سفارش داده شده (ولی هنوز تحویل نشده)
on order
سفارش داده شده (ولی هنوز تحویل نشده)
انگلیسی به انگلیسی
• by request
دیکشنری تخصصی
[صنعت] سفارش در راه
جملات نمونه
1. We have ten boxes on order.
[ترجمه ترگمان]ما ده تا جعبه سفارش دادیم
[ترجمه گوگل]ما ده جعبه را به ترتیب
[ترجمه گوگل]ما ده جعبه را به ترتیب
2. Please send me the articles on order by goods.
[ترجمه ترگمان]لطفا وسایل مورد سفارش را به من بفرستید
[ترجمه گوگل]لطفا مقالات را به ترتیب با کالاها ارسال کنید
[ترجمه گوگل]لطفا مقالات را به ترتیب با کالاها ارسال کنید
3. I've got two books on order at the bookshop.
[ترجمه ترگمان]من دوتا کتاب تو کتاب فروشی دارم
[ترجمه گوگل]من در کتابفروشی دو کتاب را سفارش دادم
[ترجمه گوگل]من در کتابفروشی دو کتاب را سفارش دادم
4. The airlines still have 500 new aeroplanes on order.
[ترجمه ترگمان]خطوط هوایی هنوز ۵۰۰ هواپیمای جدید به سفارش دارند
[ترجمه گوگل]خطوط هوایی هنوز هم به ترتیب 500 هواپیما جدید دارند
[ترجمه گوگل]خطوط هوایی هنوز هم به ترتیب 500 هواپیما جدید دارند
5. The new drilling equipment has been on order for several weeks.
[ترجمه ترگمان]تجهیزات حفاری جدید چندین هفته است که اجرا می شود
[ترجمه گوگل]تجهیزات حفاری جدید برای چندین هفته آماده شده است
[ترجمه گوگل]تجهیزات حفاری جدید برای چندین هفته آماده شده است
6. With its emphasis on order and stability, consensus and integration, functionalism appears to adopt a conservative stance.
[ترجمه ترگمان]با تاکید آن بر نظم و ثبات، اجماع و یکپارچگی، کارکردگرایی به نظر می رسد که یک موضع محافظه کارانه را اتخاذ می کند
[ترجمه گوگل]با تاکید بر نظم و ثبات، توافق و یکپارچگی، به نظر می رسد که عملکرد گرایی موضع محافظه کارانه ای را اتخاذ کند
[ترجمه گوگل]با تاکید بر نظم و ثبات، توافق و یکپارچگی، به نظر می رسد که عملکرد گرایی موضع محافظه کارانه ای را اتخاذ کند
7. Kepler's has 50 copies of the book on order.
[ترجمه ترگمان]کپلر ۵۰ نسخه از این کتاب را سفارش داده است
[ترجمه گوگل]کپلر دارای 50 نسخه از کتاب به ترتیب است
[ترجمه گوگل]کپلر دارای 50 نسخه از کتاب به ترتیب است
8. My bicycle is on order.
[ترجمه ترگمان]دوچرخه من مرتب است
[ترجمه گوگل]دوچرخه من به ترتیب است
[ترجمه گوگل]دوچرخه من به ترتیب است
9. This book is on order.
[ترجمه ترگمان]این کتاب نظم و ترتیب دارد
[ترجمه گوگل]این کتاب به ترتیب است
[ترجمه گوگل]این کتاب به ترتیب است
10. Comfort 41 rose-tinted lenses cost about £20 on order from most opticians - add £for prescription lenses.
[ترجمه ترگمان]Comfort ۴۱ با استفاده از لنزهای tinted به قیمت ۲۰ پوند به قیمت ۲۰ پوند به قیمت ۲۰ پوند افزایش پیدا کرد
[ترجمه گوگل]لنز های Comfort 41 لنزهای رنگ شده با قیمت حدود 20 پوند از نظر اکثر اپتیک ها - اضافه کردن � برای لنزهای تجویزی
[ترجمه گوگل]لنز های Comfort 41 لنزهای رنگ شده با قیمت حدود 20 پوند از نظر اکثر اپتیک ها - اضافه کردن � برای لنزهای تجویزی
11. S : Fresh seat cushion on order.
[ترجمه ترگمان] صندلی پشتی تازه روی سفارش هست
[ترجمه گوگل]S صندلی صندلی تازه در سفارش
[ترجمه گوگل]S صندلی صندلی تازه در سفارش
12. This item is not of stock, but is on order.
[ترجمه ترگمان]این مورد از سهام نیست، بلکه به ترتیب است
[ترجمه گوگل]این مورد از سهام نیست، اما به ترتیب است
[ترجمه گوگل]این مورد از سهام نیست، اما به ترتیب است
13. The curtains are on order but they have not yet been delivered.
[ترجمه ترگمان]پرده ها طبق سفارش هستند، اما هنوز تحویل نشده اند
[ترجمه گوگل]پرده ها مرتب هستند اما هنوز تحویل داده نشده اند
[ترجمه گوگل]پرده ها مرتب هستند اما هنوز تحویل داده نشده اند
14. The focus in this phase was on order flow and gross revenue .
[ترجمه ترگمان]تمرکز این مرحله بر روی جریان سفارش و درآمد ناخالص است
[ترجمه گوگل]تمرکز در این مرحله بر جریان نظم و درآمد ناخالص بود
[ترجمه گوگل]تمرکز در این مرحله بر جریان نظم و درآمد ناخالص بود
کلمات دیگر: