1. to prevent a decision's being reached by interposing a veto
برای جلوگیری از تصمیم گیری وتو کردن
2. The board can exercise its veto to prevent the decision.
[ترجمه ترگمان]هییت مدیره می تواند وتوی خود را برای جلوگیری از تصمیم گیری اعمال کند
[ترجمه گوگل]هیئت مدیره می تواند وتو خود را برای جلوگیری از تصمیم گیری استفاده کند
3. The Ministry of Defence has the power of veto over all British arms exports.
[ترجمه ترگمان]وزارت دفاع در سراسر صادرات سلاح بریتانیا دارای حق وتو است
[ترجمه گوگل]وزارت دفاع دارای حق وتو برای همه صادرات اسلحه بریتانیا است
4. The chairman has the right to veto any of the board's proposals.
[ترجمه ترگمان]رئیس این حق را دارد که هر کدام از این پیشنهادها را وتو کند
[ترجمه گوگل]رئیس حق دارد هر یک از پیشنهادات هیئت مدیره را وتو کند
5. The President has the power of veto.
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور قدرت وتو دارد
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور دارای قدرت حق وتو است
6. For months there was a veto on employing new staff.
[ترجمه ترگمان]ماه ها بود که در استخدام کارکنان جدید، حق وتو وجود داشت
[ترجمه گوگل]برای ماه ها ولت در مورد استخدام کارمندان جدید وجود داشت
7. The President used his veto to override the committee's decision.
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور از حق وتوی خود برای لغو تصمیم کمیته استفاده کرد
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور از وتو خواسته بود که تصمیم کمیته را رد کند
8. The British government used its veto to block the proposal.
[ترجمه ترگمان]دولت بریتانیا از وتوی خود برای مسدود کردن این پیشنهاد استفاده کرد
[ترجمه گوگل]دولت بریتانیا از حق وتو برای جلوگیری از پیشنهاد استفاده کرد
9. Mother put a veto on our stayingout late.
[ترجمه ترگمان]مادر در اواخر our حق وتو داشت
[ترجمه گوگل]مادر وطن ما را در ملاقات ما دیر کرده است
10. The veto was a calculated political risk.
[ترجمه ترگمان]حق وتو یک خطر سیاسی حساب شده بود
[ترجمه گوگل]وتو، یک ریسک سیاسی محسوب می شد
11. The president used the power of veto.
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور از قدرت وتو استفاده کرد
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور از قدرت حق وتو استفاده کرد
12. The nobles had a virtual veto against peasant candidates.
[ترجمه ترگمان]اشراف نسبت به کاندیداهای روستایی حق وتوی مجازی داشتند
[ترجمه گوگل]اسقف اعظم یک وتوی مجازی علیه کاندیداهای دهقانی داشت
13. The Senate voted to override the President's veto of the proposed measures.
[ترجمه ترگمان]سنا رای داد که مخالفت رئیس جمهور با اقدامات پیشنهادی را باطل کند
[ترجمه گوگل]مجلس سنا رای داد تا حق وتو رئیس جمهور را از اقدامات پیشنهادی منع کند
14. The veto has been a traditional instrument of diplomacy for centuries.
[ترجمه ترگمان]حق وتو برای قرن ها ابزار سنتی دیپلماسی بوده است
[ترجمه گوگل]این وتو در قرن ها یک ابزار سنتی دیپلماسی بوده است