منفعت شخصی، علایق خصوصی، حق مسلم، ادعای مستدل و محرز، مالکیت مطلق، منافع مقرره
vested interest
منفعت شخصی، علایق خصوصی، حق مسلم، ادعای مستدل و محرز، مالکیت مطلق، منافع مقرره
انگلیسی به فارسی
منافع مقرره
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• (1) تعریف: in law, a right that cannot be eliminated, such as a right to a future benefit.
• (2) تعریف: special, particular interest in a system, institution, or the like that provides personal advantage.
• (3) تعریف: (pl.) the groups or individuals who control, often for personal gain, a nation's business or financial activities.
• title law, right of possession, tenure
if you have a vested interest in something, you have a strong reason for acting in a particular way to protect your own money, power, or reputation.
vested interests are groups in society that are considered to have too much power or influence, and who are only concerned with getting what they want.
if you have a vested interest in something, you have a strong reason for acting in a particular way to protect your own money, power, or reputation.
vested interests are groups in society that are considered to have too much power or influence, and who are only concerned with getting what they want.
دیکشنری تخصصی
[حقوق] حقوق مسلم، گروه یا اشخاصی که دارای علایق و منافع مشترک باشند
مترادف و متضاد
special interest
Synonyms: absolute interest, beneficial interest, contingent interest, dominant interest, equitable interest, lobby, pressure group
جملات نمونه
1. The administration has no vested interest in proving whether public schools were good or bad.
[ترجمه ترگمان]دولت هیچ علاقه ای به اثبات این موضوع ندارد که آیا مدارس دولتی خوب یا بد هستند
[ترجمه گوگل]دولت به دنبال اثبات اینکه مدارس دولتی خوب یا بد هستند علاقه خاصی به دولت ندارد
[ترجمه گوگل]دولت به دنبال اثبات اینکه مدارس دولتی خوب یا بد هستند علاقه خاصی به دولت ندارد
2. He has a vested interest in Mona leaving the firm.
[ترجمه ترگمان]اون علاقه زیادی به مونا داره که شرکت رو ترک کنه
[ترجمه گوگل]او علاقه مندان به مونا را ترک کرده است
[ترجمه گوگل]او علاقه مندان به مونا را ترک کرده است
3. She thinks that lawyers have a vested interest in making the legal process move slowly.
[ترجمه ترگمان]او فکر می کند که وکلای مدافع منافع مقرره در ایجاد روند قانونی را دارند
[ترجمه گوگل]او فکر می کند که وکلا علاقه خاصی به ایجاد روند قانونی به آرامی دارند
[ترجمه گوگل]او فکر می کند که وکلا علاقه خاصی به ایجاد روند قانونی به آرامی دارند
4. Both countries have a vested interest in maintaining the balance of power.
[ترجمه ترگمان]هر دو کشور علاقه زیادی به حفظ تعادل قدرت دارند
[ترجمه گوگل]هر دو کشور علاقه مند به حفظ توازن قدرت هستند
[ترجمه گوگل]هر دو کشور علاقه مند به حفظ توازن قدرت هستند
5. They have a vested interest in keeping their club as exclusive as possible.
[ترجمه ترگمان]آن ها علاقه زیادی به حفظ این باشگاه تا جایی که ممکن است دارند
[ترجمه گوگل]آنها علاقه خاصی به نگه داشتن باشگاه خود را به عنوان منحصر به فرد به عنوان امکان پذیر است
[ترجمه گوگل]آنها علاقه خاصی به نگه داشتن باشگاه خود را به عنوان منحصر به فرد به عنوان امکان پذیر است
6. Well, he obviously has a vested interest in having some one else to blame.
[ترجمه ترگمان]خب، اون مشخصا علاقه زیادی به داشتن کس دیگه ای داره
[ترجمه گوگل]خوب، او به وضوح علاقه مند به داشتن برخی دیگر را به سرزنش است
[ترجمه گوگل]خوب، او به وضوح علاقه مند به داشتن برخی دیگر را به سرزنش است
7. Each team has a direct and vested interest in the quality and delivery performance.
[ترجمه ترگمان]هر تیم به کیفیت و عملکرد تحویل علاقه دارد
[ترجمه گوگل]هر تیم دارای منافع مستقیم و منصفانه در عملکرد کیفیت و تحویل است
[ترجمه گوگل]هر تیم دارای منافع مستقیم و منصفانه در عملکرد کیفیت و تحویل است
8. To be very hard-nosed there is also a vested interest in running an efficient information service for a band.
[ترجمه ترگمان]بینی بسیار سخت بینی نیز علاقه زیادی به اجرای یک سرویس اطلاعاتی کارآمد برای یک گروه دارد
[ترجمه گوگل]برای اینکه خیلی سخت باشد، علاقه مند به اجرای سرویس اطلاعاتی کارآمد برای یک گروه نیز هست
[ترجمه گوگل]برای اینکه خیلی سخت باشد، علاقه مند به اجرای سرویس اطلاعاتی کارآمد برای یک گروه نیز هست
9. To that extent, I declare a vested interest.
[ترجمه ترگمان]تا آن حد، من منافع مقرره خود را اعلام می کنم
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، من منافع قانونی را اعلام می کنم
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، من منافع قانونی را اعلام می کنم
10. Vested interest groups protect their existence. Cultural traditions prevent an honest look at environmental realities.
[ترجمه ترگمان]گروه های ذی نفع می توانند از وجودشان محافظت کنند سنت های فرهنگی از نگاه صادقانه به واقعیت های محیطی جلوگیری می کنند
[ترجمه گوگل]گروه های وابسته به منافع خود را حفظ می کنند سنت های فرهنگی مانع از نگاه صادقانه به واقعیت های زیست محیطی می شود
[ترجمه گوگل]گروه های وابسته به منافع خود را حفظ می کنند سنت های فرهنگی مانع از نگاه صادقانه به واقعیت های زیست محیطی می شود
11. So, Bianca and her suitors have a vested interest in marrying off nasty Kate.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، بیانکا و خواستگار، علاقه زیادی به ازدواج با کیت نفرت انگیز دارند
[ترجمه گوگل]بنابراین، Bianca و suitors او علاقه مند به ازدواج با کیت تند و زننده است
[ترجمه گوگل]بنابراین، Bianca و suitors او علاقه مند به ازدواج با کیت تند و زننده است
12. Practically everybody involved has a vested interest in making the child drop her claim.
[ترجمه ترگمان]عملا هر کسی که درگیر این موضوع باشد، علاقه زیادی به وادار کردن کودک به ادعای خود دارد
[ترجمه گوگل]تقریبا همه کسانی که درگیر آن هستند، منافع قانونی خود را برای ساختن کودک برای ادعای خود دارند
[ترجمه گوگل]تقریبا همه کسانی که درگیر آن هستند، منافع قانونی خود را برای ساختن کودک برای ادعای خود دارند
13. As a prominent socialist, Webb had a vested interest in explaining developments in the way she did.
[ترجمه ترگمان]وب به عنوان یک سوسیالیست برجسته علاقه زیادی به توضیح پیشرفت ها در روشی که او انجام داد داشت
[ترجمه گوگل]Webb به عنوان یک سوسیالیست برجسته، علاقه مند به توضیح تحولات در راه او بود
[ترجمه گوگل]Webb به عنوان یک سوسیالیست برجسته، علاقه مند به توضیح تحولات در راه او بود
14. We know that advertisers have a vested interest in their power to suspend our disbelief.
[ترجمه ترگمان]ما می دانیم که تبلیغ کنندگان علاقه زیادی به قدرت خود دارند تا ناباوری ما را به حالت تعلیق درآورند
[ترجمه گوگل]ما می دانیم که تبلیغ کنندگان علاقه خاصی به قدرت خود دارند تا کفر خود را متوقف کنند
[ترجمه گوگل]ما می دانیم که تبلیغ کنندگان علاقه خاصی به قدرت خود دارند تا کفر خود را متوقف کنند
Because of their vested interests they are against reforms.
بهخاطر منافع شخصی با اصلاحات مخالفاند.
پیشنهاد کاربران
منفعت شخصی
ذینفع
ذینفع
کلمات دیگر: