(خط تلفن مستقیم میان سران ابرقدرت ها) تلفن قرمز
hot line
(خط تلفن مستقیم میان سران ابرقدرت ها) تلفن قرمز
انگلیسی به فارسی
(خط تلفن مستقیم میان سران ابرقدرتها) تلفن قرمز
(موسسات بهداشتی و غیره) خط تلفنی بیست و چهار ساعته (برای جلوگیری از خودکشی یا دادن کمکهای اولیهی پزشکی از راه دور)
خط گرم
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• (1) تعریف: a direct communication system set up for use in times of emergency or crisis, esp. between heads of government.
• (2) تعریف: any telephone line allowing the caller to receive specific help or information, usu. of an urgent nature, from a service agency or the like.
• direct telephone line between managers for case of emergency
a hot line is a direct telephone line between heads of government for use in an emergency.
a hot line is also a telephone line that the public can use to contact the police or other services with information about a particular situation.
telephone number which one can call in an emergency
a hot line is a direct telephone line between heads of government for use in an emergency.
a hot line is also a telephone line that the public can use to contact the police or other services with information about a particular situation.
telephone number which one can call in an emergency
دیکشنری تخصصی
[برق و الکترونیک] خط گرم
جملات نمونه
1. But it does encourage calls to its 24-hour hot line from people running networks based on more sophisticated operating system software.
[ترجمه Art McCoy] با تماس با خط ویژه ۲۴ ساعته ما در یابید که آیا برنده جایزه شده است یا خیر.
[ترجمه ترگمان]اما این برنامه، تماس ها را به خط گرم ۲۴ ساعته خود از مردم در حال اجرا براساس نرم افزار سیستم عامل پیچیده تر تشویق می کند[ترجمه گوگل]اما این تماس ها را به خط 24 ساعته خود از افرادی که شبکه های مبتنی بر نرم افزار پیچیده تر سیستم عامل را اجرا می کنند تشویق می کند
2. Union leaders say the hot line is needed badly.
[ترجمه ترگمان]رهبران اتحادیه می گویند که این خط داغ به شدت مورد نیاز است
[ترجمه گوگل]رهبران اتحادیه می گویند که خط داغ مورد نیاز است
[ترجمه گوگل]رهبران اتحادیه می گویند که خط داغ مورد نیاز است
3. This is a hot line established by state child welfare agencies for the reporting of child abuse.
[ترجمه ترگمان]این یک خط داغ است که توسط موسسات رفاه کودکان دولت برای گزارش آزار و اذیت کودکان ایجاد می شود
[ترجمه گوگل]این یک خط داغ است که توسط ادارات رفاه دولتی ایالتی برای گزارش سوء استفاده از کودکان معرفی شده است
[ترجمه گوگل]این یک خط داغ است که توسط ادارات رفاه دولتی ایالتی برای گزارش سوء استفاده از کودکان معرفی شده است
4. It was as if she had a hot line to the Devil.
[ترجمه ترگمان]مثل این بود که او یک خط داغ برای شیطان دارد
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که خط شیطان به شیطان است
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که خط شیطان به شیطان است
5. The information will be collected on a confidential hot line, called Raceguard, operating on a 24-hour answerphone from next Tuesday.
[ترجمه ترگمان]اطلاعات بر روی یک خط داغ داغ به نام Raceguard جمع آوری خواهد شد که در ۲۴ ساعت آینده از سه شنبه آینده اجرا خواهد شد
[ترجمه گوگل]این اطلاعات در یک خط داغ محرمانه به نام Raceguard جمع آوری می شود که از روز سه شنبه در یک پاسخ 24 ساعته فعالیت می کند
[ترجمه گوگل]این اطلاعات در یک خط داغ محرمانه به نام Raceguard جمع آوری می شود که از روز سه شنبه در یک پاسخ 24 ساعته فعالیت می کند
6. The Army, which has set up a toll-free hot line, is investigating more than 200 allegations throughout the service.
[ترجمه ترگمان]ارتش که یک خط داغ رایگان ایجاد کرده است، در حال تحقیق در مورد بیش از ۲۰۰ اتهام در سراسر این سرویس است
[ترجمه گوگل]ارتش، که خط خطی رایگان را راه اندازی کرده است، بیش از 200 ادعا را در طول سرویس مورد بررسی قرار می دهد
[ترجمه گوگل]ارتش، که خط خطی رایگان را راه اندازی کرده است، بیش از 200 ادعا را در طول سرویس مورد بررسی قرار می دهد
7. The white, hot line certainly wouldn't.
[ترجمه ترگمان]خط سفید و داغ مطمئنا این کار را نمی کرد
[ترجمه گوگل]خط سفید، گرم، قطعا نمی تواند باشد
[ترجمه گوگل]خط سفید، گرم، قطعا نمی تواند باشد
8. The government opened an anti corruption hot line last month to encourage whistle - blowers.
[ترجمه ترگمان]دولت ماه گذشته یک خط داغ ضد فساد افتتاح کرد تا blowers سوت را تشویق کند
[ترجمه گوگل]دولت ماه گذشته یک خط گرم ضد فساد را برای فریب خوردن سوت زد
[ترجمه گوگل]دولت ماه گذشته یک خط گرم ضد فساد را برای فریب خوردن سوت زد
9. Its test point is used to connect Hot Line Voltage Indicator.
[ترجمه ترگمان]نقطه آزمون آن برای اتصال شاخص ولتاژ خط داغ استفاده می شود
[ترجمه گوگل]نقطه آزمون آن برای اتصال شاخص ولتاژ خط داغ استفاده می شود
[ترجمه گوگل]نقطه آزمون آن برای اتصال شاخص ولتاژ خط داغ استفاده می شود
10. If has the feminine friend to dial the hot line, also will love provides the help.
[ترجمه ترگمان]اگر دوست مونث دارد که خط داغ را بگیرد نیز می تواند کمک کند
[ترجمه گوگل]اگر دوستان زنانه ای برای شماره گیری خط داغ داشته باشند، دوست هم کمک می کند
[ترجمه گوگل]اگر دوستان زنانه ای برای شماره گیری خط داغ داشته باشند، دوست هم کمک می کند
11. Soviet and American leaders sign the Hot Line Agreement.
[ترجمه ترگمان]رهبران شوروی و آمریکا توافق نامه خط داغ را امضا کردند
[ترجمه گوگل]رهبران اتحاد جماهیر شوروی و آمریکا قرارداد خط خط را امضاء می کنند
[ترجمه گوگل]رهبران اتحاد جماهیر شوروی و آمریکا قرارداد خط خط را امضاء می کنند
12. Future still offered service hot line for this without care.
[ترجمه ترگمان]گذشته از این برای این کار، برای این کار، سرویس گرمی برای این کار پیشنهاد می کرد
[ترجمه گوگل]آینده هنوز هم برای خطوط تلفن همراه ارائه شده است
[ترجمه گوگل]آینده هنوز هم برای خطوط تلفن همراه ارائه شده است
13. For Apple Daily establish a hot line, helps reader to solve their computer problem.
[ترجمه ترگمان]برای (اپل)یک خط داغ ایجاد می کند، به خواننده کمک می کند تا مشکل کامپیوتری خود را حل کند
[ترجمه گوگل]برای اپل روزانه یک خط داغ ایجاد می کند، به خواننده کمک می کند تا مشکل رایانه خود را حل کند
[ترجمه گوگل]برای اپل روزانه یک خط داغ ایجاد می کند، به خواننده کمک می کند تا مشکل رایانه خود را حل کند
14. The hot line will offer legal aid to women and children.
[ترجمه ترگمان]این خط داغ به زنان و کودکان کمک قانونی خواهد کرد
[ترجمه گوگل]خط داغ کمک قانونی برای زنان و کودکان ارائه خواهد شد
[ترجمه گوگل]خط داغ کمک قانونی برای زنان و کودکان ارائه خواهد شد
15. Dial our 24-hour hotline to find out if you have won a prize.
[ترجمه ترگمان]یک خط تلفنی ۲۴ ساعته ما تماس بگیرید تا بفهمید آیا شما یک جایزه دریافت کرده اید یا خیر
[ترجمه گوگل]شماره تلفن 24 ساعته ما را برای پیدا کردن یک جایزه بر روی شماره تلفن خود قرار دهید
[ترجمه گوگل]شماره تلفن 24 ساعته ما را برای پیدا کردن یک جایزه بر روی شماره تلفن خود قرار دهید
16. A telephone hotline has been set up to give information about the changed train services.
[ترجمه ترگمان]یک خط تلفن خط تلفنی برای دادن اطلاعات درباره خدمات آموزش تغییر یافته راه اندازی شده است
[ترجمه گوگل]یک خط تلفن تلفنی برای اطلاعات در مورد خدمات قطار تغییر یافته تنظیم شده است
[ترجمه گوگل]یک خط تلفن تلفنی برای اطلاعات در مورد خدمات قطار تغییر یافته تنظیم شده است
17. You can order by phoning our hotline and quoting your credit card number.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید با تلفن به خط تلفن ما دستور دهید شماره کارت اعتباری شما را نقل قول کنم
[ترجمه گوگل]با تماس با خط تلفن ما و نقل قول شماره کارت اعتباری شما می توانید سفارش دهید
[ترجمه گوگل]با تماس با خط تلفن ما و نقل قول شماره کارت اعتباری شما می توانید سفارش دهید
18. A national telephone hotline has been set up for students suffering from stress.
[ترجمه ترگمان]یک خط تلفنی تلفنی ملی برای دانشجویانی تنظیم شده است که از استرس رنج می برند
[ترجمه گوگل]برای دانشجویانی که دچار استرس هستند، یک خط تلفن ملی راه اندازی شده است
[ترجمه گوگل]برای دانشجویانی که دچار استرس هستند، یک خط تلفن ملی راه اندازی شده است
19. The company will be operating an information hotline that customers can call if they are worried about products.
[ترجمه ترگمان]این شرکت یک خط تلفنی اطلاع رسانی را راه اندازی خواهد کرد که مشتریان می توانند از آن ها درخواست کنند که در مورد محصولات نگران باشند
[ترجمه گوگل]این شرکت یک خط تلفن اطلاعاتی را به کار می گیرد که مشتریان می توانند با آنها تماس بگیرند اگر نگران محصولات خود باشند
[ترجمه گوگل]این شرکت یک خط تلفن اطلاعاتی را به کار می گیرد که مشتریان می توانند با آنها تماس بگیرند اگر نگران محصولات خود باشند
20. He got through on the hotline to the head of the government.
[ترجمه ترگمان]او از طریق خط تلفن ویژه به رئیس دولت رسید
[ترجمه گوگل]او از طریق خط تلفن به رئیس دولت رسید
[ترجمه گوگل]او از طریق خط تلفن به رئیس دولت رسید
21. They have discussed setting up a military hotline between Hanoi and Bangkok.
[ترجمه ترگمان]آن ها درباره ایجاد یک خط تلفنی نظامی بین هانوی و بانکوک بحث و تبادل نظر کردند
[ترجمه گوگل]آنها درباره ایجاد یک خط تلفن نظامی بین هانوی و بانکوک بحث کرده اند
[ترجمه گوگل]آنها درباره ایجاد یک خط تلفن نظامی بین هانوی و بانکوک بحث کرده اند
22. An emergency hotline has been set up for the relatives of those involved in the disaster.
[ترجمه ترگمان]یک خط ویژه اضطراری برای بستگان افراد دخیل در این حادثه ایجاد شده است
[ترجمه گوگل]یک خط تلفن اضطراری برای بستگان افرادی که در این فاجعه زندگی می کنند ایجاد شده است
[ترجمه گوگل]یک خط تلفن اضطراری برای بستگان افرادی که در این فاجعه زندگی می کنند ایجاد شده است
23. Call our crime hotline today.
[ترجمه ترگمان]به خط جنایی امروز زنگ بزن
[ترجمه گوگل]امروز تماس با جرایم جنایی ما را بشنوید
[ترجمه گوگل]امروز تماس با جرایم جنایی ما را بشنوید
24. You call the Texas child-abuse hotline.
[ترجمه ترگمان]شما به خط تلفنی سو استفاده از کودکان تگزاس زنگ می زنید
[ترجمه گوگل]شما به خط تلفن تگزاس سوءاستفاده می کنید
[ترجمه گوگل]شما به خط تلفن تگزاس سوءاستفاده می کنید
25. In workshops, staff were given examples of a hotline call, and how the guidelines would apply.
[ترجمه ترگمان]در کارگاه ها، کارکنان مثال هایی از یک تماس تلفنی اضطراری داده شدند و این که چگونه این رهنمودها مورد استفاده قرار خواهد گرفت
[ترجمه گوگل]در کارگاه ها، کارکنان نمونه هایی از یک تماس تلفنی با تلفن و نحوه استفاده از این دستورالعمل ها را ارائه کردند
[ترجمه گوگل]در کارگاه ها، کارکنان نمونه هایی از یک تماس تلفنی با تلفن و نحوه استفاده از این دستورالعمل ها را ارائه کردند
26. The agency has maintained an anti-piracy hotline and offers $ 500 for information that leads to a pirate video lab.
[ترجمه ترگمان]این اداره یک خط تلفن ویژه ضد سرقت را حفظ کرده است و ۵۰۰ دلار برای اطلاعاتی که منجر به آزمایشگاه فیلم دزدان دریایی می شود را پیشنهاد می کند
[ترجمه گوگل]آژانس یک خط تلفن ضد دزدان دریایی را حفظ کرده و 500 دلار برای اطلاعات ارائه می دهد که منجر به آزمایشگاه ویدیو دزدان دریایی می شود
[ترجمه گوگل]آژانس یک خط تلفن ضد دزدان دریایی را حفظ کرده و 500 دلار برای اطلاعات ارائه می دهد که منجر به آزمایشگاه ویدیو دزدان دریایی می شود
27. And instead of being from Media Hotline, it identified Food Lion as the sender.
[ترجمه ترگمان]و به جای اینکه از رسانه جدا شود، شیر غذا را به عنوان فرستنده مشخص کرد
[ترجمه گوگل]و به جای اینکه از Media Hotline باشد، Food Lion را به عنوان فرستنده شناسایی کرد
[ترجمه گوگل]و به جای اینکه از Media Hotline باشد، Food Lion را به عنوان فرستنده شناسایی کرد
28. The Forces Legal Network has a 24-hour hotline which links callers to solicitors with an expertise in military law.
[ترجمه ترگمان]شبکه حقوقی نیروها یک خط تلفنی ۲۴ ساعته دارد که تماس گیرندگان را با یک متخصص در قانون نظامی مرتبط می سازد
[ترجمه گوگل]شبکه حقوقی نیروهای ویژه یک خط تلفن 24 ساعته دارد که تماس گیرندگان را با وکلا در معرض قوانین نظامی پیوند می دهد
[ترجمه گوگل]شبکه حقوقی نیروهای ویژه یک خط تلفن 24 ساعته دارد که تماس گیرندگان را با وکلا در معرض قوانین نظامی پیوند می دهد
29. The telephone hotline for remaining tickets is 071-793 123
[ترجمه ترگمان]خط تلفن خط تلفنی برای بلیط های باقیمانده برابر با ۷۹۳ - ۷۹۳ - ۷۹۳
[ترجمه گوگل]خط تلفن تلفنی برای بلیط های باقیمانده 071-793 123 است
[ترجمه گوگل]خط تلفن تلفنی برای بلیط های باقیمانده 071-793 123 است
پیشنهاد کاربران
خط تلفن ویژه و به منظور دادن اطلاعات در مورد موضوع خاصی
telephone number which one can call in an emergency
telephone number which one can call in an emergency
تلفنی که به صورت بیست و چهار ساعته برای دادن اطلاعات درخصوص موضوعی خاص طراحی شده و کارش صرفا همان است،
همچنین معنای تلفن بخصوص و یا تلفن محرمانه نیز می دهد، تلفنی داخلی که برای هدفی خاص ایجاد شده است
همچنین معنای تلفن بخصوص و یا تلفن محرمانه نیز می دهد، تلفنی داخلی که برای هدفی خاص ایجاد شده است
کلمات دیگر: