کلمه جو
صفحه اصلی

interest rate


معنی : نرخ بهره

انگلیسی به انگلیسی

• rate of the money that is paid for a financial service (loan, etc.)

اسم ( noun )
• : تعریف: the rate at which interest is paid. An interest rate is expressed as a percent.

- The interest rate on her savings account is three percent.
[ترجمه اکبر] نرخ بهره برای حساب پس انداز ش سه درصد است.
[ترجمه ترگمان] نرخ بهره در حساب پس انداز او سه درصد است
[ترجمه گوگل] نرخ بهره حساب پس اندازش سه درصد است

دیکشنری تخصصی

[حسابداری] نرخ بهره
[صنعت] نرخ سود یا بهره
[حقوق] نرخ بهره
[ریاضیات] نرخ بهره، نرخ ربح

مترادف و متضاد

نرخ بهره (اسم)
interest rate

جملات نمونه

1. The possibility of an interest rate cut is a major talking point in the City.
[ترجمه فارسی] interest rate
[ترجمه ترگمان]احتمال کاهش نرخ بهره، نقطه صحبت اصلی در شهر است
[ترجمه گوگل]احتمال کاهش نرخ بهره، نقطه اصلی صحبت در شهر است

2. You can choose either a fixed or floating interest rate for the loan.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید نرخ بهره ثابت یا شناوری را برای این وام انتخاب کنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید نرخ بهره ثابت یا شناور برای وام را انتخاب کنید

3. He urged further interest rate cuts in a bid to kick-start the economy.
[ترجمه ترگمان]او خواستار کاهش بیشتر نرخ بهره در پیشنهادی برای شروع به آغاز اقتصاد شد
[ترجمه گوگل]او خواستار کاهش بیشتر نرخ بهره در یک پیشنهاد برای شروع اقتصاد شد

4. Laws stipulate the maximum interest rate that banks can charge.
[ترجمه ترگمان]قوانین حداکثر نرخ بهره که بانک ها می توانند هزینه کنند را تصریح می کنند
[ترجمه گوگل]قانون ها حداکثر نرخ بهره را که بانک ها می توانند اتهامات را تعیین کنند، تعیین می کنند

5. The interest rate on my credit card is currently 2 5% APR.
[ترجمه ترگمان]نرخ بهره بر روی کارت اعتباری من در حال حاضر ۲ درصد APR است
[ترجمه گوگل]نرخ بهره کارت اعتباری من در حال حاضر 5٪ APR است

6. An interest rate reduction is needed to get more money flowing and create jobs.
[ترجمه ترگمان]یک کاهش نرخ بهره برای رسیدن به پول بیشتر و ایجاد شغل مورد نیاز است
[ترجمه گوگل]برای به دست آوردن پول بیشتر و ایجاد شغل، نیاز به کاهش نرخ بهره است

7. An interest rate increase directly stimulates saving and reduces real expenditure.
[ترجمه ترگمان]افزایش نرخ بهره به طور مستقیم باعث تحریک ذخیره و کاهش هزینه های واقعی می شود
[ترجمه گوگل]افزایش نرخ بهره به طور مستقیم باعث صرفه جویی در هزینه و کاهش هزینه های واقعی می شود

8. The interest rate has been fixed at 5%.
[ترجمه ترگمان]نرخ بهره در ۵ % ثابت شده است
[ترجمه گوگل]نرخ بهره 5٪ ثابت شده است

9. The higher the interest rate, the greater the financial risk - which, of course, cuts both ways.
[ترجمه ترگمان]هر چه نرخ بهره بالاتر باشد، ریسک مالی بیشتر است - که البته هر دو طرف را کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]بالاترین نرخ بهره، هر چه بیشتر ریسک مالی - که البته، هر دو روش را کاهش می دهد

10. The interest rate was raised for borrowers.
[ترجمه ترگمان]نرخ بهره برای وام گیرندگان افزایش یافت
[ترجمه گوگل]نرخ بهره برای وام گیرندگان مطرح شد

11. They've been told: take the lower interest rate, or lump it.
[ترجمه ترگمان]به آن ها گفته شده است: نرخ بهره را کم کنید، یا آن را lump
[ترجمه گوگل]آنها گفته شده است: نرخ بهره پایین تر را بپردازید یا آن را بپوشانید

12. Variations in the interest rate will have an impact on the whole housing market.
[ترجمه ترگمان]تغییراتی که در نرخ بهره وجود دارد، تاثیری بر کل بازار مسکن خواهد داشت
[ترجمه گوگل]تنوع در نرخ بهره تاثیری بر کل بازار مسکن خواهد داشت

13. The interest rate is in line with the forecast.
[ترجمه ترگمان]نرخ بهره مطابق با پیش بینی است
[ترجمه گوگل]نرخ بهره با پیش بینی مطابقت دارد

14. The higher interest rate would sponge up a large number of deposits.
[ترجمه ترگمان]نرخ بهره بالاتر باعث افزایش تعداد زیادی از رسوبات خواهد شد
[ترجمه گوگل]نرخ بهره بالاتری تعداد زیادی از سپرده ها را به وجود می آورد

پیشنهاد کاربران

نرخ سود
نرخ سود بانکی

نرخ بهره، نرخ سود

نرخ سود


کلمات دیگر: