منابع انسانی، توانداری های انسانی
human resources
منابع انسانی، توانداری های انسانی
انگلیسی به فارسی
منابع انسانی، توانداریهای انسانی
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• : تعریف: having to do with the people who work for a business.
- If you have a question about your benefits, talk to someone in the human resources department.
[ترجمه ترگمان] اگر سوالی در مورد فواید خود دارید، با فردی در بخش منابع انسانی صحبت کنید
[ترجمه گوگل] اگر در مورد مزایای خود سوال داشته باشید، با کسی که در بخش منابع انسانی صحبت می کند صحبت کنید
[ترجمه گوگل] اگر در مورد مزایای خود سوال داشته باشید، با کسی که در بخش منابع انسانی صحبت می کند صحبت کنید
اسم جمع ( plural noun )
• : تعریف: the people who work for a business.
- That company wants to lower the amount it spends on human resources.
[ترجمه ترگمان] آن شرکت می خواهد مبلغی که صرف منابع انسانی می کند را کاهش دهد
[ترجمه گوگل] این شرکت می خواهد میزان مصرف منابع انسانی را کاهش دهد
[ترجمه گوگل] این شرکت می خواهد میزان مصرف منابع انسانی را کاهش دهد
• manpower, human work force, human labor; field of business that deals and handles personnel matters (such as hiring, training, firing, etc.)
دیکشنری تخصصی
[صنعت] منابع انسانی
جملات نمونه
1. Enlightened companies include its human resources in their estimation of the firm's worth.
[ترجمه ترگمان]شرکت روشنفکر شامل منابع انسانی آن در برآورد ارزش شرکت است
[ترجمه گوگل]شرکت های روشنفکری منابع انسانی خود را در برآورد ارزش شرکت می سنجند
[ترجمه گوگل]شرکت های روشنفکری منابع انسانی خود را در برآورد ارزش شرکت می سنجند
2. Applicants must have a good grounding in human resources management.
[ترجمه ترگمان]متقاضیان باید زمینه ای خوب در مدیریت منابع انسانی داشته باشند
[ترجمه گوگل]متقاضیان باید زمینه خوبی در مدیریت منابع انسانی داشته باشند
[ترجمه گوگل]متقاضیان باید زمینه خوبی در مدیریت منابع انسانی داشته باشند
3. However I hope the term Human Resources will not be undergoing a consequent change of name.
[ترجمه ترگمان]با این حال امیدوارم که عبارت منابع انسانی تحت تغییر نام بعدی قرار نگیرد
[ترجمه گوگل]با این حال امیدوارم اصطلاح منابع انسانی تغییر نامی در نام خود نداشته باشد
[ترجمه گوگل]با این حال امیدوارم اصطلاح منابع انسانی تغییر نامی در نام خود نداشته باشد
4. Many employees regarded Human Resources staff as little more than management lackeys.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کارکنان به کارکنان منابع انسانی بیش از نوکران مدیریتی نگاه می کردند
[ترجمه گوگل]بسیاری از کارکنان کارمندان منابع انسانی را کمی بیشتر از کمبود مدیریت در نظر گرفتند
[ترجمه گوگل]بسیاری از کارکنان کارمندان منابع انسانی را کمی بیشتر از کمبود مدیریت در نظر گرفتند
5. What role will the human resources function perform?
[ترجمه ترگمان]کارکرد منابع انسانی چه نقشی را ایفا می کند؟
[ترجمه گوگل]کارکرد منابع انسانی چه نقشی را ایفا خواهد کرد؟
[ترجمه گوگل]کارکرد منابع انسانی چه نقشی را ایفا خواهد کرد؟
6. Geoff Pye is director of human resources, Forte Restaurants.
[ترجمه ترگمان]جیوف عکاس، کارگردان منابع انسانی، Forte رستوران ها است
[ترجمه گوگل]جف په مدیر منابع انسانی، رستوران های فورت است
[ترجمه گوگل]جف په مدیر منابع انسانی، رستوران های فورت است
7. The vice president of human resources, Sam Smith, had brought the game with him.
[ترجمه ترگمان]معاون رئیس منابع انسانی، سام اسمیت بازی را با او آورده بود
[ترجمه گوگل]معاون رئیس منابع انسانی، سام اسمیت، این بازی را با او به ارمغان آورد
[ترجمه گوگل]معاون رئیس منابع انسانی، سام اسمیت، این بازی را با او به ارمغان آورد
8. Schreiber was appointed director of human resources.
[ترجمه ترگمان]Schreiber به عنوان مدیر منابع انسانی منصوب شد
[ترجمه گوگل]شریبر مدیر منابع انسانی منصوب شد
[ترجمه گوگل]شریبر مدیر منابع انسانی منصوب شد
9. Several have human resources consultancies, while Eversheds recently set up a risk management consultancy.
[ترجمه ترگمان]در حالی که Eversheds اخیرا یک مشاور مدیریت خطر را راه اندازی کرده است، چندین نفر از منابع انسانی مشورت می کنند
[ترجمه گوگل]چندین مشاور منابع انسانی دارند، در حالی که Eversheds اخیرا مشاوره مدیریت ریسک را راه اندازی کرده است
[ترجمه گوگل]چندین مشاور منابع انسانی دارند، در حالی که Eversheds اخیرا مشاوره مدیریت ریسک را راه اندازی کرده است
10. The directors of finance, human resources and the parks and recreation departments would no longer need this approval.
[ترجمه ترگمان]مدیران امور مالی، منابع انسانی و پارک های تفریحی دیگر نیازی به این تایید ندارند
[ترجمه گوگل]مدیران امور مالی، منابع انسانی و مراکز تفریحی و پارک دیگر نیازی به این تصویب ندارند
[ترجمه گوگل]مدیران امور مالی، منابع انسانی و مراکز تفریحی و پارک دیگر نیازی به این تصویب ندارند
11. A small focus group of Human Resources staff meet occasionally to discuss new ideas, production issues, budget etc.
[ترجمه ترگمان]گروه کوچکی از کارکنان منابع انسانی گاهی اوقات برای بحث در مورد ایده های جدید، مسائل تولید، بودجه و غیره ملاقات می کنند
[ترجمه گوگل]یک گروه کوچک تمرکز کارکنان منابع انسانی گهگاه برای بحث درباره ایده های جدید، مسائل مربوط به تولید، بودجه و غیره ملاقات می کند
[ترجمه گوگل]یک گروه کوچک تمرکز کارکنان منابع انسانی گهگاه برای بحث درباره ایده های جدید، مسائل مربوط به تولید، بودجه و غیره ملاقات می کند
12. The Human Resources Department in turn was responsible for contracting for these services and for ongoing administrative oversight of the programs.
[ترجمه ترگمان]وزارت منابع انسانی به نوبه خود مسئول قراردادی برای این خدمات و نظارت اجرایی در حال انجام این برنامه ها بود
[ترجمه گوگل]اداره منابع انسانی به نوبه خود مسئول قرارداد برای این خدمات و نظارت مداوم بر برنامه ها بود
[ترجمه گوگل]اداره منابع انسانی به نوبه خود مسئول قرارداد برای این خدمات و نظارت مداوم بر برنامه ها بود
13. What characteristics mark out a powerful human resources director, or a chief information officer?
[ترجمه ترگمان]کدام یک از ویژگی ها یک مدیر منابع انسانی قدرتمند و یا یک افسر اطلاعات مهم را مشخص می کنند؟
[ترجمه گوگل]چه ویژگی هایی را از یک مدیر منابع انسانی قدرتمند و یا یک افسر اطلاعات اصلی برجسته می کند؟
[ترجمه گوگل]چه ویژگی هایی را از یک مدیر منابع انسانی قدرتمند و یا یک افسر اطلاعات اصلی برجسته می کند؟
14. Human Resources runs an orientation course for anyone who is new here.
[ترجمه ترگمان]منابع انسانی مسیری جهت گیری برای هر کسی که در اینجا جدید است را اداره می کند
[ترجمه گوگل]منابع انسانی یک دوره جهت گیری برای هر کسی که در اینجا جدید است، اجرا می شود
[ترجمه گوگل]منابع انسانی یک دوره جهت گیری برای هر کسی که در اینجا جدید است، اجرا می شود
پیشنهاد کاربران
منابع انسانی
تعریف ویکی پدیا :
ویلیام تریسی، در واژه نامه منابع انسانی ( Human Resources ( HR، منابع انسانی را به عنوان �افرادی که کار می کنند و سازمان را به فعالیت می اندازند� تعریف می کند.
تاریخچه منابع انسانی
جان کامنز ( John R. Commons ) ، اقتصاددان پیشرو، برای اولین بار اصطلاح �منابع انسانی� را در کتاب خود �توزیع ثروت� که در سال ۱۸۹۳ منتشر شد، به کار برد؛ و این اصطلاح تا قرن نوزدهم به روابط بین کارمند و کارفرما گسترش یافت. کارکنان یا پرسنل یک مؤسسه یا شرکت به گروه یا افرادی گویند که در استخدام آن مؤسسه بوده و می توانند به ازای کار خود دستمزد دریافت کرده یا نکنند. ارتباط کارکنان با محل کارشان انواع مختلفی دارد مانند استخدام رسمی، استخدام پیمانی، قرارداد ساعتی، قرارداد پیمانکاری، روزمزد، مشارکتی یا درصدی و …
human resource به معنی منابع انسانی است که بخش مهمی از مباحث مدیریت سازمان محسوب می گردد. نحوه مصاحبه و استخدام، نحوه مدیریت پرسنل، موارد انگیزشی یا تنبیهی در این مبحث جای می گیرد. در واقع یکی از پایه های موفقیت یک سازمان منابع انسانی است که به دلیل اهمیت این موضوع رشته دانشگاهی با عنوان مدیریت منابع انسانی در تمام دانشگاه های معتبر تعریف شده است.
شرح وظایف مدیر منابع انسانی
تحقیقات نشان می دهد که، شش فعالیت کلیدی مرتبط با افراد شناخته شده است که منابع انسانی باید به طور مؤثر برای ارزش افزوده یک شرکت به آن توجه کنند.
این شش فعالیت به شرح زیر هستند:
مدیریت مؤثر و مبتنی بر افراد.
ارزیابی عملکرد
گسترش مواردی که عملکرد فردی و سازمانی را ارتقا می دهد.
افزایش نوآوری، خلاقیت و انعطاف پذیری لازم برای افزایش رقابت.
اعمال رویکردهای جدید در طراحی فرایند کار، برنامه ریزی، توسعه حرفه ای و تحرکات بین سازمانی.
مدیریت پیاده سازی و ادغام فناوری از طریق بهبود کارایی، آموزش و ارتباط با کارکنان.
انتظار می رود منابع انسانی، از استراتژی های مدیریت منابع انسانی ( HRM ) استفاده کنند.
HRM یک رویکرد استراتژیک و جامع برای مدیریت کارکنان و فرهنگ سازمانی و محیطی است.
تعریف ویکی پدیا :
ویلیام تریسی، در واژه نامه منابع انسانی ( Human Resources ( HR، منابع انسانی را به عنوان �افرادی که کار می کنند و سازمان را به فعالیت می اندازند� تعریف می کند.
تاریخچه منابع انسانی
جان کامنز ( John R. Commons ) ، اقتصاددان پیشرو، برای اولین بار اصطلاح �منابع انسانی� را در کتاب خود �توزیع ثروت� که در سال ۱۸۹۳ منتشر شد، به کار برد؛ و این اصطلاح تا قرن نوزدهم به روابط بین کارمند و کارفرما گسترش یافت. کارکنان یا پرسنل یک مؤسسه یا شرکت به گروه یا افرادی گویند که در استخدام آن مؤسسه بوده و می توانند به ازای کار خود دستمزد دریافت کرده یا نکنند. ارتباط کارکنان با محل کارشان انواع مختلفی دارد مانند استخدام رسمی، استخدام پیمانی، قرارداد ساعتی، قرارداد پیمانکاری، روزمزد، مشارکتی یا درصدی و …
human resource به معنی منابع انسانی است که بخش مهمی از مباحث مدیریت سازمان محسوب می گردد. نحوه مصاحبه و استخدام، نحوه مدیریت پرسنل، موارد انگیزشی یا تنبیهی در این مبحث جای می گیرد. در واقع یکی از پایه های موفقیت یک سازمان منابع انسانی است که به دلیل اهمیت این موضوع رشته دانشگاهی با عنوان مدیریت منابع انسانی در تمام دانشگاه های معتبر تعریف شده است.
شرح وظایف مدیر منابع انسانی
تحقیقات نشان می دهد که، شش فعالیت کلیدی مرتبط با افراد شناخته شده است که منابع انسانی باید به طور مؤثر برای ارزش افزوده یک شرکت به آن توجه کنند.
این شش فعالیت به شرح زیر هستند:
مدیریت مؤثر و مبتنی بر افراد.
ارزیابی عملکرد
گسترش مواردی که عملکرد فردی و سازمانی را ارتقا می دهد.
افزایش نوآوری، خلاقیت و انعطاف پذیری لازم برای افزایش رقابت.
اعمال رویکردهای جدید در طراحی فرایند کار، برنامه ریزی، توسعه حرفه ای و تحرکات بین سازمانی.
مدیریت پیاده سازی و ادغام فناوری از طریق بهبود کارایی، آموزش و ارتباط با کارکنان.
انتظار می رود منابع انسانی، از استراتژی های مدیریت منابع انسانی ( HRM ) استفاده کنند.
HRM یک رویکرد استراتژیک و جامع برای مدیریت کارکنان و فرهنگ سازمانی و محیطی است.
کوتاه شدهی کلمه hood rat هم میتونه باشه.
کلمات دیگر: