کلمه جو
صفحه اصلی

graphical

انگلیسی به انگلیسی

• diagrammatic, of diagrams; illustrative, pictorial, described vividly, explicit; pertaining to writing

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] ترسیمی
[برق و الکترونیک] گرافیکی، ترسیمی
[ریاضیات] ترسیمی، منحنی، به کمک رسم

جملات نمونه

1. The documentary intersperses graphical animations with film clips of the actual event.
[ترجمه ترگمان]فیلم های مستند intersperses گرافیکی با فیلم های کوتاه از رویداد واقعی
[ترجمه گوگل]این مستند انیمیشن های گرافیکی را با کلیپ های فیلم از رویداد واقعی در میان می گذارد

2. A graphical representation of results is shown in figure
[ترجمه ترگمان]نمایش گرافیکی نتایج در شکل نشان داده شده است
[ترجمه گوگل]یک نمایش گرافیکی از نتایج در شکل نشان داده شده است

3. The first was a genuine belief that the graphical interface was superior.
[ترجمه ترگمان]اولی یک باور اصیل بود که رابط گرافیکی برتر بود
[ترجمه گوگل]اولین معتقد بود که رابط گرافیکی برتر است

4. InConcert uses a graphical user interface and object-oriented user environment.
[ترجمه ترگمان]InConcert از یک واسط گرافیکی کاربر و محیط کاربر شی گرا استفاده می کند
[ترجمه گوگل]InConcert از یک رابط کاربری گرافیکی و محیط کاربری شی گرا استفاده می کند

5. Solbourne's product allows developers to create graphical user interfaces that dynamically switch between Motif and Open Look.
[ترجمه ترگمان]محصول s به توسعه دهندگان اجازه می دهد تا واسط های کاربر گرافیکی ایجاد کنند که به طور پویا بین Motif و Look باز شوند
[ترجمه گوگل]محصول Solbourne اجازه می دهد تا توسعه دهندگان برای ایجاد رابط کاربر گرافیکی که به صورت پویا بین Motif و باز نگاه بیننده

6. Graphical User Interfaces A final major application of graphical interchange is in the area of networked computer systems.
[ترجمه ترگمان]رابط های کاربری گرافیکی آخرین کاربرد اصلی تبادل گرافیکی در حوزه سیستم های رایانه ای شبکه ای است
[ترجمه گوگل]رابط کاربر گرافیکی کاربرد نهایی مهم تبادل گرافیکی در زمینه سیستم های رایانه ای شبکه است

7. Xerox developed the first graphical user interface for its Star computer in the seventies.
[ترجمه ترگمان]شرکت زیراکس در دهه هفتاد اولین رابط گرافیکی کاربر را برای رایانه Star ایجاد کرد
[ترجمه گوگل]Xerox اولین رابط کاربر گرافیکی را برای رایانه ستاره خود در دهه 1970 توسعه داد

8. This new graphical view of the Internet is the hottest thing since e-mail.
[ترجمه ترگمان]این دیدگاه گرافیکی جدید از اینترنت گرم ترین چیز از زمان ایمیل است
[ترجمه گوگل]این نمایش گرافیکی جدیدی از اینترنت داغ ترین چیزی است که از طریق پست الکترونیکی انجام می شود

9. An add-on graphical user interface is available.
[ترجمه ترگمان]واسط گرافیکی کاربر در دسترس است
[ترجمه گوگل]یک رابط کاربری گرافیکی اضافه در دسترس است

10. Distributed graphical applications will be far more difficult to develop and will not integrate with existing applications.
[ترجمه ترگمان]توسعه برنامه های گرافیکی توزیع شده بسیار مشکل خواهد بود و با برنامه های موجود همخوانی ندارد
[ترجمه گوگل]برنامه های گرافیکی توزیع شده برای توسعه بسیار مشکل خواهد بود و با برنامه های موجود ادغام نخواهد شد

11. Enhancements to System Administration Manager include a Motif-based graphical user interface and a task-oriented design to help users step through system-administration functions.
[ترجمه ترگمان]Enhancements به مدیر مدیریت سیستم شامل یک رابط کاربری گرافیکی Motif و یک طرح وظیفه گرا برای کمک به گام کاربران از طریق توابع مدیریت سیستم می باشد
[ترجمه گوگل]ارتقاء به مدیر سیستم مدیریت شامل یک رابط کاربری گرافیکی مبتنی بر Motif و یک طراحی کارآمد برای کمک به کاربران از طریق عملکردهای سیستم مدیریت می باشد

12. Below: A graphical representation of: The crystalline structure of silica.
[ترجمه ترگمان]پایین: نمایش گرافیکی از: ساختار بلوری of
[ترجمه گوگل]در زیر: نمایش گرافیکی: ساختار بلوری سیلیکا

13. Its key components include a graphical user interface builder, database access, reusable application framework and cross-platform portability, it says.
[ترجمه ترگمان]اجزای کلیدی آن شامل یک سازنده رابط کاربری گرافیکی، دسترسی به پایگاه داده، چارچوب برنامه قابل استفاده مجدد و قابلیت حمل بر روی سکو هستند
[ترجمه گوگل]اجزای کلیدی آن عبارتند از سازنده ی رابط کاربری گرافیکی، دسترسی به پایگاه داده، چارچوب کاربرد مجدد قابل استفاده و قابلیت انتقال کراس پلت فرم، می گوید

14. Advanced users are experimenting with graphical versions that promise to be even more intriguing and popular.
[ترجمه ترگمان]کاربران پیشرفته در حال آزمایش نسخه های گرافیکی هستند که قول می دهند که جذاب و محبوب باشند
[ترجمه گوگل]کاربران پیشرفته در حال آزمایش نسخه های گرافیکی هستند که وعده داده اند حتی جذاب تر و محبوب تر باشند

15. It will include graphical interface enhancements and offer a distributed object-oriented file system.
[ترجمه ترگمان]این شامل ارتقا سطح رابط گرافیکی و ارائه یک سیستم فایل شی گرا می باشد
[ترجمه گوگل]این شامل بهبود رابط گرافیکی و ارائه یک سیستم فایل شی گرا توزیع شده است

پیشنهاد کاربران

نموداری


کلمات دیگر: