کلمه جو
صفحه اصلی

of age


به سن قانونی، بالغ

انگلیسی به فارسی

سن


انگلیسی به انگلیسی

• belonging to a particular age, at the age of

دیکشنری تخصصی

[حقوق] بالغ، کبیر

جملات نمونه

1. At twenty years of age, the will reigns; at thirty, the wit ; and at forty, the judgment.
[ترجمه ترگمان]در سن بیست سال حکومت خواهد کرد؛ در سی سالگی، هوش؛ و در سن چهل سالگی قضاوت
[ترجمه گوگل]در بیست سال سن، حاکم خواهد شد؛ در سی و شش سالگی؛ و در چهل و چهارمین قضاوت

2. The children average seven years of age.
[ترجمه ترگمان]کودکان به طور متوسط هفت سال سن دارند
[ترجمه گوگل]کودکان به طور متوسط ​​هفت سال سن دارند

3. Anyone over eighteen years of age counts as adult.
[ترجمه ترگمان]هر کسی که بیش از هیجده سال سن داشته باشد، بالغ است
[ترجمه گوگل]هرکسی بیش از هجده سال سن به عنوان بزرگسال شناخته می شود

4. He is eighteen years of age.
[ترجمه ترگمان]او هیجده سال دارد
[ترجمه گوگل]او هجده ساله است

5. At 20 years of age the will reigns; at 30 the wit; at 40 the judgement. Benjamin Franklin
[ترجمه ترگمان]در سن ۲۰ سالگی، در سن ۳۰ سالگی، در سن ۳۰ سالگی قضاوت می کند بنجامین فرنکلین
[ترجمه گوگل]در 20 سالگی سلطنت خواهد کرد؛ در 30 سالگی؛ در 40 قضاوت بنجامین فرانکلین

6. Salary is a function of age and experience.
[ترجمه ترگمان]حقوق تابعی از سن و تجربه است
[ترجمه گوگل]حقوق و دستمزد تابعی از سن و تجربه است

7. Her careful make - up hid the signs of age beneath.
[ترجمه ترگمان]دقت او - بالا رفتن نشانه های پیری را در زیر خود پنهان کرده بود
[ترجمه گوگل]پیراهن دقیقش نشانه هایی از سن زیر را پنهان کرده است

8. The club welcomes all new members regardless of age.
[ترجمه ترگمان]این باشگاه از تمام اعضای جدید صرف نظر از سن استقبال می کند
[ترجمه گوگل]این باشگاه تمام اعضای جدید را بدون در نظر گرفتن سن، استقبال می کند

9. He's six years of age/six years old.
[ترجمه ترگمان]او شش سال از عمرش می گذرد
[ترجمه گوگل]او شش ساله / شش ساله است

10. Space technology didn't really come of age until the 1950s.
[ترجمه ترگمان]تکنولوژی فضا واقعا تا دهه ۱۹۵۰ به پایان نرسیده بود
[ترجمه گوگل]فناوری فضایی تا سالهای 1950 تا کنون نتوانسته است

11. During this period the movies really came of age as an art form.
[ترجمه ترگمان]در طول این مدت، فیلم ها واقعا به عنوان یک شکل هنری مطرح شدند
[ترجمه گوگل]در طول این دوره، فیلمها واقعا به عنوان یک شکل هنری به دنیا آمده است

12. Caray is somewhere between 73 and 80 years of age.
[ترجمه ترگمان]caray جایی بین ۷۳ تا ۸۰ سال سن دارد
[ترجمه گوگل]Caray جایی بین 73 و 80 ساله است

13. The boy was three or four years of age.
[ترجمه ترگمان]کودک سه یا چهار ساله بود
[ترجمه گوگل]این پسر سه یا چهار ساله بود

14. It's time we banned discrimination on the grounds of age.
[ترجمه ترگمان]وقتش است که تبعیض را در زمینه سن و سال ممنوع کنیم
[ترجمه گوگل]وقت آن رسیده است که تبعیض را بر اساس سن منع کرده است

پیشنهاد کاربران

مثلا:When I'm of age, I'm going to get married and move to the city


کلمات دیگر: