scrip

1. The cash or scrip would be offered as part of a pro rata return of capital to shareholders.

[ترجمه ترگمان]نقدی یا scrip به عنوان بخشی از بازگشت متناسب سرمایه به سهامداران ارائه می شود
[ترجمه گوگل]پول نقد یا اسکناس به عنوان بخشی از بازگشت سرمایه به سهامداران ارائه می شود

2. Before take an examination of, dynast people doing scrip tensely.

[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه معاینه شوند، افراد dynast به طور عصبی و با احتیاط کار می کنند
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه معاینه کنید، افرادی را که به سختی کار می کنند، انجام می دهند

3. There is a piece of scrip on glass, explain company one does not accept all interviewing, if have, interview need to contact company of its precatory public relations.

[ترجمه ترگمان]یک تکه of روی شیشه وجود دارد و توضیح دهید که شرکت تمام مصاحبه را قبول نمی کند، اگر داشته باشد، مصاحبه باید با شرکتی از روابط عمومی precatory ارتباط برقرار کند
[ترجمه گوگل]یک قطعه شیشه ای روی شیشه وجود دارد، توضیح دهید که شرکت همه مصاحبه ها را قبول نمی کند، در صورت مصاحبه باید با شرکت روابط عمومی دقیق خود تماس بگیرد

4. When he sees the scrip below windshield he was at ease.

[ترجمه ترگمان]وقتی دید که نسخه پایین تر از شیشه جلو اتومبیل است، خیالش راحت بود
[ترجمه گوگل]هنگامی که وی را در زیر شیشه جلو پنجره می بیند، راحت بود

5. Sometimes, scrip could be exchanged for actual money, but never at face value

[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات، به جای آن که به قیمت واقعی دست یابند، ممکن است به جای خود به قیمت واقعی دست پیدا کنند
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات، اسکاچ می تواند برای پول واقعی مبادله شود، اما هرگز در ارزش اسمی نیست

6. Please purchase scrip coupon and help school maintain normal operation, thanks!

[ترجمه ترگمان]لطفا یک کوپن بخرید و به مدرسه کمک کنید تا عملکرد عادی خود را حفظ کند، متشکرم!
[ترجمه گوگل]لطفا کوپن اسکن را بخرید و به مدرسه کمک کنید تا عملیات عادی انجام شود، ممنون!

7. See scrip again, also not be original that piece, and became a piece new.

[ترجمه ترگمان]دیگر به scrip مراجعه نکنید، آن قطعه را هم original، و به یک تکه کاغذ جدید تبدیل شد
[ترجمه گوگل]دوباره نماد را ببینید، همچنین این قطعه اصلی نیست و یک قطعه جدید می شود

8. Read those words written on the scrip, they succeeded to join up at that night.

[ترجمه ترگمان]آن کلمات را روی جلد کتاب بخوانید تا بتوانند در آن شب به هم ملحق شوند
[ترجمه گوگل]خواندن آن کلمات که در نوشته نوشته شده است، آنها موفق به پیوستن به آن شب شد

9. In Jian after scrip, the judge wants presiding juror to be scrip between jury ordinal deliver.

[ترجمه ترگمان]در جیان پس از scrip، قاضی می خواهد اعضای هیات منصفه را به صورت اتفاقی داوری کنند
[ترجمه گوگل]در جیان پس از اسناد، قاضی می خواهد رئیس هیئت منصفه را از میان مقدماتی هیأت منصفه تقدیم کند

10. After writing scrip, the judge wants presiding juror to be scrip between jury ordinal deliver.

[ترجمه ترگمان]بعد از نوشتن کتابی، قاضی می خواهد که به اعضای هیات داوری ارجاع شود و آن ها را به صورت اعداد ترتیبی در دادگاه داوری کنند
[ترجمه گوگل]پس از نوشتن مقاله، قاضی می خواهد رئیس هیئت منصفه را از میان مقدماتی هیئت منصفه بخواند

11. If be done according to scrip, the exclusive water in bottle, enter pump inside, in case water is not answered, he can die in this place yearningly .

[ترجمه ترگمان]اگر طبق to، آب انحصاری در بطری، وارد پمپ شود، در صورتی که آب پاسخ داده نشود، در این مکان در حال مرگ خواهد بود
[ترجمه گوگل]اگر بر اساس دستورالعمل انجام شود، آب منحصر به فرد در بطری، داخل پمپ وارد می شود، در صورت عدم پاسخ به آب، او می تواند در این جا به سختی می میرد

12. In 195 scrip was forbidden in the United States.

[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۵ کتاب در آمریکا ممنوع شد
[ترجمه گوگل]در سال 195 در ایالات متحده آمریکا ممنوع شد

13. Scrip of this kind becomes, in effect, a proto-currency.

[ترجمه ترگمان]scrip از این نوع، به صورت effect، به عنوان نخستین واحد پول، تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]اسکریپت این نوع در واقع، یک ارزشی معین است

14. In addition, you can set a price in scrip and the gamer can make a purchase from inside the game when his character approaches the toll gate.

[ترجمه ترگمان]به علاوه، شما می توانید قیمت سهام را تعیین کنید و the می تواند از درون بازی خرید کند وقتی که کاراکتر او به گیت های عوارضی نزدیک می شود
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، شما می توانید قیمت را در جعبه تنظیم کنید و بازیگر می تواند خرید از داخل بازی زمانی که شخصیت او به دروازه های تلفنی نزدیک می شود

انگلیسی به فارسی

انگلیسی به انگلیسی

دیکشنری تخصصی

مترادف و متضاد

جملات نمونه