1. the workers decided to bypass the foreman and go directly to the boss
کارگران تصمیم گرفتند به جای مراجعه به سر کارگر مستقیما سراغ رئیس کل بروند.
2. The foreman distributes the work every morning.
[ترجمه Data] سرکارگر هر روز صبح تقسیم کار می کند
[ترجمه ترگمان]سرکارگر هر روز صبح کار می کند
[ترجمه گوگل]کارشناسی ارشد کار را هر روز صبح توزیع می کند
3. He had never let a foreman see him slacking.
[ترجمه ترگمان]او هرگز اجازه نداده بود که سرکارگر او را به تنبلی ببیند
[ترجمه گوگل]او هرگز اجازه نداد که کارشناسان او را ببوسند
4. The foreman here is in charge of twenty workmen.
[ترجمه ترگمان]سرکارگر این جا رئیس بیست کارگر است
[ترجمه گوگل]کارشناسی ارشد در اینجا مسئول 20 کارگر است
5. Ali fought Foreman for the heavyweight title.
[ترجمه ترگمان] آلی با \"فورمن\" با \"فورمن\" جنگید
[ترجمه گوگل]علی فورمن را برای عنوان سنگین وزن برد
6. The judge nodded at the foreman to proceed.
[ترجمه ترگمان]قاضی به سرکارگر اشاره کرد که ادامه دهد
[ترجمه گوگل]قاضی به سمت کارشناسی ارشد برای ادامه حرکت کرد
7. The worker leveled their looks at the foreman.
[ترجمه ترگمان]کارگرها به طرف سرکارگر نگاه کردند
[ترجمه گوگل]کارگر چشم خود را به کارشناسی ارشد می کشاند
8. The foreman is always swearing at the workers.
[ترجمه ترگمان]سرکارگر همیشه به کارگرها ناسزا می گوید
[ترجمه گوگل]کارشناسی ارشد همیشه به کارگران سوگند می خورد
9. The foreman jumped on the workers for the slightest fault.
[ترجمه ترگمان]سرکارگر کوچک ترین عیب و ایرادی در کار کارگران پیدا می کرد
[ترجمه گوگل]کارشناسی ارشد برای کوچکترین اشتباه کارگران را پرت کرد
10. Our bloody - minded foreman wouldn't give us a tea break.
[ترجمه ترگمان]سرکارگر - ما به ما یک استراحت چای نداد
[ترجمه گوگل]سرپرست خونین ما به ما اجازه نمی دهد چای را ترک کنیم
11. The boss called the foreman on the carpet for granting sick leave to a worker without first asking for permission.
[ترجمه ترگمان]رئیس به سرکارگر دستور داد که بدون اجازه دادن اجازه مرخصی استعلاجی به یک کارگر بدهد
[ترجمه گوگل]رئیس به نام کارشناسی ارشد در فرش برای اعطای اجازه بیمار به یک کارگر بدون اولویت درخواست مجوز تماس گرفت
12. The foreman overlooked a large number of workers.
[ترجمه ترگمان]سرکارگر تعداد زیادی کارگر را نادیده گرفت
[ترجمه گوگل]کارشناسی ارشد تعداد زیادی از کارگران را نادیده گرفت
13. The foreman ganged the men together.
[ترجمه ترگمان]سرکارگر با همه ganged کرد
[ترجمه گوگل]کارشناسی ارشد مردان را به هم زدند
14. He asked the panel to chose its foreman quickly and in a way that does not create disputes.
[ترجمه ترگمان]او از هیات منصفه خواست که به سرعت سرکارگر خود را انتخاب کند و به شیوه ای که اختلاف ایجاد نکند
[ترجمه گوگل]او از هیئت مدیره خواسته بود که سرپرست خود را به سرعت و به نحوی طراحی کند که اختلافات ایجاد نکند