1. battlefield inspection
بازدید از میدان نبرد
2. passport inspection
بازبینی گذرنامه ها
3. customs inspection
بازرسی گمرکی
4. a narrow inspection
بررسی دقیق
5. an on-site inspection
بازرسی در محل
6. certificate of inspection
گواهی بازرسی
7. houses readied for customer inspection
خانه های آماده شده برای بازدید مشتریان
8. The records are open to public inspection.
[ترجمه ترگمان]این اسناد برای بازرسی عمومی باز هستند
[ترجمه گوگل]پرونده ها برای بازرسی عمومی باز است
9. An inspection was carried out at the school.
[ترجمه ترگمان]یک بازرسی در مدرسه برگزار شد
[ترجمه گوگل]بازرسی در مدرسه انجام شد
10. She knew that a hygiene inspection could spell trouble for her restaurant.
[ترجمه ترگمان]او می دانست که یک بازرسی بهداشت می تواند برای رستوران مشکل ایجاد کند
[ترجمه گوگل]او می دانست که یک بازرسی بهداشتی می تواند مشکل خود را برای رستوران او طلسم کند
11. The school inspection is going to put the teachers on their mettle.
[ترجمه ترگمان]بازبینی مدرسه باعث می شود که اساتید جرات خود را پیدا کنند
[ترجمه گوگل]بازرسی مدرسه قرار است معلمان را بر روی قلاب خود قرار دهد
12. He made an inspection of the school.
[ترجمه ترگمان]مدیر مدرسه را بازرسی کرد
[ترجمه گوگل]او بازرسی از مدرسه را انجام داد
13. Following an on - site inspection, the surveyor prepared a written report on the property.
[ترجمه ترگمان]پس از بازرسی در وب سایت، ارزیاب گزارشی کتبی از ملک را تهیه کرد
[ترجمه گوگل]پس از بازرسی در محل، نقشه بردار یک گزارش کتبی در مورد ملک تهیه کرد
14. He held out the saucepan for inspection.
[ترجمه ترگمان]ماهی تابه را برای بازرسی دراز کرد
[ترجمه گوگل]او ظرف را برای بازرسی گذاشت
15. He had completed his inspection of the doors.
[ترجمه ترگمان]بازرسی درها را تمام کرده بود
[ترجمه گوگل]او بازرسی خود را از درها تکمیل کرد
16. Nursing agencies are subject to inspection by the health authority.
[ترجمه ترگمان]موسسات پرستاری در معرض بازرسی از سوی اداره بهداشت قرار دارند
[ترجمه گوگل]آژانس های پرستاری تحت نظارت اداره بهداشت قرار دارند