دسته پردازی، پردازش دسته ای
batch processing
دسته پردازی، پردازش دسته ای
انگلیسی به فارسی
دستهپردازی، پردازش دستهای
پردازش دسته ای، دسته پردازی، پردازش دستهای
انگلیسی به انگلیسی
• processing of a number of files and accumulated information executed by computer without interaction with the user
دیکشنری تخصصی
[کامپیوتر] پردازش دسته ای - پردازش دسته ای - پردازش دسته ای - استفاده غیر محاوره ای از کامپیوتر کاربر دسته ای از اطلاعات را به کامپیوتر می دهد و منتظر می ماند تا همه آنها پردازش شود این دسته اطلاعات را یک کار می گویند که مثلا" می تواند برنامه ای با اطلاعات ورودی آن باشد . پردازش دسته ای در نقطه مقابل پردازش محاوره ای قرار دارد. که در آن کاربر از طریق ترمینال هنگام اجرای برنامه با کامپیوتر ارتباط برقرار می کند تفاوت اصلی در این است که در پردازش دسته ای کاربر قبل از دیدن نتایج کل اطلاعات را وارد کامپیوتر می کند اما در پردازش محاوره ای کاربر بر اساس نتایج مقطعی به دست آمده. اطلاعات دیگری به کامپیوتر وارد می نماید
[برق و الکترونیک] پردازش مرحله به مرحله - پردازی دسته ای روشی در رایانه ها که طی آن داده های مودر پردازش، ابتدا رمزگذاری و به گروههایی تقسیم می شوندو سپس پردازش می شوند.
[زمین شناسی] دسته پردازی ،پردازش دسته ای اجرای خودکار و غیر تعاملی مرحله فرمان.
[صنعت] پردازش دسته ای
[ریاضیات] پردازش دسته ای، تعمیر دسته دسته
[برق و الکترونیک] پردازش مرحله به مرحله - پردازی دسته ای روشی در رایانه ها که طی آن داده های مودر پردازش، ابتدا رمزگذاری و به گروههایی تقسیم می شوندو سپس پردازش می شوند.
[زمین شناسی] دسته پردازی ،پردازش دسته ای اجرای خودکار و غیر تعاملی مرحله فرمان.
[صنعت] پردازش دسته ای
[ریاضیات] پردازش دسته ای، تعمیر دسته دسته
جملات نمونه
1. First of all, batch processing is out of the question.
[ترجمه ترگمان]اول از همه، پردازش دسته ای خارج از مساله است
[ترجمه گوگل]اول از همه، پردازش دسته ای از سوال نیست
[ترجمه گوگل]اول از همه، پردازش دسته ای از سوال نیست
2. The Main and Copy Databases are only accessed by batch processes and are not available directly to the lexicographers.
[ترجمه ترگمان]پایگاه های اطلاعاتی اصلی و نسخه برداری تنها توسط فرآیندهای دسته ای قابل دسترسی هستند و مستقیما در دسترس نیستند
[ترجمه گوگل]پایگاه های اصلی و کپی فقط با فرآیندهای دسته ای قابل دسترسی هستند و به طور مستقیم به زبان شناسان قابل دسترسی نیستند
[ترجمه گوگل]پایگاه های اصلی و کپی فقط با فرآیندهای دسته ای قابل دسترسی هستند و به طور مستقیم به زبان شناسان قابل دسترسی نیستند
3. Batch processes and multipurpose plants are virtually ignored.
[ترجمه ترگمان]فرایندهای دسته ای و چند دستگاه چندمنظوره عملا نادیده گرفته می شوند
[ترجمه گوگل]فرایندهای دسته ای و گیاهان چند منظوره عملا نادیده گرفته می شوند
[ترجمه گوگل]فرایندهای دسته ای و گیاهان چند منظوره عملا نادیده گرفته می شوند
4. There would also be less time available for running more batch processes.
[ترجمه ترگمان]همچنین زمان کمتری برای راه اندازی فرآیندهای دسته ای بیشتر در دسترس خواهد بود
[ترجمه گوگل]همچنین زمان بیشتری برای اجرای فرآیندهای دسته ای وجود دارد
[ترجمه گوگل]همچنین زمان بیشتری برای اجرای فرآیندهای دسته ای وجود دارد
5. Batch processes are designed to cater for five times as many entries as are currently stored in tables.
[ترجمه ترگمان]فرآیندهای دسته ای برای برآورده کردن پنج بار به عنوان ورودی های بسیاری طراحی شده اند که در حال حاضر در جداول ذخیره شده اند
[ترجمه گوگل]فرایندهای دسته ای طراحی شده اند تا پنج برابر تعداد ورودی های موجود در جدول ها ذخیره شوند
[ترجمه گوگل]فرایندهای دسته ای طراحی شده اند تا پنج برابر تعداد ورودی های موجود در جدول ها ذخیره شوند
6. A plot queue management system for batch processing organises plotting by media types or for scheduling large plot jobs during off hours.
[ترجمه ترگمان]یک سیستم مدیریت صف پلات برای پردازش دسته توسط انواع رسانه ها و یا برای برنامه ریزی فعالیت های توطئه بزرگ در طول چند ساعت سازماندهی می شود
[ترجمه گوگل]یک سیستم مدیریت خط صف برای پردازش دسته ای توطئه بر اساس انواع رسانه ها یا برای برنامه ریزی کارهای پلات بزرگ را در ساعات خالی انجام می دهد
[ترجمه گوگل]یک سیستم مدیریت خط صف برای پردازش دسته ای توطئه بر اساس انواع رسانه ها یا برای برنامه ریزی کارهای پلات بزرگ را در ساعات خالی انجام می دهد
7. BATCH PROCESSING: Execution of programs serially with no interactive processing.
[ترجمه ترگمان]تجزیه و تحلیل: اجرای برنامه ها به صورت سریالی بدون هیچ پردازش تعاملی ادامه دارد
[ترجمه گوگل]پردازش دسته ای اجرای برنامه ها به صورت سریال بدون پردازش تعاملی
[ترجمه گوگل]پردازش دسته ای اجرای برنامه ها به صورت سریال بدون پردازش تعاملی
8. On - line processing is virtually opposite of batch processing.
[ترجمه ترگمان]پردازش روی خط عملا مخالف پردازش دسته ای است
[ترجمه گوگل]پردازش خطی تقریبا مخالف پردازش دسته ای است
[ترجمه گوگل]پردازش خطی تقریبا مخالف پردازش دسته ای است
9. What is the difference between batch processing and real-time processing?
[ترجمه ترگمان]تفاوت بین پردازش دسته ای و پردازش زمان واقعی چیست؟
[ترجمه گوگل]تفاوت پردازش دسته ای و پردازش در زمان واقعی چیست؟
[ترجمه گوگل]تفاوت پردازش دسته ای و پردازش در زمان واقعی چیست؟
10. RoboEnhancer - the script software for digital image batch processing.
[ترجمه ترگمان]RoboEnhancer - نرم افزار متنی برای پردازش دسته ای تصویر دیجیتال
[ترجمه گوگل]RoboEnhancer - نرم افزار اسکریپت برای پردازش دسته ای عکس دیجیتال
[ترجمه گوگل]RoboEnhancer - نرم افزار اسکریپت برای پردازش دسته ای عکس دیجیتال
11. Batch processing in which input - output units have access to a computer through a data link.
[ترجمه ترگمان]پردازش دسته ای که در آن واحدهای ورودی - خروجی از طریق یک پیوند داده به یک کامپیوتر دسترسی دارند
[ترجمه گوگل]پردازش دسته ای که در آن واحد ورودی / خروجی به وسیله یک لینک داده به یک کامپیوتر دسترسی پیدا می کند
[ترجمه گوگل]پردازش دسته ای که در آن واحد ورودی / خروجی به وسیله یک لینک داده به یک کامپیوتر دسترسی پیدا می کند
12. In batch processing the jobs are run to completion in consequence.
[ترجمه ترگمان]در پردازش گروهی، کارها در نتیجه تکمیل می شوند
[ترجمه گوگل]در فرآیند دسته ای، مشاغل در نتیجه نتیجه می گیرند
[ترجمه گوگل]در فرآیند دسته ای، مشاغل در نتیجه نتیجه می گیرند
13. Batch processing to modify the file public.
[ترجمه ترگمان]پردازش دسته ای برای اصلاح عمومی فایل
[ترجمه گوگل]پردازش دسته ای برای تغییر پرونده عمومی
[ترجمه گوگل]پردازش دسته ای برای تغییر پرونده عمومی
14. Batch processing was replaced by real-time processing.
[ترجمه ترگمان]پردازش دسته ای با پردازش زمان واقعی جایگزین شد
[ترجمه گوگل]پردازش بلافاصله با پردازش در زمان واقعی جایگزین شد
[ترجمه گوگل]پردازش بلافاصله با پردازش در زمان واقعی جایگزین شد
پیشنهاد کاربران
batch processing ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: پردازش دستهای
تعریف: پردازش یکجای گروهی از دادهها به جای پردازش تکتک آنها
واژه مصوب: پردازش دستهای
تعریف: پردازش یکجای گروهی از دادهها به جای پردازش تکتک آنها
کلمات دیگر: