شطرنجی کردن، چهار خانه کردن
graticule
شطرنجی کردن، چهار خانه کردن
انگلیسی به فارسی
شطرنجی کردن، چهار خانه کردن، شطرنجی
گریتوکول، چهار خانه کردن
انگلیسی به انگلیسی
• lines that represent parallels of longitude and latitude on maps and globes; network of lines placed in the focal plane of an eyepiece of an optical device (for visual guidance)
دیکشنری تخصصی
[برق و الکترونیک] صفحه شطرنجی شبکه ای از خطوط افقی و عمودی روی صفحه نمایش نوسان نما ( اسیلوسکوپ) کهاین امکان را میدهد که بادانستن نحوه ی درجه بندی صحه، بتوان مقدا متغیرهای روی هر محور را تخمین زد. معمولاً صفحه شطرنجی دارای 10 خانه افقی و 8 خانه عمودی اس و در هر جهت یک محور مرکزی وجود دارد.
[زمین شناسی] شبکه نصف النهارات و مدارات ،خطوط مشخصه زمین در عکس هوایی شبکهای از نصف النهارهای موازی ترسیم شده روی نقشه در سیستم پروژکشن.
[زمین شناسی] شبکه نصف النهارات و مدارات ،خطوط مشخصه زمین در عکس هوایی شبکهای از نصف النهارهای موازی ترسیم شده روی نقشه در سیستم پروژکشن.
جملات نمونه
1. A fine line employed as a graticule marker or an index in a precision device.
[ترجمه shahram] یک خط خوب میتواند به عنوان یک نشانگر درجه بندی شده و یا یک شاخص در یک دستگاه دقت به کار گرفته شود
[ترجمه ترگمان]یک خط خوب به عنوان یک علامت یا شاخص در دستگاه دقیق استفاده می شود[ترجمه گوگل]یک خط خوب به عنوان نشانگر graticule یا یک شاخص در یک دستگاه دقت استفاده می شود
2. With Gyro Night only the gyro graticule was visible and the range was set to 165 m (180 yds ) irrespective of pedals or twist grip.
[ترجمه ترگمان]با Night ژیرو تنها ژیرو مرئی بود و دامنه تا ۱۶۵ متر (۱۸۰ درجه سانتی متر)بدون توجه به پدال های و یا کنترل چرخش تنظیم شد
[ترجمه گوگل]با Gyro Night تنها گریتوکول ژیروسکوپ قابل مشاهده بود و دامنه آن به 165 متر (180 یارد) تعیین شده بود بدون در نظر گرفتن پدال یا گرفتن پیچ و تاب
[ترجمه گوگل]با Gyro Night تنها گریتوکول ژیروسکوپ قابل مشاهده بود و دامنه آن به 165 متر (180 یارد) تعیین شده بود بدون در نظر گرفتن پدال یا گرفتن پیچ و تاب
3. This graticule moved to the correct position allowing for deflection, and also incorporated a ranging facility.
[ترجمه ترگمان]این graticule به موقعیت درستی که اجازه انحراف را می دهد منتقل می شود و همچنین امکانات وسیعی را نیز در بر می گیرد
[ترجمه گوگل]این گرادیان به موقعیت صحیح اجازه می دهد تا انحراف حرکت کند، و همچنین یک محدوده وسیع را در بر می گیرد
[ترجمه گوگل]این گرادیان به موقعیت صحیح اجازه می دهد تا انحراف حرکت کند، و همچنین یک محدوده وسیع را در بر می گیرد
4. This paper presents a method of designing graticule according to the reinforcing polyester nonwoven in a carbon fibre sheet, and develops a graticule shaping machine.
[ترجمه ترگمان]این مقاله روشی برای طراحی graticule با توجه به لایه پلی استر تقویت شده در یک ورق فیبر کربن ارائه می دهد و یک ماشین شکل دهی graticule را توسعه می دهد
[ترجمه گوگل]این مقاله روش طراحی گرادیان را با توجه به پلیمرهای تقویت کننده غیرفلزی در یک ورق کربن ارائه می دهد و یک ماشین شکل گیری گرادیان را ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله روش طراحی گرادیان را با توجه به پلیمرهای تقویت کننده غیرفلزی در یک ورق کربن ارائه می دهد و یک ماشین شکل گیری گرادیان را ایجاد می کند
5. The image of the graticule is projected through the focal plane of a collimated lens, and reflected onto a glass screen mounted 4degrees to the gunner's eye.
[ترجمه ترگمان]تصویر of از طریق صفحه اصلی یک لنز collimated به تصویر کشیده می شود و بر روی یک صفحه شیشه ای که ۴ درجه به چشم توپچی می رود منعکس می شود
[ترجمه گوگل]تصویر گرادیان از طریق صفحه کانونی یک لنز کولیمیته پیش بینی می شود و در یک صفحه شیشه ای 4 درجه ای به چشم چشم انداز منعکس می شود
[ترجمه گوگل]تصویر گرادیان از طریق صفحه کانونی یک لنز کولیمیته پیش بینی می شود و در یک صفحه شیشه ای 4 درجه ای به چشم چشم انداز منعکس می شود
6. The ocular micrometer is a circular diameter graticule.
[ترجمه ترگمان]این میکرومتر ocular یک graticule گرد حلقوی است
[ترجمه گوگل]میکرومتر چشم یک قطر قطر دایره ای است
[ترجمه گوگل]میکرومتر چشم یک قطر قطر دایره ای است
7. Rates of turn above rate 3 cause the graticule to disappear entirely, and on reappearance it takes one or two seconds to settle down.
[ترجمه ترگمان]نرخ تبدیل بالا به نرخ ۳ باعث می شود که the به طور کامل ناپدید شود، و با ظهور مجدد آن یک یا دو ثانیه طول می کشد تا آرام شود
[ترجمه گوگل]نرخ نوبت بالا 3 باعث می شود که گرادیان به طور کامل ناپدید شود و در صورت ظهور یک یا دو ثانیه طول می کشد تا ساکن شود
[ترجمه گوگل]نرخ نوبت بالا 3 باعث می شود که گرادیان به طور کامل ناپدید شود و در صورت ظهور یک یا دو ثانیه طول می کشد تا ساکن شود
8. The larger graticule is fixed and indicates the direction in which the guns are pointing.
[ترجمه ترگمان]The بزرگ تر ثابت است و مسیری که در آن توپ ها به آن اشاره می کنند را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]حلقه بزرگتر ثابت شده است و نشان می دهد که جهت که در آن اسلحه اشاره دارد
[ترجمه گوگل]حلقه بزرگتر ثابت شده است و نشان می دهد که جهت که در آن اسلحه اشاره دارد
9. However, as there was no illumination of the graticule, the sight could not be used at night.
[ترجمه ترگمان]با این حال، چون هیچ گونه روشنایی از graticule دیده نمی شد، منظره را نمی شد در شب به کار برد
[ترجمه گوگل]با این حال، به علت اینکه نور خورشید وجود نداشت، چشم نمی توانست در شب استفاده شود
[ترجمه گوگل]با این حال، به علت اینکه نور خورشید وجود نداشت، چشم نمی توانست در شب استفاده شود
10. The graticule image was projected through a prism and a stadiametric lens system onto the windscreen, and a dimming rheostat was fitted close to the unit on the instrument panel.
[ترجمه ترگمان]تصویر graticule از طریق یک منشور و یک لنز دوربین stadiametric بر روی شیشه جلوی روی صفحه نمایش داده شد، و a dimming به اندازه واحد روی صفحه دستگاه نصب شد
[ترجمه گوگل]تصویر گرادیان از طریق یک منشور و یک سیستم لنز استادیومتری بر روی شیشه جلو طرح ریزی شده بود و یک واکنش کم نور در نزدیکی واحد در پانل دستگاه قرار داشت
[ترجمه گوگل]تصویر گرادیان از طریق یک منشور و یک سیستم لنز استادیومتری بر روی شیشه جلو طرح ریزی شده بود و یک واکنش کم نور در نزدیکی واحد در پانل دستگاه قرار داشت
11. The range of your sight is fixed at 274 m (300 yds), which has been found to be the optimum - you merely place the graticule round the target.
[ترجمه ترگمان]دامنه دید شما به ۲۷۴ m (۳۰۰ yds)ثابت شده است، که در حالت بهینه یافت می شود - شما صرفا \"graticule\" را در اطراف هدف قرار می دهید
[ترجمه گوگل]محدوده دید شما در 274 متر (300 یارد) ثابت است، که به نظر می رسد مطلوب است - شما صرفا جغرافیایی را در اطراف هدف قرار می دهید
[ترجمه گوگل]محدوده دید شما در 274 متر (300 یارد) ثابت است، که به نظر می رسد مطلوب است - شما صرفا جغرافیایی را در اطراف هدف قرار می دهید
12. It may cause error . To prevent these errors, a graticule is made, which can measure accurately.
[ترجمه ترگمان]ممکن است باعث اشتباه شود برای جلوگیری از این اشتباه ات، graticule ایجاد می شود که می تواند به طور دقیق اندازه گیری شود
[ترجمه گوگل]ممکن است باعث خطا شود برای جلوگیری از این اشتباهات، یک گرادیان ساخته شده است که می تواند دقیقا اندازه گیری شود
[ترجمه گوگل]ممکن است باعث خطا شود برای جلوگیری از این اشتباهات، یک گرادیان ساخته شده است که می تواند دقیقا اندازه گیری شود
13. In this text the facture and the clinical ap - plication the graticule will be described in detail.
[ترجمه ترگمان]در این متن the و the بالینی - plication the به تفصیل شرح داده خواهند شد
[ترجمه گوگل]در این متن، چهره و کاربرد بالینی آن، جزئیات دقیق تر توضیح داده خواهد شد
[ترجمه گوگل]در این متن، چهره و کاربرد بالینی آن، جزئیات دقیق تر توضیح داده خواهد شد
14. The aim of this devise attempts to present a method of designing the graticule by textile technology, and develops a graticule shaping machine.
[ترجمه ترگمان]هدف از این تدبیر این است که روشی برای طراحی the توسط تکنولوژی نساجی ارائه داده و یک دستگاه شکل دهنده تکاملی را توسعه دهد
[ترجمه گوگل]هدف از این طرح تلاش برای ارائه یک روش طراحی graticule به وسیله تکنولوژی نساجی است و یک ماشین شکل دهی گرادیان را توسعه می دهد
[ترجمه گوگل]هدف از این طرح تلاش برای ارائه یک روش طراحی graticule به وسیله تکنولوژی نساجی است و یک ماشین شکل دهی گرادیان را توسعه می دهد
کلمات دیگر: