1. willful destruction of others' property
تخریب عمدی ملک دیگران
2. a willful young man
یک جوان خودسر
3. A willful fault has no excuse and deserves no pardon.
[ترجمه ترگمان]هیچ عیب و ایرادی در کار نیست و سزاوار بخشش نیست
[ترجمه گوگل]گناه آگاهانه بهانه ای ندارد و سزاوار است عفو نکند
4. He's been willful and headstrong from a baby.
[ترجمه ترگمان]او از یک بچه خودسر و یک دنده است
[ترجمه گوگل]او از یک کودک اطاعت و خشن بوده است
5. He displayed a willful ignorance of their plight.
[ترجمه ترگمان]او نادانی عمدی از گرفتاری آن ها را به نمایش گذاشت
[ترجمه گوگل]او نادانی آگاهانه از وضعیت بدشان را نشان داد
6. The willful killing of a person is murder.
[ترجمه ترگمان]کشتن یه نفر به قتل ربط داره
[ترجمه گوگل]قتل عمدی یک فرد قتل است
7. She can have tantrums like a willful child.
[ترجمه ترگمان]او می تواند مثل یک بچه خودرای کج خلقی کند
[ترجمه گوگل]او می تواند مانند یک فرزند آگاهانه تانتری داشته باشد
8. You give in to these willful tempers.
[ترجمه ترگمان]تو به این کوره راه برو
[ترجمه گوگل]شما به این طرز تفکر صالح می دهید
9. Sparse, willful and distinct, Ladd manages an enviable economy with his music.
[ترجمه ترگمان]Sparse، خودرای و متمایز، اقتصاد enviable را با موسیقی خود مدیریت می کند
[ترجمه گوگل]لرد، با افکار و تمایز و متمایز، اقتصاد خود را با موسیقی خود مدیریت می کند
10. It is exactly that willful abuse of discipline that will undermine an otherwise sound principle.
[ترجمه ترگمان]این دقیقا همان سو استفاده عمدی از نظم و انضباط است که یک اصل منطقی دیگر را تضعیف می کند
[ترجمه گوگل]دقیقا همان سوءاستفاده اشتباه از نظم و انضباط است که اصل صحیح صدا را تضعیف می کند
11. He dressed like a willful teenager, favoring jeans so tattered you could see his boxer shorts through them.
[ترجمه ترگمان]او مثل یک نوجوان خودسر لباس پوشیده بود و شلوار جینش آن قدر پاره پاره بود که می توانست شورت boxer را در آن ها ببیند
[ترجمه گوگل]او مانند یک نوجوان مشاجره لباس پوشید، به طوری که از شلوار جین برایش ناراحت بود، شما می توانید شورت های بوکسور خود را از طریق آنها ببینید
12. Is such a willful and unreasonable.
[ترجمه ترگمان]این کار غیر منطقی و نامعقول است
[ترجمه گوگل]چنین توهمی و غیر منطقی است
13. Willful stupidity makes him absolutely livid.
[ترجمه ترگمان]حماقت willful او را به شدت کبود می کند
[ترجمه گوگل]حماقت تلخ او را کاملا زنده می کند
14. Her laughter and fragrance and willful glances were his tribute.
[ترجمه ترگمان]خنده و عطر او حاکی از قدردانی او بود
[ترجمه گوگل]خنده و عطر او و نگاهی اذعان به ادای احترام او بود