کلمه جو
صفحه اصلی

evaluation


معنی : ارزیابی، سنجش
معانی دیگر : ارزیابی

انگلیسی به فارسی

ارزیابی، ارزشیابی، سنجش


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a report that tells the value or quality of something.

(2) تعریف: a careful study of something in order to judge it or measure it.

- The police sent the powder found at the crime scene to a lab for evaluation.
[ترجمه فرشاد] پلیس پودر کشف شده در صحنه ی جرم را برای ارزیابی به آزمایشگاه فرستاد
[ترجمه ترگمان] پلیس این پودر را برای ارزیابی در صحنه جرم به آزمایشگاه فرستاد
[ترجمه گوگل] پلیس برای ارزیابی پودر کشف شده در صحنه جرم به آزمایشگاه ارسال کرد

• appraisal, estimation, act of evaluating
an evaluation is a decision about how significant or valuable something is, based on a careful study of its good and bad features.

دیکشنری تخصصی

[حسابداری] ارزشیابی، اندازه گیری
[کامپیوتر] ارزیابی . - ارزیابی - فرایند تشخیص اینکه عملکرد یک سیستم کامپیوتری جدید، واقعاً بر اساس آن چیزی است که برای آن طراحی شده .
[برق و الکترونیک] ارزیابی
[فوتبال] ارزیابی-سنجش
[بهداشت] ارزشیابی
[صنعت] ارزیابی، محک زدن، سنجیدن، بررسی کردن
[نساجی] ارزشیابی
[ریاضیات] برآورد، رفع ابهام، ارزیابی، سنجش، ارزشیابی، محاسبه، تخمین
[معدن] ارزیابی (عمومی)
[آب و خاک] ارزیابی

مترادف و متضاد

ارزیابی (اسم)
estimate, cost accounting, indiction, appraisal, evaluation, assessment, valuation, appraisement

سنجش (اسم)
comparison, consideration, deliberation, evaluation, measurement

judgment


Synonyms: appraisal, appraisement, assessment, calculation, decision, estimate, estimation, guesstimation, interpretation, opinion, rating, stock, take, valuation


جملات نمونه

1. a scientific as opposed to a sentimental evaluation
یک ارزیابی علمی در مقابل یک ارزیابی عاطفی

2. We've still got to carry out an evaluation of the results.
[ترجمه ترگمان]ما هنوز باید ارزیابی نتایج را انجام دهیم
[ترجمه گوگل]ما هنوز هم باید ارزیابی نتایج انجام دهیم

3. In their evaluation of the project, they considered only certain aspects of it.
[ترجمه ترگمان]آن ها در ارزیابی خود از این پروژه، تنها جنبه های خاصی از آن را در نظر گرفتند
[ترجمه گوگل]در ارزیابی پروژه، آنها فقط جنبه های خاصی از آن را در نظر گرفتند

4. We need to carry out a proper evaluation of the new system.
[ترجمه ترگمان]ما باید یک ارزیابی مناسب از سیستم جدید انجام دهیم
[ترجمه گوگل]ما باید ارزیابی مناسب سیستم جدید انجام دهیم

5. The thoroughness of the evaluation process we went through was impressive.
[ترجمه ترگمان]نتیجه فرآیند ارزیابی که ما از آن عبور کردیم موثر بود
[ترجمه گوگل]دقت فرایند ارزیابی که ما از آن گذشتیم، چشمگیر بود

6. Your first evaluation will be six months after you commence employment.
[ترجمه ترگمان]اولین ارزیابی شما شش ماه بعد از شروع کار شما خواهد بود
[ترجمه گوگل]اولین ارزیابی شما شش ماه پس از شروع کار شما خواهد بود

7. Evaluation of this new treatment cannot take place until all the data has been collected.
[ترجمه ترگمان]ارزیابی این درمان جدید نمی تواند انجام شود تا زمانی که همه داده ها جمع آوری شود
[ترجمه گوگل]ارزیابی این درمان جدید نمی تواند تا زمانی که تمام اطلاعات جمع آوری شده باشد انجام شود

8. I attempted an honest evaluation of my own life.
[ترجمه ترگمان]من یه ارزیابی صادقانه از زندگی خودم کردم
[ترجمه گوگل]من تلاش صادقانه برای زندگی خودم انجام دادم

9. They took some samples of products for evaluation.
[ترجمه ترگمان]آن ها چند نمونه از محصولات را برای ارزیابی به دست آوردند
[ترجمه گوگل]آنها نمونه هایی از محصولات را برای ارزیابی در نظر گرفتند

10. Evaluation is standard practice for all training arranged through the school.
[ترجمه ترگمان]ارزیابی عملی استاندارد برای تمام دوره های آموزشی است که از طریق مدرسه ترتیب داده می شوند
[ترجمه گوگل]ارزیابی عمل استاندارد برای تمام آموزش هایی است که از طریق مدرسه انجام می شود

11. The new scheme is still under evaluation.
[ترجمه ترگمان]طرح جدید هنوز تحت ارزیابی است
[ترجمه گوگل]طرح جدید هنوز تحت ارزیابی است

12. The purpose of evaluation is to collect and analyse information that can be used for rational decision making.
[ترجمه ترگمان]هدف از ارزیابی جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات است که می تواند برای تصمیم گیری منطقی مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]هدف ارزیابی جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات است که می تواند برای تصمیم گیری منطقی مورد استفاده قرار گیرد

13. In the late seventies we conducted a pilot evaluation of video tele-conferencing for a group of engineers building a new manufacturing plant.
[ترجمه ترگمان]در اواخر دهه ۷۰، ما یک ارزیابی آزمایشی از ویدیو کنفرانس ویدیویی را برای گروهی از مهندسین که یک کارخانه تولیدی جدید را می سازند، انجام دادیم
[ترجمه گوگل]در اواخر دهه هفتاد، ما یک ارزیابی آزمایشی از ویدئو کنفرانس ویدئویی برای یک گروه از مهندسان ساخت یک کارخانه تولید جدید انجام دادیم

14. Evaluation of how the plan has met these needs takes place in open discussion in class.
[ترجمه ترگمان]ارزیابی نحوه برخورد این نیازها در بحث آزاد در کلاس صورت می گیرد
[ترجمه گوگل]ارزیابی اینکه چگونه برنامه با این نیازها را برآورده می کند، در بحث باز در کلاس برگزار می شود

پیشنهاد کاربران

بررسی

برآورد

تخمک گذاری


ارزیابی؛ سنجش

روایی داشتن

ارزشگذاری

ارزیابی 🏳️🏳️
Before filing for bankruptcy, it is advisable to get an evaluation done by a bankruptcy attorney
قبل از ثبت رسمی برای ورشکستگی، معقول است که یک ارزیابی توسط وکیل ( مربوط به امور ) ورشکستگی انجام شود


analysis
assessment
estimation
opinion


کلمات دیگر: