cerebral damage, one piece is AIDS!"
[ترجمه ترگمان]پرستار جوان به مرد می گوید: \"با شما این لایحه را با همسر homonymic اشتباه گرفته، دو تکه از اخبار بد است، یک قطعه آسیب مغزی است، یک تکه بیماری ایدز است!\"
[ترجمه گوگل]پرستار جوان به مرد می گوید: 'با شما لایحه ای با همسر خانم اشتباه گرفته شده است، دو قطعه اخبار بد است، یک قطعه آسیب مغزی است، یک قطعه ایدز است!'
[ترجمه گوگل]پرستار جوان به مرد می گوید: 'با شما لایحه ای با همسر خانم اشتباه گرفته شده است، دو قطعه اخبار بد است، یک قطعه آسیب مغزی است، یک قطعه ایدز است!'
13. With " the lover of Mrs. Cha Tailai " the homonymic film that films for prototype and contemporary a few small compose a quarrel are narrated, sexual process by write up.
[ترجمه ترگمان]با \"معشوق خانم Cha Tailai\" فیلم \"homonymic\" فیلم \"homonymic\" که برای نمونه اولیه فیلم ساخته شده است و چند نمایشنامه کوچک، یک مشاجره را روایت می کنند، فرآیند جنسی با نوشتن
[ترجمه گوگل]با 'معشوقه خانم چا تیلایی'، فیلم همگانی که برای نمونه اولیه و معاصر فیلم می نویسد، چند نمونه کوچک از یک نزاع روایت می شود، روند جنسی با نوشتن
[ترجمه گوگل]با 'معشوقه خانم چا تیلایی'، فیلم همگانی که برای نمونه اولیه و معاصر فیلم می نویسد، چند نمونه کوچک از یک نزاع روایت می شود، روند جنسی با نوشتن
14. Seeing someone off with an osier is a Chinese tradition. And popularly it was considered to have some relation with a homonymic phenomenon between the "Liu(osier)" and "Liu(stay)".
[ترجمه ترگمان]دیدن کسی که با یک osier ارتباط دارد، یک سنت چینی است و در میان عموم مردم نسبت به پدیده homonymic بین \"لیو (osier)\" و \"لیو (می مانند)\" رابطه دارند
[ترجمه گوگل]دیدن کسی که با یک گیاهخوار است یک سنت چینی است و به لحاظ مردمی، به نظر میرسد ارتباطی با پدیده ی همدلی بین «لیو» (osier) و «لیو (اقامت)» داشته باشد
[ترجمه گوگل]دیدن کسی که با یک گیاهخوار است یک سنت چینی است و به لحاظ مردمی، به نظر میرسد ارتباطی با پدیده ی همدلی بین «لیو» (osier) و «لیو (اقامت)» داشته باشد
کلمات دیگر: