کلمه جو
صفحه اصلی

agenda


معنی : موضوع مورد بحی روز
معانی دیگر : دستور جلسه، برنامه ی کار، موادموردبحک، مواددستورجلسه، اداب نماز، کردنی ها

انگلیسی به فارسی

دستور جلسه، برنامه‌ی کار، برنامه


دستور جلسه، موضوع مورد بحی روز


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a list of things to be done or discussed.
مترادف: docket, laundry list, list, listing, program, schedule, slate
مشابه: arrangement, bill, itinerary, outline, plan, roster

- Doing the laundry was first on his agenda for the day.
[ترجمه ترگمان] کار شستن لباس ها برای روز اول در دستور کار او بود
[ترجمه گوگل] برای اولین بار بود که لباسشویی در دستور کار خود بود
- The agenda for the meeting included plans for a new office.
[ترجمه اسلام] هدف این نشست حاوی طرح های برای ایجاد یک دفتر جدید بود
[ترجمه ترگمان] دستور کار این نشست شامل برنامه هایی برای یک اداره جدید بود
[ترجمه گوگل] دستور کار جلسه شامل برنامه هایی برای یک دفتر جدید بود

• schedule, outline of things to be done
an agenda is a list of items to be discussed at a meeting.
agenda is also used to refer to political issues which are considered to be important at a particular time.

دیکشنری تخصصی

[صنعت] دستور جلسه
[حقوق] دستور جلسه، دستور کار، برنامه کار

مترادف و متضاد

موضوع مورد بحث روز (اسم)
agenda

list of things to do


Synonyms: calendar, card, diary, docket, lineup, plan, program, schedule, timetable


جملات نمونه

1. the agenda consisted of electing a new chairman
دستور جلسه عبارت بود از گزینش رئیس تازه.

2. please read the agenda
لطفا دستور جلسه را قرائت بفرمایید.

3. he added another item to the agenda
او موضوع دیگری را به دستور جلسه افزود.

4. He accused foreign nations of having a hidden agenda to harm French influence.
[ترجمه ترگمان]او ملت های خارجی را متهم به داشتن دستور کار مخفی برای آسیب زدن به نفوذ فرانسه کرد
[ترجمه گوگل]او ملت های خارجی را متهم کرد که یک برنامه پنهانی برای تأثیر بر نفوذ فرانسه داشته باشد

5. A clear agenda will win votes in the next election.
[ترجمه ترگمان]یک دستور کار روشن در انتخابات بعدی برنده خواهد شد
[ترجمه گوگل]دستورالعمل روشن در انتخابات آینده رای می دهد

6. There were several important items on the agenda.
[ترجمه ترگمان]چندین مورد مهم در دستور کار وجود داشت
[ترجمه گوگل]چندین مورد مهم در دستور کار وجود دارد

7. The agenda for the meeting has been preset.
[ترجمه ترگمان]دستور کار برای این جلسه از پیش تعیین شده است
[ترجمه گوگل]دستور کار جلسه از پیش تعیین شده است

8. Please find enclosed an agenda for the meeting.
[ترجمه ترگمان]لطفا دستور کار برای جلسه را پیدا کنید
[ترجمه گوگل]لطفا یک دستورالعمل برای این جلسه را درج کنید

9. We were following an agenda set by the students themselves.
[ترجمه ترگمان]ما در پی دستور کار دانشجویان بودیم
[ترجمه گوگل]ما دستورالعمل هایی را که توسط دانشجویان تعیین شده بود دنبال کردیم

10. Reform now figures high on the agenda.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر اصلاحات در دستور کار قرار دارند
[ترجمه گوگل]اصلاحات در حال حاضر در دستور کار بالاست

11. What's the next item on the agenda?
[ترجمه ترگمان]مورد بعدی در دستور کار چیست؟
[ترجمه گوگل]مورد بعدی در دستور کار چیست؟

12. It was Mann who structured the agenda for maximum efficiency.
[ترجمه ترگمان]مان بود که دستور کار برای حداکثر بهره وری را داد
[ترجمه گوگل]این من بود که دستور کار برای حداکثر کارایی را ساخت

13. The government set an agenda for constitutional reform.
[ترجمه ترگمان]دولت دستور کار برای اصلاح قانون اساسی را تعیین کرده است
[ترجمه گوگل]دولت برنامه ریزی برای اصلاحات قانون اساسی را تعیین کرد

14. What is the next item on the agenda?
[ترجمه ترگمان]مورد بعدی در دستور کار چیست؟
[ترجمه گوگل]آیتم بعدی در دستور کار چیست؟

be on the agenda

در دستور کار قرار داشتن، مطرح بودن


the agenda consisted of electing a new chairman

دستور جلسه عبارت‌بود از؛ گزینش رئیس تازه


Please read the agenda.

لطفاً دستور جلسه را قرائت بفرمایید.


پیشنهاد کاربران

دستورالعمل، برنامه

دستود جلسه
برنامه کاری

دستور کار

agenda setting : برجسته سازی

کاربرنامه، کارفهرست، کردبرنامه، کردفهرست

۱. فهرست چیزها ای که باید در دیدار ای مورد بحث نهاده شوند.

۲. برنامهٔ چیزها ای که باید کرده شوند یا مشکلها ای که باید مورد رسیدگی نهاده شوند.

واژهٔ agenda به معنی قصد پنهانی نیز هست.

پیش نویس

دستور جلسه

لیست موضوعاتی که در یک جلسه رسمی بحث میشوند.

هدف و مقصود، نیّت ( معمولا مخفی )

بجز صورتجلسه ۱ ) معنای هدف یا دستاورد مورد نظر برای آینده
Education was placed firmly on the political agenda in the prime minister's weekend speech
۲ ) هدف یا دلایل نهانی و پشت پرده
You may feel there is a hidden agenda, but I am just striving to resolve the issue.

پروژه؛ اهداف و مقاصد سوء ( زمانی که با بار معنایی منفی مورد استفاده قرار می گیرد )

جهت گیری مخفیانه

گفتمان غالب

Specific aim or reason for a particular group to do something

دستور جلسه .
نیت و مقصود .
Hidden agenda نیت پنهانی

1 - لیست موضوعات مورد بحث در جلسه ( در جلسات رسمی )
2 - قصد و نیت ( در مورد افراد )

منظور، هدف

دستور کار , دستور العمل

– He added another item to the agenda
– We could move on to discuss the next item on the agenda
– Women's rights have been put back on the agenda

western agenda = آرمان های غربی

دستور کار - دستور جلسه - موضوع مورد بحث
برنامه

noun
[count]
1 : a list of things to be considered or done
◀️The committee set the agenda for the next several years of research
◀️There are several items/issues/things on the agenda for tonight's meeting
◀️? What's the first/next item on the agenda
◀️Such an idea has been high on the political agenda for some time.
2 : a plan or goal that guides someone's behavior and that is often kept secret
◀️He wants to push/promote his own agenda no matter what the others say.
◀️She had no hidden agenda. [=she didn't have a secret plan]

◀️ Our government is only interested in the LGBT agenda


کلمات دیگر: