1. our hierarchy of occupation is based on education and skill
زینه بندی شغل های ما برپایه ی تحصیلات و مهارت است.
2. the hierarchy of moral values
زینه بندی ارزش های اخلاقی
3. his letter offended the country's religious hierarchy
نامه ی او موجب رنجش بلندپایگان مذهبی کشور شد.
4. the secretaries were at the bottom of our department's hierarchy
منشی ها در رده ی پایین پایورسالاری اداره ی ما بودند.
5. A new management hierarchy was created within the company.
[ترجمه ترگمان]یک سلسله مراتب مدیریتی جدید در شرکت ایجاد شد
[ترجمه گوگل]یک سلسله مراتب مدیریت جدید درون شرکت ایجاد شد
6. Some monkeys have a very complex social hierarchy.
[ترجمه ترگمان]بعضی از میمون ها یک سلسله مراتب اجتماعی بسیار پیچیده دارند
[ترجمه گوگل]برخی از میمون ها یک سلسله مراتب بسیار پیچیده اجتماعی دارند
7. She's high up in the management hierarchy.
[ترجمه ترگمان]او در سلسله مراتب مدیریتی بالا رفته است
[ترجمه گوگل]او در سلسله مراتب مدیریت بالا است
8. There is a rigid hierarchy of power in that country.
[ترجمه ترگمان]در آن کشور سلسله مراتب سختگیرانه ای از قدرت وجود دارد
[ترجمه گوگل]یک سلسله مراتب سختگیرانه قدرت در آن کشور وجود دارد
9. Like most other American companies with a rigid hierarchy, workers and managers had strictly defined duties.
[ترجمه ترگمان]مانند بسیاری از شرکت های آمریکایی با سلسله مراتب سخت، کارگران و مدیران وظایف مشخصی داشتند
[ترجمه گوگل]کارگران و مدیران مانند بسیاری دیگر از شرکت های آمریکایی با یک سلسله مراتب سفت و سخت وظیفه دقیقا تعریف کردند
10. She rails against patriarchy and hierarchy.
[ترجمه ترگمان]او بر خلاف پدرسالاری و سلسله مراتب کار می کند
[ترجمه گوگل]او علیه وطن پرستی و سلسله مراتب ریل ها است
11. There is a hierarchy in the classification of all living creatures.
[ترجمه ترگمان]در طبقه بندی همه موجودات زنده یک سلسله مراتب وجود دارد
[ترجمه گوگل]سلسله مراتب در طبقه بندی تمام موجودات وجود دارد
12. There was a clear hierarchy of power in the company.
[ترجمه ترگمان]در این شرکت سلسله مراتب روشنی از قدرت وجود داشت
[ترجمه گوگل]یک سلسله مراتب روشن قدرت در شرکت وجود داشت
13. They are in rebellion against the conservative hierarchy of the Church.
[ترجمه ترگمان]آن ها در حال شورش علیه سلسله مراتب محافظه کارانه کلیسا هستند
[ترجمه گوگل]آنها در برابر سلسله مراتب محافظه کار کلیسا شورش می کنند
14. The principle of hierarchy does not equate to totalitarian terror.
[ترجمه ترگمان]اصل سلسله مراتب برابر با ترور totalitarian نیست
[ترجمه گوگل]اصل سلسله مراتب با ترور توتالیتر معادل نیست