کلمه جو
صفحه اصلی

mountain pass


گردنه

انگلیسی به فارسی

عبور کوه


دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] گردنه ،تنگه و نیز کمپلکس کربناتیتی "ماونت پاس" در کالیفرنیا (آمریکا) ذخایر قابل توجهی عناصر نادر دارند. کربناتیتهای نوع عناصر نادر از، تیپ آهن دار هستند و به ندرت یافت می شوند. کانیهای مهمی که در این ذخایر یافت می شوند عبارتند از: پیروکلر - بادالیت - پروسکیت-کنوپیت-دیسانالیت- سینشی زیت - پاریزیت - باستنه زیت

جملات نمونه

1. The monastery is in a remote mountain pass.
[ترجمه ترگمان]این صومعه در گذرگاه کوهستانی از راه دور قرار دارد
[ترجمه گوگل]صومعه در کوه گذر از راه دور است

2. The mountain pass is well guarded.
[ترجمه ترگمان]از گذرگاه کوهستانی محافظت می شود
[ترجمه گوگل]انتقال کوه به خوبی محافظت می شود

3. From the highest mountain pass to the busiest city centre.
[ترجمه ترگمان]از مرتفع ترین گذرگاه کوهستانی تا شلوغ ترین مرکز شهر
[ترجمه گوگل]از بالاترین کوه عبور تا شلوغ ترین مرکز شهر

4. There was a mountain pass, vague shapes of hills beside the highway.
[ترجمه ترگمان]در آنجا یک رشته کوه دیده می شد، شکل های مبهمی از تپه ها در کنار جاده دیده می شد
[ترجمه گوگل]یک گذرگاه کوهستانی، شکل های مبهم تپه ها در کنار بزرگراه وجود داشت

5. The climbers trailed on and on over the mountain pass to the gold mines.
[ترجمه ترگمان]کوهنوردان بالا رفتند و از بالای گذرگاه کوهستانی به سمت معادن طلا رفتند
[ترجمه گوگل]کوهنوردان در معرض کوه ها در معدن طلا قرار داشتند

6. The soldiers held the mountain pass and beat back the intruders.
[ترجمه ترگمان]سربازان گذرگاه کوهستانی را گرفتند و مهاجمان را عقب زدند
[ترجمه گوگل]سربازان عبور کوه ها را برگزار کردند و مهاجمین را شکست دادند

7. Halfway to the desolate Taldyk mountain pass we saw a young boy wearing a balaclava and crouching down against the cold.
[ترجمه ترگمان]در نیمه راه رسیدن به کوه های متروک، یک پسر جوان را دیدیم که کلاه balaclava به سر داشت و روی سرما خم شده بود
[ترجمه گوگل]نیمه راه به سوی کوه طالدیک کشیده شده، ما یک پسر جوان را دیدیم که یک بالکلاوا را پوشانده بود و در برابر سرما قرار دارد

8. From now we will funnel them into the mountain pass we call the Hot Gates.
[ترجمه ترگمان]از این به بعد ما آن ها را به گذرگاه کوهستانی هدایت خواهیم کرد که به آن \"دروازه های داغ\" می گوییم
[ترجمه گوگل]از حالا ما آنها را به کوه پاس می دهیم که ما آن را Gates Hot می نامیم

9. The hiker negociated the high mountain pass.
[ترجمه ترگمان] اون توریست از گذرگاه مرتفع عبور کرده
[ترجمه گوگل]پیاده روی کوهنورد از کوه بالا عبور نمی کند

10. The mountain pass is tricky, even when it's not raining.
[ترجمه ترگمان]گذر کوهستانی دشوار است، حتی زمانی که باران نمی بارید
[ترجمه گوگل]عبور کوه حیرت انگیز است، حتی زمانی که باران نزند

11. At 473 metres, it is the highest mountain pass in Europe.
[ترجمه ترگمان]در ۴۷۳ متر، بلندترین گذرگاه کوهستانی اروپا است
[ترجمه گوگل]در 473 متر، بالاترین ارتفاع کوه در اروپا است

12. Ag-Pb-Zn deposit discovered in Ela mountain pass, is a significant breakthrough in Ela Qinghai province Ela mountain mineralization belt e in recent few years.
[ترجمه ترگمان]Ag - Pb - Zn (Zn - Zn)در گذرگاه کوهستانی Ela، در چند سال اخیر، یک پیشرفت قابل توجه در Ela mineralization استان Qinghai است
[ترجمه گوگل]سپرده Ag-Pb-Zn کشف شده در گذرگاه کوه الا کوه، یک پیشرفت قابل توجهی در کمربند کانی سازی کوه اله کوهستانی استان الا قینشی در چند سال اخیر است

13. Holding the mountain pass, our intercepting platoon blazed away at the enemy.
[ترجمه ترگمان]هنگام عبور از گردنه کوه، افراد intercepting ما به سوی دشمن هجوم بردند
[ترجمه گوگل]برگزاری گذرگاه کوه، جوخه بازداشت شده ما به دشمن خیره شد

14. At the Mountain Pass mine in the Mojave desert region of California, construction is well underway on the modernization of the historic rare earth project.
[ترجمه ترگمان]در گذرگاه کوهستانی که در منطقه صحرای Mojave در کالیفرنیا قرار دارد، ساخت این پروژه در مورد مدرن سازی پروژه تاریخی نادر در حال انجام است
[ترجمه گوگل]در معدن کوهستانی معدن در منطقه کویری Mojave در کالیفرنیا، ساخت و ساز به خوبی در حال نوسازی از پروژه تاریخی زمین خاکی است


کلمات دیگر: