کلمه جو
صفحه اصلی

rundle


معنی : گوی، پله نردبان، استوانه گردنده
معانی دیگر : (قدیمی) پله (به ویژه پله ای نرده بان)، (مکانیک - هر یک از دندانه های میله ی دندانه دار) دندانه، نهال

انگلیسی به فارسی

پله نردبان، استوانه گردنده، گوی، نهال


روانداز، پله نردبان، استوانه گردنده، گوی


دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] لبه، دندانه

مترادف و متضاد

گوی (اسم)
globe, sphere, ball, orb, clue, clew, rundle

پله نردبان (اسم)
rung, rundle

استوانه گردنده (اسم)
rundle


کلمات دیگر: