1. A majority of votes was needed for the bill to pass.
برای تصویب لایحه, رای اکثریت لازم بود
2. The majority of people prefer to pay wholesale prices for meat.
بیشتر مردم ترجیح می دهند گوشت را به قیمت عمده فروشی خریداری کنند
3. In some countries, the government does not speak for the majority of the people.
در بعضی از کشورها, دولت نماینده اکثریت مردم نیست
4. majority leader
رهبر (گروه) اکثریت
5. a majority of the people support him
اکثریت مردم از او پشتیبانی می کنند.
6. a majority of the students have cars
اکثر دانشجویان اتومبیل دارند.
7. a majority vote will seal the new bill
رای اکثریت این لایحه را صحه خواهد گذارد.
8. the majority respects the rights of the minority
اکثریت،حقوق اقلیت را محترم می شمارند.
9. a hefty majority
اکثریت قابل ملاحظه
10. a narrow majority
اکثریت کم
11. a significant majority were in the 9-10 age bracket
اکثریت قابل ملاحظه ای (از آنان) بین سنین نه و ده بودند.
12. the silent majority
اکثریت خموش
13. labour has the majority in the parliament now
اکنون حزب کارگر در پارلمان اکثریت دارد.
14. leader of the majority group
رهبر گروه اکثریت
15. our party has retained its majority
حزب ما اکثریت خود را نگهداشته است.
16. the government has a working majority in the parliament
دولت دارای یک اکثریت کافی در پارلمان است.
17. the bill passed by a slim majority
لایحه با اکثریت قلیلی تصویب شد.
18. the bill was passed with a majority vote
لایحه با رای اکثریت تصویب شد.
19. the motion was passed with a majority vote
طرح با اکثریت آرا به تصویب رسید.
20. their beliefs are hateful to the majority of the people
عقاید آنان برای اکثر مردم انزجار انگیز است.
21. he died before he had attained his majority
پیش از رسیدن به سن قانونی فوت کرد.
22. The motion was adopted/carried by a majority of six votes.
[ترجمه ترگمان]این پیشنهاد توسط اکثریت شش رای به تصویب رسید
[ترجمه گوگل]این حرکت با اکثریت شش رأی به تصویب رسید
23. The resolution was passed by a two-thirds majority.
[ترجمه ترگمان]این تصمیم با اکثریت دو سوم تصویب شد
[ترجمه گوگل]این قطعنامه توسط اکثریت دو سوم تصویب شد
24. Police reports showed that the vast majority of crime committed by children was carried out by truants.
[ترجمه ترگمان]گزارش های پلیس حاکی از آن است که اکثر جنایات انجام شده توسط کودکان توسط truants انجام شده است
[ترجمه گوگل]گزارش های پلیس نشان داد که اکثریت بزرگی از جرم و جنایت مرتکب شده توسط فرزندان توسط کوروش انجام شد
25. The majority of students find it quite hard to live on the amount of money they get.
[ترجمه ترگمان]اکثریت دانش آموزان برای زندگی کردن در میزان پولی که دریافت می کنند بسیار سخت است
[ترجمه گوگل]اکثر دانش آموزان آن را بسیار سخت می دانند که در میزان پولی که دریافت می کنند زندگی کنند
26. They failed to win the requisite twothirds majority.
[ترجمه ترگمان]آن ها نتوانستند اکثریت قریب به اتفاق آرا را به دست آورند
[ترجمه گوگل]آنها موفق به کسب اکثریت مورد نیاز دوبرابر نشدند
27. The bill was supported by a large majority in the Senate.
[ترجمه ترگمان]اکثریت آرا در مجلس سنا از این لایحه حمایت کردند
[ترجمه گوگل]این لایحه توسط اکثریت قاطع در مجلس سنا پشتیبانی شد
28. Whatever the majority decided I was prepared to go along with.
[ترجمه ترگمان]اکثریت تصمیم گرفتند که من برای همراهی با آن ها آماده باشم
[ترجمه گوگل]اکثریت تصمیم گرفتم که آماده باشم همراه با آن باشم
29. A few workers have defied the majority decision and gone into work despite the strike.
[ترجمه ترگمان]تعداد کمی از کارگران با وجود این اعتصاب، تصمیم اکثریت را به چالش کشیده اند و به سر کار رفته اند
[ترجمه گوگل]چند کارگر تصمیم اکثریت را رد کرده اند و با وجود اعتصاب کار کرده اند
30. The minority is subordinate to the majority.
[ترجمه ترگمان]اقلیت تابع اکثریت است
[ترجمه گوگل]اقلیت به اکثریت وابسته است