کلمه جو
صفحه اصلی

guided missile


موشک هدایت شونده، موشک هدایت شونده guided missile destroyer ناوشکن حامل موشک هدایت شونده

انگلیسی به فارسی

موشک هدایت شونده


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a missile that is capable of being guided throughout its flight until arrival at its target. (See ballistic missile.)

• missile which is directed towards its target by means of a guidance system
a guided missile is a missile whose course can be controlled while it is in the air.

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] موشک هدایت شونده موشک غیر خودکاری که هدایت پخش عمده یا همه مسیر آن تا هدف توسط وسایل داخلی یا خارجی انجام می شود.

مترادف و متضاد

steerable missile


Synonyms: ballistic missile, missile, rocket


جملات نمونه

1. Examples of such a system would be a guided missile or a thermostat or a mechanical governor.
[ترجمه ترگمان]مثال هایی از چنین سیستمی یک موشک هدایت شونده یا یک ترموستات و یا یک فرماندار مکانیک است
[ترجمه گوگل]نمونه هایی از این سیستم می تواند یک موشک هدایت شده یا یک ترموستات یا فرماندار مکانیکی باشد

2. Something less than a precision guided missile would do the trick.
[ترجمه ترگمان]چیزی کم تر از یک موشک هدایت شونده کلک را انجام میده
[ترجمه گوگل]چیزی کمتر از یک موشک هدایت دقیق این فریب را انجام می دهد

3. The American guided missile frigate, the USS Bainbridge is already at the site about 300 miles off the Somali coast where Captain Richard Phillips is being held hostage on a drifting lifeboat.
[ترجمه ترگمان]ناو آمریکایی موشک هدایت شونده آمریکایی، یو اس اس یو، در حال حاضر در محل حدود ۳۰۰ مایلی ساحل سومالی واقع شده است جایی که کاپیتان ریچارد فیلیپس در قایق نجات شناور گروگان گرفته می شود
[ترجمه گوگل]USS Bainbridge در حال حاضر حدود 300 مایل دور از ساحل سومالی است که کاپیتان ریچارد فیلیپس در یک قایق نجات غواصی به گروگان گرفته شده است

4. The answer was the submarine and the guided missile.
[ترجمه ترگمان]پاسخ زیردریایی و موشک هدایت شونده بود
[ترجمه گوگل]پاسخ زیر دریایی و موشک هدایت شده بود

5. He locks onto his target like a guided missile.
[ترجمه ترگمان]مثل موشک به هدفش وصل میشه
[ترجمه گوگل]او بر روی هدف خود مانند یک موشک هدایت می کند

6. Guided missile: Projectile provided with means for altering its direction after it leaves its launching device.
[ترجمه ترگمان]موشک هدایت شده: projectile مجهز به وسیله ای برای تغییر جهت خود پس از ترک کردن دستگاه راه اندازی آن است
[ترجمه گوگل]موشک هدایت شده: پروژکتلی با ابزارهایی برای تغییر جهت خود پس از آن که دستگاه پرتاب خود را ترک می کند

7. Guided missile frigate Xiangfan, according to the PLA Navy in Vietnam, arrived in the city center DANANG a friendly visit in the joint naval patrols.
[ترجمه ترگمان]با توجه به نیروی دریایی PLA در ویتنام، کشتی موشک هدایت شونده در ویتنام وارد مرکز شهر شد و طی یک بازدید دوستانه در گشت های دریایی مشترک وارد مرکز شهر شد
[ترجمه گوگل]به گفته نیروی دریایی PLA در ویتنام، ناوشکن موشکی هدایت شده Xiangfan، یک دیدار دوستانه در گشت های دریایی مشترک، به مرکز شهر دانان رساند

8. Another guided missile cruiser, the USS Decatur, will be on hand for a possible second shot if the first attempt fails.
[ترجمه ترگمان]اگر اولین تلاش ناموفق عمل کند یک cruiser موشکی دیگر به نام یو اس اس Decatur در دست خواهد بود
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از تفنگداران موشکی هدایت شده، USS Decatur، اگر اولین تلاش برای نابود شدن باشد، برای دستیابی به یک ضربه دوم ممکن است

9. In 1983 the Integrated Guided Missile Development Program was set up under the leadership of Abdul Kalam, a renowned rocket engineer.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۸۳ برنامه توسعه موشک هدایت شونده پیشرفته تحت رهبری عبدل کلام، مهندس مشهور موشکی برپا شد
[ترجمه گوگل]در سال 1983 برنامه ریزی یکپارچه موشک های هدایت شده تحت رهبری عبدالقلام، یک مهندس راکت شناخته شد

10. Imagine, Weinberg suggests, a guided missile aimed at an enemy jet.
[ترجمه ترگمان]یک موشک هدایت شونده با هدف جت دشمن نشان می دهد
[ترجمه گوگل]تصور کنید، Weinberg پیشنهاد می کند، یک موشک هدایت شده با هدف جت دشمن است

11. With his eyes flashing, he looked like a black furry guided missile.
[ترجمه ترگمان]چشمانش برق می زد، مثل یک موشک سیاه پشمالو به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]با چشمش چشمک زدن، او مانند یک موشک هدایت شده ناخوشایند سیاه و سفید نگاه کرد

12. It will be accompanied by five other warships, including destroyers and guided missile cruisers, and a fuel tanker.
[ترجمه ترگمان]این کشتی با ۵ کشتی جنگی از جمله destroyers و ماشین های موشک هدایت شونده و یک تانکر سوخت همراه خواهد بود
[ترجمه گوگل]این پنج کشتی جنگی دیگر شامل ناوشکن و موشک های هدایت شده و یک تانکر سوخت همراه خواهد بود

13. The blast twisted metal and tore through compartments from below the waterline to the superstructure of the guided missile destroyer.
[ترجمه ترگمان]این انفجار فلز را منحرف کرد و از زیر خط آب به نمای superstructure موشک های هدایت شونده برد
[ترجمه گوگل]انفجار فلز پیچ خورده و از طریق محفظه ها از زیر خط آب به بخش فوقانی ناوشکن موشک هدایت شده تفکیک شده است

14. The Russian Navy indicated that will arrange has Peter Emperor the heavy guided missile cruiser and auxiliary craft's north fleet fight formation of naval vessels will voyage Atlantic.
[ترجمه ترگمان]نیروی دریایی روسیه اعلام کرد که ناوگان موشک هدایت شونده پیشرفته، پیتر امپراطور را به همراه تشکیل کشتی های نیروی دریایی به دریای آتلانتیک حمل خواهد کرد
[ترجمه گوگل]نیروی دریایی روسیه اعلام کرد که پیتر امپراتور، کشتی گیر موشکی هدایت شده توسط سنگین و تشکیل ناوگان ناوگان شمال دریایی کمپانی کشتی های دریایی خواهد بود که جزیره اقیانوس آرام سفر خواهد کرد

15. Not until quite recently did I have an idea what a guided missile was like.
[ترجمه ترگمان]تا این اواخر، من ایده ای ندارم که یک موشک هدایت شونده چه شکلی بود
[ترجمه گوگل]تا همین اواخر، تا به حال، من فکر کردم که یک موشک هدایت شده چطور بود

guided missile destroyer

ناوشکن حامل موشک هدایت‌شونده



کلمات دیگر: