1. economic chaos
نابسامانی اقتصادی
2. a plunge into chaos
غوطه وری در هرج و مرج
3. in the midst of the chaos that followed the shooting, the attacker escaped
در میان شلوغ پلوغی پس از تیراندازی،ضارب فرار کرد.
4. we must cooperate to keep chaos at bay
باید برای جلوگیری از هرج و مرج همکاری کنیم.
5. the government tried to reduce the economic chaos that followed the war
دولت کوشید که هرج و مرج اقتصادی بعد از جنگ را سرو سامان بدهد.
6. for a while after the death of nadershah, chaos gripped the country
پس از مرگ نادرشاه تا مدتی کشور دستخوش هرج و مرج بود.
7. Both quantum mechanics and chaos theory suggest a world constantly in flux.
[ترجمه ترگمان]هم مکانیک کوانتومی و هم تیوری هرج و مرج یک جهان را به طور پیوسته در جریان القا می کنند
[ترجمه گوگل]هر دو روش مکانیک کوانتومی و نظریه هرج و مرج جهان را به طور مداوم در شار نشان می دهد
8. He avers that chaos will erupt if he loses.
[ترجمه ترگمان]او می گوید که اگر شکست بخورد هرج و مرج آغاز خواهد شد
[ترجمه گوگل]او از هرج و مرج ناامید می شود اگر او از دست می دهد
9. Snow and ice have caused chaos on the roads.
[ترجمه ترگمان]برف و یخ در جاده ها هرج و مرج ایجاد کرده است
[ترجمه گوگل]برف و یخ موجب هرج و مرج در جاده ها شده اند
10. The burglars left the house in chaos.
[ترجمه ترگمان]سارقان خانه را در هرج و مرج رها کردند
[ترجمه گوگل]سرقتان خانه را در هرج و مرج ترک کرد
11. A serious road accident caused traffic chaos yesterday.
[ترجمه ترگمان]دیروز یک تصادف جاده ای جدی باعث ایجاد هرج و مرج ترافیکی شد
[ترجمه گوگل]یک حادثه جاده ای دیروز باعث ناراحتی ترافیک شد
12. The chaos in his house was starting to get him down.
[ترجمه ترگمان]آشوب درون خانه او را به زمین می کشید
[ترجمه گوگل]هرج و مرج در خانه او شروع به گرفتن او شد
13. His sudden departure threw the office into chaos.
[ترجمه ترگمان]حرکت ناگهانی او دفتر را درهم شکست
[ترجمه گوگل]خروج ناگهانی او، دفتر را به هرج و مرج پرتاب کرد
14. A strike would plunge the country into chaos.
[ترجمه ترگمان]اعتصاب، کشور را به هرج و مرج می کشاند
[ترجمه گوگل]اعتصاب این کشور را به هرج و مرج می اندازد
15. Chaos reigns supreme in our new house.
[ترجمه ترگمان]هرج و مرج و هرج و مرج در خانه جدید ما حکم فرماست
[ترجمه گوگل]هرج و مرج در خانه جدید ما حکومت می کند
16. Emily remained completely unruffled by the chaos.
[ترجمه ترگمان]امیلی از این هرج و مرج کام لا آرام بود
[ترجمه گوگل]امیلی با هرج و مرج کاملا به هم ریخته بود
17. The running of Welsh rugby was left in chaos yesterday after a vote of no confidence in the game's overlords.
[ترجمه ترگمان]تیم راگبی اهل ولز دیروز بعد از رای عدم اعتماد به فرمانروایان بازی در هرج و مرج باقی ماند
[ترجمه گوگل]رگولار ویلز روز گذشته پس از رای گیری از اعتماد به نفس سربازان بازی در هرج و مرج باقی مانده بود
18. A frequent metaphor for one aspect of chaos theory is called the Butterfly Effect - butterflies flapping their wings in the Amazon affect the weather in Chicago.
[ترجمه ترگمان]استعاره مکرر برای یک جنبه از نظریه هرج و مرج، اثر پروانه ای نامیده می شود - پروانه ها که باله ای خود را در آمازون به هم می زنند، بر آب و هوای شیکاگو تاثیر می گذارند
[ترجمه گوگل]یک استعاره مکرر برای یکی از جنبه های نظریه هرج و مرج، اثر پروانه ای نامیده می شود - پروانه ها با بال های بالایی خود در آمازون بر آب و هوا در شیکاگو تاثیر می گذارند