1. in the sentence "he lives alone by himself" the phrase" by himself" is redundant
در جمله ی ((او تنها با خودش زندگی می کند)) عبارت ((با خودش)) زاید است.
2. Seventy factory workers were made redundant in the resulting cuts.
[ترجمه amin ehtemam] هفتاد کارگر کارخانه در نتیجه کاهش ها اخراج شدند .
[ترجمه ترگمان]هفتاد کارگر کارخانه در کاهش حاصل جمع شدند
[ترجمه گوگل]هفتاد کارگر کارخانه ای در برش های ناشی از کارشان بود
3. Seventy men at the factory were redundant because of falling demand for our products.
[ترجمه ترگمان]هفتاد نفر در این کارخانه بخاطر کاهش تقاضا برای محصولات ما، اضافی بودند
[ترجمه گوگل]هفتاد مرد در کارخانه به علت کاهش تقاضا برای محصولات ما از کار افتاده بودند
4. I kind of redundant, will be redundant to become your excess.
[ترجمه ترگمان]من به نوعی اضافی، اضافی برای تبدیل شدن به مازاد شما خواهم بود
[ترجمه گوگل]من نوع از کار اضافه، اضافی خواهد شد برای تبدیل شدن به بیش از حد خود را
5. The illustration had too much redundant detail.
[ترجمه ترگمان]این تصویر جزئیات بسیار اضافی داشت
[ترجمه گوگل]تصویر بیش از حد جزئیات بیش از حد بود
6. He got made redundant, so now he's looking for work again.
[ترجمه ترگمان]اون redundant شده، پس حالا داره دنبال کار میگرده
[ترجمه گوگل]او بیش از حد استخدام شده است، بنابراین اکنون به دنبال کار دوباره است
7. Over 600 workers were made compulsorily redundant.
[ترجمه ترگمان]بیش از ۶۰۰ کارگر به طور اجباری اضافی ساخته شده اند
[ترجمه گوگل]بیش از 600 کارگر از کار اجباری اجتناب ناپذیر بودند
8. The picture has too much redundant detail.
[ترجمه ترگمان]این تصویر دارای جزئیات بسیار اضافی است
[ترجمه گوگل]تصویر بیش از حد جزئیات بیش از حد است
9. There is no stigma to being made redundant.
[ترجمه ترگمان]هیچ ننگی برای اخراج کردن وجود ندارد
[ترجمه گوگل]هیچ آزار و اذیتی در کار نیست
10. The company made hundreds of employees redundant.
[ترجمه ترگمان]این شرکت صدها کارمند را اخراج کرد
[ترجمه گوگل]این شرکت صدها نفر از کارکنان را از کار انداخته است
11. Several staff were made redundant to meet a shortfall of funds.
[ترجمه ترگمان]برای رفع کمبود بودجه، چندین تن از کارکنان اضافی ساخته شدند
[ترجمه گوگل]چندین کارمند برای مقابله با کسری بودجه از کار افتاده بودند
12. The chapel was declared redundant in 199
[ترجمه ترگمان]کلیسا در ۱۹۹ مورد اضافی اعلام شد
[ترجمه گوگل]کلیسای کاتولیک در سال 199 اعلام شد
13. There are too many redundant words in this book.
[ترجمه ترگمان]کلمات اضافی زیادی در این کتاب وجود دارد
[ترجمه گوگل]در این کتاب کلمات بیش از حد فراوان وجود دارد
14. Redundant slogans are apt to petrify a man's thinking.
[ترجمه ترگمان]بعید است که شعار آدم در فکر کردن باشد
[ترجمه گوگل]شعارهای غیرقابل تصوری اندیشیده می شود که تفکر انسان را پوسید