کلمه جو
صفحه اصلی

leveling


معنی : درست
معانی دیگر : تراز کردن، میزان کردن علوم نظامى : افقى کردن

انگلیسی به فارسی

تسطیح، درست


انگلیسی به انگلیسی

• total demolish or destruction of a building; changing the ground level to a flat or softly sloping surface; equalization, act of making uniform or equal

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] ارتفاع یابی در ،در نقشه برداری تعیین سطوح نقاط مختلف یک قطعه زمین
[صنعت] تسطیح، هم سطح کردن، همتراز کردن
[نساجی] یکنواخت کنندگی - متعادل کنندگی - یکنواخت کننده

مترادف و متضاد

درست (صفت)
right, upright, straight, true, perfect, genuine, correct, out-and-out, accurate, exact, valid, just, authentic, even, whole, entire, trustworthy, straightforward, plumb, veracious, legitimate, conscionable, orthodox, incorrupt, indefectible, integral, leveling, well-advised

جملات نمونه

1. leveling rod
چوب ترازیابی

2. I saw a man leveling a gun at a crow.
[ترجمه مریم] مردی را دیدم که با تفنگ کلاغی را نشانه گرفته بود
[ترجمه آیت] مردی رادیدم که تفنگ خود را به سوی کلاغی آماده کرده بود
[ترجمه ترگمان]یه نفر رو دیدم که یه تفنگ رو به یه کلاغ میده
[ترجمه گوگل]من مردی را دیدم که در یک کلاغ یک تفنگ را بریده بود

3. Leveling his spear at eye-level, Amphitryon sighted along it.
[ترجمه ترگمان]در حالی که نیزه خود را در سطح چشم ها فرو می برد، Amphitryon در امتداد آن دیده می شود
[ترجمه گوگل]Amphitryon در امتداد آن دیدار خود را در سطح چشم قرار داده است

4. Could it be that in leveling charges against the moviemakers there was method in his madness?
[ترجمه ترگمان]آیا ممکن است این موضوع در برابر اتهامات سطحی در مورد moviemakers وجود داشته باشد؟ آیا این روش در جنون او وجود دارد؟
[ترجمه گوگل]آیا می توان آن را در اتهامات برابر بر علیه moviemakers روش در جنون او وجود دارد؟

5. With gravity pendulum and magnetic damp self - leveling, easy operation, highly trustiness.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از آونگ گرانش و self، عملیات ساده، عملیات آسان، بسیار دشوار
[ترجمه گوگل]با پاندولاسیون گرانشی و خودسانسنجی مغناطیسی، عملیات آسان، اعتماد بسیار

6. O 02 year, hohhot city leveling - out, bring the material benefit of broad farmer apparent increase.
[ترجمه ترگمان]سال O، leveling شهری hohhot، منافع مادی کشاورزان وسیعی را به ارمغان آورد
[ترجمه گوگل]O 02 سال، شهر هخچت همسطح کردن، مزایای مادی افزایش چشمگیر کشاورزان را به ارمغان بیاورد

7. By the time the wrecking ball began leveling block after block of postwar New York, serendipitously depositing the angel's head at Karp's feet, the city's architectural aesthetic had changed.
[ترجمه ترگمان]تا زمانی که توپ منفجر کننده بعد از پایان جنگ پس از جنگ در نیویورک متوقف شد، serendipitously سر فرشته را در پای کارپ گذاشت، زیبایی شناسی معماری شهر تغییر کرده بود
[ترجمه گوگل]در آن زمان توپ خراب کردن بلوک را پس از بلوک بعد از جنگ نیویورک آغاز کرد، سرودن قلب فرشته در پای کاف، زیبایی شناسی معماری شهر تغییر کرده است

8. The automatic control of asphalt pavement paver leveling system is one of the key technologies for realizing the intelligentized control of pavers.
[ترجمه ترگمان]کنترل اتوماتیک پیاده رو آسفالت، یکی از تکنولوژی های کلیدی برای تحقق کنترل intelligentized of است
[ترجمه گوگل]کنترل اتوماتیک آسفالت، سیستم کشویی سطوح آسفالت یکی از فن آوری های کلیدی برای تحقق کنترل هوشمندانه آجر سازان است

9. Related to abstraction, the idea of leveling is to place information items into peer categories at the correct level in the hierarchy.
[ترجمه ترگمان]در رابطه با انتزاع، ایده of قراردادن آیتم های اطلاعاتی در مقوله های نظیر در سطح صحیح در سلسله مراتب است
[ترجمه گوگل]با توجه به انتزاع، ایده سطح بندی این است که آیتم های اطلاعات را به دسته های همکار در سطح صحیح در سلسله مراتب قرار دهید

10. Geodetic leveling should be done with staves in which the divisions are marked on a strip of invar.
[ترجمه ترگمان]سطحی سازی سطحی باید با staves انجام شود که در آن بخش ها بر روی نواری از invar علامت گذاری شده اند
[ترجمه گوگل]سطح زمین جغرافیایی باید با ستون هایی که در آن تقسیم بر روی یک نوار از invar مشخص شده است انجام شود

11. The sampling unit was a leveling event.
[ترجمه ترگمان]واحد نمونه برداری یک رویداد leveling بود
[ترجمه گوگل]واحد نمونه گیری یک رویداد تسطیح بود

12. With one type: JHXZ-1600 Used for leveling and reforming after welding edge for the telecom pole, street light pole, small diameter power-line steel pole .
[ترجمه ترگمان]با یک نوع: JHXZ - ۱۶۰۰ برای تسطیح و اصلاح پس از لبه جوش قطب مخابرات، قطب نور خیابان، و قطب فولادی به قطر کوچک مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه گوگل]با یک نوع: JHXZ-1600 استفاده می شود برای سطح و اصلاح بعد از لبه جوش برای قطب ارتباطی، قطب نور خیابانی، قطب فولادی قطب کوچک قطر

13. Additives: Leveling agent, anti - scratch agent, Run - paste version of the agent.
[ترجمه ترگمان]مواد افزودنی: عامل آنتی -، عامل anti، نسخه Run از عامل
[ترجمه گوگل]مواد افزودنی: عامل سطح، عامل ضد خراش، نسخه اجرا شده - خمیر عامل

14. Among the properties which do not show a leveling - off are the viscosities of solutions and melts.
[ترجمه ترگمان]در میان ویژگی هایی که نشان نمی دهند سطحی متعادل وجود دارند، viscosities راه حل هستند و ذوب می شوند
[ترجمه گوگل]در میان خواص که یک سطح را نشان نمی دهد، ویسکوزیته محلول ها و ذوب می شود

15. UV on common additives have stabilizers, leveling agent, antiblowing etc.
[ترجمه ترگمان]UV بر روی مواد افزودنی رایج stabilizers، عامل leveling، antiblowing و غیره دارد
[ترجمه گوگل]UV در مواد افزودنی معمولی دارای تثبیت کننده، عامل سطح، ضد انجماد و غیره

پیشنهاد کاربران

سطح بندی

هم سطح کننده

سلسله مراتب

در کدام حالت استفاده میشود


کلمات دیگر: