1. this innovation brought him fame and fortune
این نوآوری برایش شهرت و ثروت آورد.
2. We must encourage innovation if the company is to remain competitive.
[ترجمه ترگمان]اگر شرکت همچنان رقابتی باقی بماند، ما باید نوآوری را تشویق کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید نوآوری را تشویق کنیم اگر این شرکت رقابتی باقی بماند
3. Too strict a regulatory system will stifle innovation.
[ترجمه ترگمان]یک سیستم نظارتی بیش از حد بر نوآوری غلبه خواهد کرد
[ترجمه گوگل]سیستم نظارتی بیش از حد شدید نوآوری را خفه می کند
4. Technical innovation is instrumental in improving the qualities of products.
[ترجمه ترگمان]نوآوری فنی ابزاری برای بهبود کیفیت محصولات است
[ترجمه گوگل]نوآوری فنی به بهبود کیفیت محصولات کمک می کند
5. Innovation distinguishes between a leader and a follower. Steve Jobs
[ترجمه iahmadrezam] نوآوری و ابتکار بین یک لیدر ( رهبر ) و یک شاگرد ( دنباله رو ) تمایز ایجاد میکند. استیو جابز
[ترجمه ترگمان]ابتکار بین رهبر و پیرو تمایز قایل می شود استیو جابز
[ترجمه گوگل]نوآوری وجه تمایز بین یک رهبر و یک پیرو است استیو جابز
6. The mass movement for technical innovation is vigorously forging ahead in the factory.
[ترجمه ترگمان]حرکت جمعی برای نوآوری های فنی به شدت در کارخانه پیش می رود
[ترجمه گوگل]جنبش تودهای برای نوآوری های تکنولوژیکی به شدت در کارخانه پیش می رود
7. Copernicus justified his innovation by citing respected authorities.
[ترجمه ترگمان]کوپرنیک ابداع خود را با اشاره به مقامات محترم توجیه کرد
[ترجمه گوگل]کوپرنیک نوآوری خود را با اشاره به مقامات محترم توجیه کرد
8. Mathematical astronomy was the great innovation by the Greeks of the 5th century BC.
[ترجمه ترگمان]ستاره شناسی ریاضی توسط یونانیان قرن پنجم پیش از میلاد ابداع شد
[ترجمه گوگل]اخترشناسی ریاضی نوآوری بزرگ یونانیان قرن پنجم قبل از میلاد بود
9. He's already finished with that item of innovation and is now flying at higher game.
[ترجمه ترگمان]او در حال حاضر با آن مورد از نوآوری تمام شده است و اکنون در حال پرواز به سمت بازی بالاتر است
[ترجمه گوگل]او در حال حاضر با این مورد از نوآوری به پایان رسید و در حال حاضر در بازی بالاتر پرواز می کند
10. Capitalism stresses innovation, competition and individualism.
[ترجمه ترگمان]سرمایه داری بر نوآوری، رقابت و فردگرایی تاکید می کند
[ترجمه گوگل]سرمایه داری بر نوآوری، رقابت و فردگرایی تأکید دارد
11. Technical innovation may occur directly in the factory.
[ترجمه ترگمان]نوآوری فنی ممکن است مستقیما در کارخانه رخ دهد
[ترجمه گوگل]نوآوری فنی می تواند به طور مستقیم در کارخانه رخ دهد
12. An enterprise should encourage innovation.
[ترجمه ترگمان]یک شرکت باید نوآوری را تشویق کند
[ترجمه گوگل]یک شرکت باید نوآوری را تشویق کند
13. Good management should be an instrument for innovation.
[ترجمه ترگمان]مدیریت خوب باید ابزاری برای نوآوری باشد
[ترجمه گوگل]مدیریت خوب باید ابزار نوآوری باشد
14. Increasing technological application and innovation in manufacturing industries result in more specialisation and distribution of processes on a global scale.
[ترجمه ترگمان]افزایش کاربرد فن آوری و نوآوری در صنایع تولیدی منجر به تخصص بیشتر و توزیع فرآیندها در مقیاس جهانی می شود
[ترجمه گوگل]افزایش کاربرد فناوری و نوآوری در صنایع تولیدی منجر به تخصص و توزیع فرایندها در مقیاس جهانی می شود