کلمه جو
صفحه اصلی

high frequency


(امواج رادیویی بین 3 و 30 مگاهرتس) پر بسامد، دارای فرکانس با تکرار زیاد، امواج پر فرکانس، پربسامد

انگلیسی به فارسی

دارای فرکانس با تکرار زیاد، امواج پر فرکانس، پربسامد


انگلیسی به انگلیسی

• range of radio frequencies between 3 and 30 megahertz

اسم ( noun )
مشتقات: high-frequency (adj.)
• : تعریف: a radio wave between three and thirty megahertz.

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] فرکانس بالا - بسامد - بالا[ اچ اف] عنوان اختصاص یافته از سوی کمیسیون ارتباطات فدرال ( FCC) برای بسامدهای واقع در باند 3 تا 30 مگاهرتز که متناظر با امواج دکامتری با طول موج بین 10 تا100 متر است.
[زمین شناسی] بسامد زیاد، پربسامد، فرکانسهای رادیویی بین 3 تا 30 مگاهرتز

جملات نمونه

1. You can't hear waves of such a high frequency.
[ترجمه ترگمان]صدای امواج انقدر بلند نیست
[ترجمه گوگل]شما نمیتوانید موجهایی از این فرکانس را بشنوید

2. Dolphins produce a high frequency sound.
[ترجمه ترگمان]دلفین ها صدای فرکانس بالا تولید می کنند
[ترجمه گوگل]دلفین ها یک صدای فرکانس بالا تولید می کنند

3. Because light waves have a high frequency, modulated light can carry signals of wide bandwidth.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که امواج نور فرکانس بالا دارند، نور مدوله شده می تواند سیگنال های پهنای باند عریض را حمل کند
[ترجمه گوگل]از آنجا که امواج نور دارای فرکانس بالا هستند، نور مدولاسیون می تواند سیگنال های پهنای باند وسیع را حمل کند

4. The high frequency of I as theme helps to maintain a sense of continuity and a coherent point of view.
[ترجمه ترگمان]فرکانس بالای I به عنوان تم به حفظ حس پیوستگی و یک نقطه نظر منسجم کمک می کند
[ترجمه گوگل]فرکانس بالا من به عنوان موضوع کمک می کند تا به حفظ یکپارچگی و یک نقطه نظر منسجم

5. The high frequency of cases of diarrhoea is attributable to poor food hygiene.
[ترجمه ترگمان]فراوانی بالای موارد اسهال به بهداشت غذای ضعیف مربوط می شود
[ترجمه گوگل]فراوانی موارد اسهال مربوط به بهداشت مواد غذایی ضعیف است

6. This high frequency of participation across a large number of sports is an important characteristic of sports participation.
[ترجمه ترگمان]این تعداد زیاد مشارکت در بسیاری از ورزش ها مشخصه مهم مشارکت ورزشی است
[ترجمه گوگل]این فرکانس بالای مشارکت در تعداد زیادی از ورزش ها، یکی از ویژگی های مهم مشارکت در ورزش است

7. Very high frequency direction finding is an aid to navigation.
[ترجمه ترگمان]یافتن مسیر فرکانس بسیار بالا، کمک به جهت یابی است
[ترجمه گوگل]هدایت فرکانس بسیار بالا کمک به ناوبری است

8. All the dominants have high frequency here with Calluna the most dominant, and Cladonia species are frequent.
[ترجمه ترگمان]در اینجا همه the دارای فرکانس بالا با Calluna، most و Cladonia گونه هستند
[ترجمه گوگل]همه سلطه گران در اینجا با Calluna غالب ترین و اغلب گونه های Cladonia هستند

9. These high frequency radio programmes can be bounced off the ionosphere which at certain high frequencies acts like an electrically charged mirror.
[ترجمه ترگمان]این برنامه های رادیویی فرکانس بالا را می توان از ionosphere استخراج کرد که در فرکانس های بالا مانند یک آینه بار الکتریکی عمل می کند
[ترجمه گوگل]این برنامه های رادیویی با فرکانس بالا می تواند از یونوسفر خارج شود که در فرکانس های مشخصی مانند یک آینه باردار الکتریکی عمل می کند

10. The high frequency vibrations were so highly favoured that an infinite amount of energy would be present in them.
[ترجمه ترگمان]ارتعاشات فرکانس بالا بسیار مورد توجه بود که مقدار بی نهایت انرژی در آن ها وجود خواهد داشت
[ترجمه گوگل]ارتعاشات فرکانس بالا به شدت مورد توجه قرار گرفت که مقدار انرژی بی نهایت در آنها وجود دارد

11. If we analyses the mostly contradiction of the high frequency power amplifier, we can find load characteristic curve and the salient features of it in any condition.
[ترجمه ترگمان]اگر ما اغلب تناقض تقویت کننده قدرت فرکانس بالا را تجزیه و تحلیل کنیم، می توانیم منحنی مشخصه بار و ویژگی های برجسته آن را در هر شرایطی بیابیم
[ترجمه گوگل]اگر ما بیشترین تناقض آمپر تقویت کننده فرکانس بالا را تحلیل می کنیم، می توانیم منحنی مشخصه بار و ویژگی های برجسته آن را در هر شرایطی بدست آوریم

12. Conclusion High frequency ultrasound is of high diagnostic value in cubital and carpal tunnel syndrome.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری فراصوت با فرکانس بالا، از ارزش تشخیصی بالا در syndrome تونل cubital و carpal است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری اولتراسوند فرکانس بالا از نظر تشخیصی بالا در سندرم تونل cubital و carpal است

13. High frequency Color Doppler ultrasound in the diagnosis of sebaceous cyst has an important value.
[ترجمه ترگمان]فراصوت با فرکانس بالا در تشخیص کیست دارای ارزش مهمی است
[ترجمه گوگل]سونوگرافی داپلر رنگی در تشخیص کیست سباسه دارای اهمیت زیادی است

14. For example, digital camera, high frequency television, 3 G mobile, notebook, etc.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، دوربین دیجیتال، تلویزیون فرکانس بالا، موبایل ۳ G، نوت بوک و غیره
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، دوربین دیجیتال، تلویزیون فرکانس بالا، 3G موبایل، نوت بوک و غیره

15. To evaluate the effect of high frequency electrocautery ablation in the treatment of recurrent ingrown toenails.
[ترجمه ترگمان]برای ارزیابی تاثیر فرکانس بالا electrocautery در درمان ناخن پنجه های تکراری
[ترجمه گوگل]برای بررسی اثر تخلیه الکتروکوتر در فرکانس بالا در درمان ناخنهای مکرر در حال رشد

پیشنهاد کاربران

پر کاربرد
For example: High frequency words
کلمات پر کاربرد

سرچینگ فور سیگنال

high frequency ( مهندسی مخابرات )
واژه مصوب: بسامد بالا
تعریف: محدودۀ بسامدی بین 3 تا 30 مگاهرتز


کلمات دیگر: